• العربية
  • English
  • فارسی
 
امام جعفرصادق (علیه‌السلام) :

مَن ماتَ مِنكُم وَ هُوَ مُنتظِرٌ لِهذا الأََمرِ كان كَمَن هوُ مَعَ القائِمِ فی فُسطاطِه.
هر کس از شما که در حال انتظار ظهور حضرت مهدی(علیه‌السلام) از دنیا برود همچون کسی است که در خیمه و معیت آن حضرت در حال جهاد به سر می‌برد. (بحار، ج ٥٢، ص ١٢٦)

   
 
 
 

اعجاز قرآن از نظر علامه طباطبائی ( 1 )


«علّامه طباطبايى»

علّامه سيد محمد حسين طباطبائى (ت 1405 ه. ق) مفسر گرانقدر قرن معاصر، فيلسوف و متكلم زبردست جهان تشيع، بحث اعجاز قرآن را در ذيل آيات 23 و 24 سوره بقره، مطرح مى‏نمايد و معتقد است كه آيات تحدى در قرآن، دلالت بر اعجاز قرآن دارد و تحدى قرآن عام و در همه جهات مى‏باشد مانند تحدى عام در آيه شريفه: قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلى‏ أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ ... «1» كه مى‏فرمايد: «اى پيامبر بگو اگر تمامى جن و انس همه جمع شود، نمى‏توانند به مانند قرآن را بياورند» كه حكايت از اعجاز قرآن در جنبه‏هاى گوناگون دارد «2».

ايشان، بيان مى‏دارد كه اگر تحدى، فقط در بلاغت قرآن و اسلوب زبانى آن بود، نمى‏بايد از حد عربهاى خاص فراتر برود، درحالى‏كه آيه شريفه، همه انس و جن را مورد خطاب قرار داده بود، معلوم مى‏شود كه اعجاز قرآن تنها از نظر اسلوب زبانى نيست و همينطور اگر صفت خاصى غير از بلاغت و جزالت اسلوب به تنهائى موردنظر تحدى قرآن بود، مى‏بايد خطاب قرآن متوجّه گروه خاصى باشد، در حالى كه تحدى عام و براى همه مى‏باشد.

عموميت خطاب تحدى، حكايت از آن دارد كه خداوند همگان را به همانند آورى دعوت كرده است و لذا قرآن براى همه معجزه است و اختصاصى به گروه خاصى ندارد و غير از بلاغت قرآن، جهت خاص ديگرى به تنهائى، مانند معارف،
__________________________________________________

(1)- اسراء آيه 88.
(2)- الميزان فى تفسير القرآن، علامه طباطبائى، 1/ 59.
---------------------------------------------------------------------------

اخلاق، قوانين صالح، اخبار غيبى و ... موردنظر قرآن نيست، چون هريك از آن جهات را، گروه خاصى از انس و جن مى‏فهمند «1». لذا ايشان در مورد اعجاز قرآن مى‏فرمايد:

بنابراين قرآن كريم، هم براى بليغ‏ترين و فصيح‏ترين افراد، در فصاحت و بلاغت معجزه است و هم براى حكماء در حكمتهاى آن و هم براى علماء در مطالب علمى و هم براى عالم اجتماعى، در مسائل اجتماعى و هم براى قانون‏گذاران، در قوانين و مقررات و هم براى سياست‏گذاران، در سياست و هم براى حكّام، در حكومت و خلاصه براى همه عالمين در آن حقايقى كه راهى براى كشف آن ندارند، مانند امور غيبى و مواردى كه انسان در شناخت رسيدن به آن حقائق، دچار سردرگمى است «2».

ايشان مجددا تأكيد مى‏كند كه اعجاز قرآن، از تمامى جهات است و قرآن از هر جهت براى خود، دعوى اعجاز مى‏نمايد، براى تمامى افراد انس و جن، عوام و خواص، عالم و جاهل، مرد و زن، متخصّصان و افراد عادى و ... و هر انسانى اين فطرت را دارد كه فضيلت را تشخيص دهد و كم و زياد آن را درك مى‏كند «3». ايشان مى‏گويد:

آيا هيچ عاقلى به خود جرأت مى‏دهد كه كتابى بياورد و ادعاى آن داشته باشد كه آن كتاب هدايت براى تمامى مردم عالم است و آن‏گاه در آن اخبار غيبى از گذشته و آينده و از امتهاى گذشته و آينده، نه يكى، و نه دو تا، آنهم در بابهاى مختلف از داستانها گذشتگان و امور غيبى نسبت به آينده، به شكلى كه هيچ يك از آنها، كوچكترين تخلّفى از واقع نداشته است «4».

و ايشان، سپس بيان مى‏دارد كه انسان عاقل و كسى كه مى‏تواند اين معانى و

__________________________________________________
(1)- همان، ص 60.
(2)- علّامه طباطبائى: فالقرآن آية للبليغ فى بلاغته و فصاحته و للحكيم فى حكمته و للعالم فى علمه و للإجتماعى فى إجتماعه و للمقننين و للسياسين فى سياستهم و للحكام فى حكومتهم و لجميع العالمين فيما لا ينالونه جميعا كالغيب و الاختلاف فى الحكم و العلم و البيان. ر. ك. به همان‏
(3)- همان.
(4)- همان، ص 61.
------------------------------------------------------------------------------------------

قضايا را تحليل و تعقل كند، شكى براى او باقى نمى‏ماند كه اين مزاياى كلى و غير آن‏كه قرآن مشتمل بر آن است، فوق طاقت بشرى و بيرون از حيطه وسائل طبيعى و مادى است «1».
مرحوم علامه طباطبائى، در مورد عموميت اعجاز قرآن براى همه، اين نكته را نيز بيان مى‏دارد كه اگر كسى بگويد، فايده عموميت تحدى براى همه در چيست؟

و تحدى عموم مردم چه فايده‏اى دارد؟ بايد خواص بفهمند كه قرآن معجزه است و كافى خواهد بود، زيرا عوام مردم در مقابل هر دعوتى، زود تسليم مى‏شوند و زود باورند، مگر همين عامه مردم نبودند كه در برابر دعوت امثال «بهاء» و «قاديانى» و «مسيلمه» كذّاب خاضع شده و تسليم آنها شدند، درحالى‏كه آنچه آنها آورده بودند، به هذيان و بيهودگى بيشتر شبيه بود.

سپس ايشان در پاسخ مى‏گويد: بايد توجه نمود كه براى اعجاز عمومى، جز اين راهى نيست، و براى تشخيص و تمييز كمال، در موضوعى كه از درجات و مراتب متعددى برخوردار است، راهى غير از اين وجود ندارد. لكن چون مراتب فهم افراد در تشخيص كمالات، متفاوت است، و كمالات هم داراى مراتبى است، براى تشخيص برترى و تفوق امرى بر امر ديگر، صاحب‏نظران هر فن مى‏بايد ارائه نظر نمايند و ديگران به آنها مراجعه نمايند.

ضمن آن‏كه فطرت و غريزه انسانى نيز در اين موارد به يارى انسان مى‏شتابد و او را يارى مى‏رساند. به ويژه كه اعجاز عمومى قرآن از سنخ رؤيت بصرى يا حادثه خاصى نيست كه مربوط به زمان و مكان خاصى باشد، بلكه از سنخ علم و معرفت است و از اين جهت، زمينه اظهار نظر در مورد آن براى همه صاحبان معرفت و در همه ايّام مقدور و ممكن است و هركس به قدر توانش، زمينه معرفت آن را دارد. پس تحدى و تعجيز قرآن عمومى و معجزه بودنش براى هر فرد بشر و براى تمام اعصار مى‏باشد «2».

----------------------------------------------------------------------------------------
(1)- همان.
(2)- همان.

اعجاز قرآن در نظر اهل بيت عصمت ع و بيست نفر از علماى بزرگ اسلام، ص: 79

--------------------------------------------------------------------------------------------------



 

انجمن‌ها
دانشگاه‌ها
پژوهشگاه‌ها
مراجع عظام
سایر

انتشار محتوای این وبگاه تنها با ذکر منبع مجاز میباشد

X
Loading