• العربية
  • English
  • فارسی
 
امام جعفرصادق (علیه‌السلام) :

مَن ماتَ مِنكُم وَ هُوَ مُنتظِرٌ لِهذا الأََمرِ كان كَمَن هوُ مَعَ القائِمِ فی فُسطاطِه.
هر کس از شما که در حال انتظار ظهور حضرت مهدی(علیه‌السلام) از دنیا برود همچون کسی است که در خیمه و معیت آن حضرت در حال جهاد به سر می‌برد. (بحار، ج ٥٢، ص ١٢٦)

   
 
 
 

اعجاز قرآن از نظر علماى شيعه‏


علماى شيعه، آن متفكران برجسته، آن مفاخر جهان تشيع، از شيخ كلينى و شيخ صدوق تا شخصيت گرانقدر قرن چهاردهم، حضرت امام خمينى، هركدام در راستاى تبيين احكام نورانى اسلام چه مجاهدتها كه نموده‏اند، تا مكتب تشيع امروزه به امانت در اختيار ما قرار گفته است. آن عالمان بزرگ در علم كلام، تفسير، فقه، اصول و ... آثار برجسته‏اى را فراهم آورده‏اند و در مورد قرآن و عظمت آن به بحث‏هاى فراوان پرداخته‏اند كه از جمله آن مباحث، موضوع اعجاز قرآن است.
غالب متكلمين و مفسرين شيعه، در مورد جايگاه قرآن، عظمت و اعجاز آن، مطالبى را ارائه نموده‏اند كه بس ارزشمند است و لكن با بررسى كتب كلامى و تفسيرى و علوم قرآن و يا كتابهايى كه در اعجاز قرآن فراهم شده، به نظر مى‏رسد كه بحث اعجاز قرآن به صورت كلامى و استدلالى و برهانى، به قرن سوّم مربوط مى‏شود و اگر قبل از آن مطرح بوده است، به صورت يك مسئله مستقل و با روشى كلامى، بحث نشده است. لذا به اختصار به ديدگاههاى ده نفر از آن مشاهير كه بحث مستقلى را به اعجاز قرآن، اختصاص داده‏اند، اشاره مى‏شود كه به شرح ذيل است:
شيخ مفيد، سيد مرتضى، شيخ طوسى، شيخ طبرسى، قطب الدين راوندى، علّامه محمد باقر مجلسى، علّامه بلاغى، علّامه طباطبائى، آية اللّه خوئى، امام خمينى.

«شيخ مفيد»
محمد بن محمد بن نعمان، معروف به شيخ مفيد (ت 413)، از علماى گرانقدر شيعه مى‏باشد و در محلّه كرخه بغداد مى‏زيست. او در نظر دانشمندان شيعه، شخصيتى عاليقدر است و لذا شيخ الطائفه، شاگردش در مورد او مى‏گويد:
محمد بن محمد بن نعمان، دانشمندى بزرگ و موثق است «1». و در فهرست مى‏گويد: محمد بن محمد بن نعمان ابو عبد اللّه مفيد، معروف به ابن معلم، از متكلمان طائفه اماميه است.
در زمان او رياست علمى و دينى شيعه به او منتهى مى‏شد، در علم فقه و كلام بر هركس مقدم، فكرش، عالى؛ ذهنش، قوى و دانشمندى حاضر جواب بود و نزديك به دويست جلد كتاب بزرگ و كوچك را تدوين نمود «2».
علامه حلّى در مورد او مى‏گويد: محمد بن محمد بن نعمان، مكّنى به ابو عبد اللّه و ملقب به مفيد است. مفيد، معروف به ابن المعلم بود و از بزرگترين مشايخ شيعه و رئيس و استاد آنها است. تمامى دانشمندان ما كه بعد از وى آمده‏اند، از دانش او استفاده نموده‏اند. فضل و دانش او در فقه و كلام و حديث، مشهورتر از آن است كه به وصف آيد، او موثق‏ترين و داناترين علماى عصر خود بود. رياست علمى و دينى طائفه شيعه اماميه به وى منتهى مى‏شد «3».
شيخ مفيد، شخصيت برجسته‏اى بود كه تمامى علماء و فقهاء شيعه او را سرآمد علماى عقائد و مذاهب اسلامى مى‏دانند و همچنين علماء اهل سنت نيز او را داراى مقام علمى والايى مى‏دانستند. ابن نديم، معاصر او مى‏گويد: ابن المعلم، ابو عبد اللّه، رياست متكلمين شيعه در عصر ما به وى رسيده است. او در علم كلام به روش مذهب شيعه، بر همه كس پيشى دارد. دانشمندى باهوش و با فراست‏ است .
__________________________________________________
(1)- رجال شيخ طوسى ص 514.
(2)- فهرست شيخ طوسى ص 157.
(3)- خلاصة الاقوال حلى ص 147.

ابن جوزى هم كه از معاصران او بوده است، مى‏گويد: محمد بن محمد بن نعمان، ابو عبد اللّه معروف به ابن معلّم پيشواى شيعه اماميه و دانشمند آنها بود و كتابها براساس مذهب آنان تصنيف كرده است. سيد مرتضى از جمله شاگردان اوست، ابن معلم، مجلس مناظره‏اى در خانه‏اش واقع در «درب رياح» منعقد ساخته بود كه در آن عموم دانشمندان، گرد مى‏آمدند «2».
در زمان شيخ مفيد، علم كلام و اصول فقه، از رونق خاصى در ميان علماى اهل سنت برخوردار بود. متكلمين و فقهاء بزرگى در بغداد، دور هم گرد آمده و به مباحث كلامى و فقهى مى‏پرداختند. هرچند در ميان شيعيان، علم كلام، قبل از شيخ مفيد، مورد بحث بود و لكن در سبك استدلالى آن، نيازمند به ترقى و تحول داشت و اين امر توسط شيخ مفيد انجام شد و او مبتكر مباحث كلامى به شكل منطقى و مستدل شد. او در توسعه و پيشرفت مباحث كلامى و فقهى كوشيد و آنها را سامان بخشيد به شكلى كه دانشمندان شيعه پس از او، راه و روش او را دنبال نموده و از آن بهره‏ها بردند.
از اين‏جهت، از او به‏عنوان نخستين عالم شيعى كه در مباحث كلامى، به شكل مستدل، بحث نموده است، آغاز و نظر و ديدگاه او را در اعجاز قرآن ذكر مى‏نمائيم.
شيخ مفيد در كتاب «اوائل المقالات فى المذاهب و المختارات» خود، تحت عنوان، «گفتارى در جهت اعجاز قرآن» مى‏فرمايد:
اعجاز قرآن در صرفه است، يعنى، خداوند، پس از تحدى در مبارزه‏طلبى براى آوردن مانند قرآن، فصحاء و بلغاء را از آوردن به مانند آن، عاجز نمود و آنها را گرچه مى‏توانستند كه به مانند قرآن را بياورند، از آن كار بازداشت و از قدرت آنها کاست .
__________________________________________________
(1)- فهرست ابن نديم ص 266.
(2)- المنتظم ابن جوزى، ج 8، ص 11.

از اين جهت قرآن و صرفه آن، دليلى بر نبوت است، و اين لطف خداوند، يعنى ممانعت از آوردن به مانند قرآن، تا روز قيامت، همچنان ادامه دارد «1».
همان‏طور كه از گفتار ايشان، استفاده مى‏شود، شيخ مفيد، اعجاز قرآن را در اعتقاد به «صرفه» مى‏داند و معتقد است وقتى خداوند متعال، آيات قرآن را بر پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم نازل نمود، از مردم، دعوت به آوردن مانند آنها نمود و اين كار براى فصحاء و بلغاء مقدور بود. زيرا با تسلط و تبحّرى كه در زبان‏شناسى به ويژه در زمان پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم داشتند، علم فصاحت و بلاغت در اوج خود بود و بهترين سروده‏ها در آن زمان سروده مى‏شد، مى‏توانستند به مانند قرآن را بياورند، ولى خداوند متعال، از قدرت آنها كاست، تا نتوانند همانندى، مثل قرآن را فراهم آوردند.
گرچه از گفتار شيخ مفيد در كتاب «اوائل المقالات» استفاده مى‏شود كه او معتقد به «صرفه» در اعجاز قرآن است و لكن مشهور است كه ايشان اعجاز قرآن را مانند ديگر علماء در فصاحت و بلاغت و اخبار غيبى و ... مى‏داند. لذا قطب الدين راوندى (ت 573) در كتاب «خرائج» در بحث مستقلى در اعجاز قرآن مى‏گويد:
وجه دوم در اعجاز قرآن، نظريه شيخ مفيد است كه معتقد است اعجاز مربوط به فصاحت و بلاغت خارق العاده بودن آن است ... «2».
و همچنين مرحوم مجلسى نيز در بحار الانوار، قول شيخ مفيد را در اعجاز قرآن چنين ذكر مى‏كند:
__________________________________________________
(1)- القول فى جهة اعجاز القرآن: أقول ان جهة ذلك هو الصرف من اللّه تعالى لاهل الفصاحة و اللسان عن معارضة النبى صلّى اللّه عليه و اله و سلم بمثله فى النظام عند تحديه لهم و جعل انصرافهم عن الايتان بمثله و إن كان مقدورهم دليلا على نبوته و اللطف من اللّه تعالى مستمر فى الصرف عنه إلى آخر الزمان و هذا من أوضح برهان فى الاعجاز و اعجب بيان و هو مذهب النظام و خالف فيه جمهور اهل الاعتزال.
اوائل المقالات ص 70 با مقدمه شيخ الاسلام زنجانى، تبريز 1370 ه. ق چرندانى‏
(2)- و الثانى: ما ذهب إليه الشيخ المفيد و هو أنّه انّما كان معجزا من حيث اختصّ برتبة فى الفصاحه خارقة للعادة.
قال: لان مراتب الفصاحه انّما تتفاوت بحسب العلوم التى يفعلها اللّه فى العباد. فلا يمتنع ان يجرى اللّه العادة بقدر من العلوم فيقع التمكين بها من مراتب فى الفصاحه محصورة متناهية و يكون ما زاد على ذلك زيادة غير معتادة معجزا خارق للعادة. كتاب الخرائج و الجرائح ص 269؛ بحار الانوار 89/ 127

اعجاز قرآن در نظر جمهور علماء از عامه و خاصه و از جمله آنها شيخ مفيد، مربوط به فصاحت فوق العاده و بلاغت در حد اعلى قرآن است ... و همچنان، دارا بودن قرآن بر اخبار غيبى و مطالب دقيق علمى و احوال مبدأ و معاد و ... «1».



 

انجمن‌ها
دانشگاه‌ها
پژوهشگاه‌ها
مراجع عظام
سایر

انتشار محتوای این وبگاه تنها با ذکر منبع مجاز میباشد

X
Loading