اَكثِروا الدُّعاءَ بِتَعجِیل الفَرَجِ فَاِنَّ ذلِكَ فَرَجُكُم.
برای تعجیل در ظهور من زیاد دعا کنید که خود فَرَج و نجات شما است. (کمالالدین، ج ٢، ص ٤٨٥)
روشهای مطالعات قرآنی خاورشناسان
برخی مستشرقان قرآن را متنی تاريخمند میدادند كه براساس آن معتقدند كه اين متن در دورهای تاريخی ايجاد شده و برای شناخت تفسير آن بايد با ديد جدايی از متكلم حكيم، آن متن را تحمل كرد و خود متن را به صورت مستقل واكاوی میكنند و به درون متن میپردازند.
حجت الاسلام و المسلمين سيد رضا مودب، در گفت و گو با خبرگزاری بين المللی قرآن (ايكنا)، به نكاتی در رابطه با روششناسی مطالعات مستشرقين پرداخت و در اين رابطه عنوان كرد:
مستشرقان حدود دو قرن بلكه بيشتر است كه مطالعات خود را متوجه منابع اسلامی از جمله قرآن كردهاند و دراين باره سعی كردهاند با همان رويكرد و نگاهی كه به كتاب مقدس دارند، به مطالعه قرآن نيز بپردازند.
وی افزود: مستشرقان سعی كردند در شناخت قرآن با همان ابزار تاريخی و حسی و تجربی به مطالعه قرآن بپردازند و به همين جهت در سير مطالعات مستشرقين با رويكردهای متفاوتی مواجه هستيم كه در اين بين برخی نهايتا به انكار اسلام و انكار وجود پيامبر(ص) نيز منجر شده است؛ كسانی كه قرآن را به عنوان منبع تاريخی پرداختهاند، به افراد شكاك و تجدد طلب در بين مستشرقان معروف شده اند؛ و عدهای هم البته با نگاه منصفانه به مطالعه قرآن پرداختند.
عضو انجمن قرآن پژوهی حوزه علميه گفت: برخی از مستشرقان نيز منابع شناخت قرآن را مانند روايات، تاريخ، احوال صحابه و كتابهايی كه خود مسلمانان نوشتهاند، مورد تحليل قرار دادهاند و در روششناسی از منابع دينی مسلمانان بهره بردند و عمدتا مطالعات اينها در مورد جايگاه قرآن، چگونگی تنظيم قرآن، چگونگی تدوين قرآن و چگونگی انزال قرآن از دورههای پيشين تا به دوره معاصر بوده است.
اين مدرس دانشگاه قم در ادامه گفت: اين مطالعات به حمدالله برای مسلمانان و به ويژه شيعيان هم پرسشهايی را مطرح كرده و سبب شده كه كه مسلمانان با دقت و اتقان بيشتری مطالعاتی را در خصوص قرآن و تدوين و جمع آن بپردازند و فرصتی را برای محققان وپژوهشگران اسلامی پديد آورده تا مطالعات مستشرقان را رصد كنند و پس از آن در مواردی كه نيازمند به نقد است و در مواردی كه نيازمند به تكميل است، به تدوين كتابها، مقالهها، مجموعهها و همايشهای فراوانی در اين جهت بشود.
مودب گفت: بايد گفت كه مستشرقان در شناخت قرآن مانند ديگر متون مذهبی خودشان روشی را اتخاذ كردهاند كه در شناخت كتاب مقدسشان داشتند؛ يعنی با همان روش هرمنوتيك اين مطالب را مورد ارزيابی قراردادهاند، مگر گروه اندكی از آنها كه برای شناخت قرآن از روشهای خود مسلمانان نيز بهره گرفتهاند و تا حدودی مطالعاتشان دقيقتر شده است، اما عمده مستشرقان كه اعتقادی به وحی، رسالت پيامبر(ص) و ائمه معصومين(ص) ندارند، طبيعتاً بيانات پيامبر و ائمه معصومين(ص) را قدسی ندانسته و در استفادههای تاريخی به عنوان حداكثر يك شاهد تاريخی بهره گرفتهاند.
وی افزود: خود اين روش طبيعتا آنها را به نتايج صحيح و سودمند و درستی نرسانده؛ در حالی كه ما مسلمانان برای شناخت قرآن و برای شناخت تاريخ قرآن از منابع معتبر دينی خودمان كمك میگيريم و در واقع اختلاف روش مستشرقان مبتنی بر اختلاف مبانی است كه در اين سطح وجود دارد. مبانی ما مسلمانان در شناخت قرآن و مطالعات قرآنی با روشهای مستشرقان متفاوت است. ما از كلام امام معصوم(ع)، صحابه، تابعين و تاريخ در منابع خودمان كمك میگيريم، اما روش خاورشناسان بيشتر پديدارشناسانه است و نگاه آنها به قرآن به عنوان يك واقعه تاريخی است.
مودب افزود: مستشرقان قرآن را متن تاريخی محض میدانند و برخی از آنها قرآن را به عنوان كتاب مقدس و يك متن تاريخمند میدادند كه براساس آن، مستشرقان معتقدند كه اين متن در واقع در يك دورهای تاريخی ايجاد شده و برای شناخت و تفسير آن بايد با ديد جدايی از متكلم حكيم، آن متن را تحمل كرد و بر اين اساس، متن را به صورت مستقل واكاوی میكنند و به درون متن میپردازند كه البته چنين مطالعهای كه ما درون متن را تحقيق كنيم و بشناسيم، مورد تاييد مسلمانان نيز هست؛ هرچند اين مقدار كافی نيست.
اين پژوهشگر عرصه قرآن تاكيد كرد: ما معتقديم آنچنان كه در خود قرآن آمده است: « ...وَأَنزَلْنَا إِلَیْكَ الذِّكْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ...؛ و اين قرآن را به سوى تو فرود آورديم تا براى مردم آنچه را به سوى ايشان نازل شده است توضيح دهى»(نحل/44)، محققان، مفسران و قرآنپژوهان اسلامی معتقدند يكی از راههای شناخت قرآن در واقع از طريق پيامبر و معصومين(ع) میباشد كه خداوند اين رسالت بزرگ را به آنان داده است.
مودب گفت: در همين جهت ما معتقديم كه قرآن ظاهر و باطن دارد. باطنش را ممكن است از شواهد تاريخی به دست بياوريم، اما باطن قرآن كه مورد اراده متكلم حكيم بوده، تنها از راه مبين و مفسر واقعی قرآن به دست میآيد، در حالی كه اين چنين روشی بين مستشرقان وجود ندارد. آنها اصولا اعتقادی به معنايی بودن متون قرآنی ندارد و آن را يك متن تاريخی میدانند و برای شناخت مراد او هم به متكلم و مفسری كه از طرف خداوند همراه متن است هم اغلب توجهی ندارند.
مودب در پاسخ به اين پرسش كه آيا از جانب متفكران غربی اثری هم در باب تفسير قرآن چاپ شده است يا خير؟ گفت: من اطلاع ندارم كه آنها تفسير نوشته باشند، چون آنها اصلا اعتقادی به اين تفسيرگونه بودن ندارند و معتقدند كه قرآن يك متن تاريخی است و هر كسی میتواند مطالعه بفرمايد، لكن به صورت پراكنده در مورد آيات قرآن صحبت كردهاند و ممكن است درباره برخی از آيات كه در مورد مسئله اجتماعی، حكومت، مسائل جامعهشناسی و اقتصاد است، مطالعات موردی داشته باشند.
مودب در پايان گفت: عمده مباحثی كه به نظر من مطرح كردهاند، قبل از اينكه وارد تفسير و بيان معنی آيات بشوند، عمدتا مطالعاتشان در مورد جايگاه كتاب، چگونگی تدوين كتاب، چگونگی رسيدن مصحفها و نسخ و بيشتر مباحث حوزه علوم قرآن و حوزه مطالعات حول قرآن است تا اينكه مطالعات درون قرآن باشد.