• العربية
  • English
  • فارسی
 
ـحضرت مهدی(ع) :

اَنَا خاتِمُ الأوصیاءِ وَ بی ‌یدفَعُ اللهُ البَلاءَ عَن اَهلی و شیعَتی.
من ختم‌کنندة راه اوصیا هستم و به وسیلة من خدا بلاها را از اهل بیت من و شیعیانم دفع می‌نماید. (غیبت شیخ طوسی، ص ٢٤٦)

   
 
 
 

تفاوت مبانی تفسیر با روشها


مبانى تفسير، متفاوت با «روش‌ها» نيز مى‌باشد و نمى‌تواند آن‌چنان‌كه برخى از محققان، تصور كرده‌اند با روش‌هاى تفسيرى، يكسان باشد. مبانى با عبارت «اصول تفسير» نيز يكسان و در اصطلاح، مترادف هستند و مقصود از اصول، مسلمات و يا اساس و پايه‌هاى فكرى مفسر است كه در تفسير همواره بدان نظر دارد و از آن تعبير به «مبانى» نيز مى‌شود مانند كتاب: اصول التفسير و قواعده، عبد الرحمن العك و مقدمة فى اصول التفسير، ابن تيميه و... كه در آنها از مبانى تفسير، بحث شده است. مبانى و اصول تفسير، همواره سبب چگونگى رويكرد مفسران در تفسير و شكل‌گيرى روش‌ها و در مواردى، گرايش‌ها و قواعد تفسيرى مفسران شده است. هر مفسرى بر اساس مبانى و اصول تفسيرى منتخب خود، قلمرو و گستره روش و قواعد و گرايش تفسير خود را ترسيم و رويكرد تفسيرش را سامان مى‌دهد. تمايز اساسى تفسيرهاى درونى، عرفانى، كلامى و... با يكديگر، برخاسته از مبانى مفسران آنها مى‌باشد؛ همچنان‌كه مبانى تفسير مفسران، سبب تفسير مذهبى آنها نيز شده و باورهاى مذهبى پيشين آنها در تفسير آنها تأثيرگذار بوده است. برخى از محققان در خصوص تأثيرگذارى مبانى در تفسير مى‌گويند: «در مبانى تفسير از اصول بنيادين سخن گفته مى‌شود كه هر نوع موضع‌گيرى در خصوص آنها، موجوديت تفسير و يا قواعد روش تفسير را تحت تأثير قرار مى‌دهد.»



 

انجمن‌ها
دانشگاه‌ها
پژوهشگاه‌ها
مراجع عظام
سایر

انتشار محتوای این وبگاه تنها با ذکر منبع مجاز میباشد

X
Loading