اِنتَظِروا الفَرَجَ وَلا تَیأسُوا مِن رَوحِ الله.
همواره در انتظار باشید و یأس و ناامیدی از رحمت خدا به خود راه مدهید. (بحار، ج ١٥، ص ١٢٣)
؟ از جمله پيامدهاى حديث سبعة احرف، نسبت كفر به منكر آن است. زيرا نزد برخى از دانشمندان اهل سنت، آن قدر قطعى جلوه نموده است كه منكر آن را كافر دانستهاند. آنان حكم به كفر را به دو جهت بيان داشتهاند:
1. به جهت اين كه روايت سبعة احرف را متواتر دانستهاند و كسى كه با علم به تواتر چنين روايتى منكر آن باشد، يا منكر حرفى از آن باشد، كافر شناخته شده است.
2. رواياتى از خود پيامبر صلّى اللّه عليه و آله آوردهاند كه ضمن بيان سبعة احرف براى قرآن، جدال و ترديد در آن را كفر مىداند كه به آنها اشاره مىشود:
الف)
حدثنى يونس بن عبد الأعلى قال: أخبرنا أبن وهب قال: اخبرني سليمان بن بلال، عن يزيد بن خصيفة، عن بسر بن سعيد: إنّ أباجهيم الأنصاري أخبره: أن رجلين اختلفا في آية من القرآن فقال هذا: تلقّيتها من رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و قال الآخر: تلقيتها من رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله فسألا رسول اللّه عنها.
فقال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله: إنّ القرآن أنزل على سبعة احرف. فلا تماروا في القرآن، فإن المراء فيه كفر،
بسر بن سعيد به نقل از ابا جهيم گويد: دو نفر در آيهاى از آيات قرآن، اختلاف نمودند و هر كدام مىگفت من از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله چنين فرا گرفتهام. هر دو نزد پيامبر صلّى اللّه عليه و آله رفتند و از او قرائت آيه را سؤال نمودند. حضرت فرمود:
قرآن بر هفت حرف نازل شده است. در قرآن، جدال و ترديد ننماييد زيرا
نزول قرآن و رؤياى هفت حرف، ص: 125
ترديد و مراء در قرآن موجب كفر است.
ب)
عن ابى هريره: أن رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله قال: أنزل القرآن على سبعة احرف فالمراء في القرآن كفر- ثلاث مرات؛
پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: قرآن بر هفت حرف نازل شده است. ترديد و جدال در آن كفر است و حضرت سه مرتبه آن را فرمودند.
ج)
عن بسر بن سعيد، عن أبي قيس مولى عمرو بن العاص، عن عمرو بن العاص إنّ رسول اللّه قال: نزل القرآن على سبعة أحرف على أيّ حرف قرأتم فقد أصبتم فلا تماروا فيه، فإن المراء فيه كفر؛
پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: قرآن بر هفت حرف نازل شده و بر هر حرفى كه شما قرائت نمودهايد، با واقع منطبق است (يعنى قرآن است) در قرآن مراء و ترديد ننماييد زيرا ترديد در آن موجب كفر است.
د) حدثنا ابن حميد قال: حدثنا حرير، عن مغيرة، عن إبراهيم، عن عبد اللّه قال: من كفر بحرف من القرآن او بآية منه فقد كفر به كلّه؛ عبد اللّه گفت: هر كس به حرفى از حروف قرآن يا به آيهاى از آن كفر ورزد، به همه قرآن كفر ورزيده است.
بر اساس روايات مذكور و بر اساس تواتر روايات احرف سبعه، منكر هر حرفى از سبعة احرف، از نظر برخى از دانشمندان اهل سنت كافر مىباشد.
ابن قتيبه مىگويد:
همه اين حروف (سبعة احرف) كلام خداوند متعال هستند كه روح الامين بر پيامبر صلّى اللّه عليه و آله نازل نموده است.
______________________________
(1) تفسير طبرى، ج 1، ص 41، ح 41، و مسند امام احمد، ج 4، ص 169.
(2) تفسير طبرى، ج 1، ص 35، ح 7 و مسند احمد، ج 1، ص 300.
(3) مسند احمد، ج 4، ص 204.
(4) تفسير طبرى، ج 1، ص 46، ح 58.
(5) تأويل مشكل القرآن، ص 30.
نزول قرآن و رؤياى هفت حرف، ص: 126
دكتر حسن ضياء الدين عتر نيز مىگويد:
انكار حرف ثابتى از احرفى كه قرآن بر آنها نازل شده است، انكار برخى از آيات كتاب است و انكار وحى الهى است و معتقد به آن در معرض كفر است و بر آن روايت نبوى دلالت دارد كه: ترديد در قرآن كفر است ... و به جهت آن كه احاديث نزول قرآن، متواتر است و منكر احرف سبعه با علم به تواتر آن احاديث، بدون ترديد، كافر است .
بررسى ادعاى كفر براى منكر هر حرفى از حروف سبعه در صورت ثبوت تواتر آن و ثبوت اين كه هر حرفى از نزد خداوند نازل شده، امرى است پذيرفتنى. زيرا به انكار روايت نبوى و به انكار وحى الهى (قرآن) منجر مىشود. اما در صورت عدم ثبوت تواتر روايت سبعة احرف- به دلايلى كه در بحث بررسى تواتر گذشت- و در صورت عدم اثبات حروف سبعه براى قرآن، چگونه مىتوان انكار آن را مساوى با كفر دانست. به ويژه كه روايات دالّ بر كفر منكر آن و اين كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود «در قرآن مراء ننماييد و ترديد در آن كفر است» ثابت و قطعى نيست. زيرا راوى ابى هريره و عمرو بن عاص است كه هر دو از وثوق محرومند.
چگونه مىتوان كافر خواند كسى را كه قرآن و پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و رسالت آن را قبول دارد و فقط معتقد شده است كه روايت نبوى سبعة احرف مجعول است، و قرآن بر يك حرف نازل شده است. دكتر حسن ضياء الدين عتر، با توجه به همين نكته مىگويد:
«در صورت حصول علم به تواتر، كافر است.» نزد كسانى مانند دكتر عتر و ابن قتيبه كه معتقدند تمامى حروف، كلام اللّه و منزل من عند اللّه است و مقصود از حروف هم، الفاظ است، منكر آن منكر قرآن است. ولى اثبات آن براى همگان حاصل نيست؛ بلكه نزد عدهاى عكس آن ثابت شده است.
روايات مذكور هم ضمن اين كه از نظر سند، قابل قبول نيستند؛ زيرا ابو هريره و
______________________________
(1) الاحرف السبعة و منزلة القراءات منها، ص 100- 101.
(2) همان.
نزول قرآن و رؤياى هفت حرف، ص: 127
عمرو بن عاص در سلسله راويان آنها تضعيف شدهاند و ديگرانى مانند عبد اللّه كه در روايت چهارم بود، شناخته شده نيست و بر فرض صحت، بيانگر آن است كه اگر كسى كلام و وحى الهى را شناخت و بدان يقين كرد و منكر آن شد، كافر است. آرى، همه مسلمين پذيرفتهاند كه منكر قرآن، پس از شناخت و سپس انكار آن به سبب لجاجت، كافر است.