• العربية
  • English
  • فارسی
 
امام مهدى عليه السلام : :

أنَا بَقِيَّةُ اللّه ِ في أرضِهِ و خَليفَتُهُ و حُجَّتُهُ عَلَيكُم ؛ حديث
امام مهدى عليه السلام :من يادگار خدا در زمين و جانشين و حجّت او بر شما هستم .

   
 
 
 

آیات پایانی سوره قصص


إِنَّ قارُونَ كانَ مِنْ قَوْمِ مُوسى‏ فَبَغى‏ عَلَيْهِمْ وَ آتَيْناهُ مِنَ الْكُنُوزِ ما إِنَّ مَفاتِحَهُ لَتَنُوأُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ إِذْ قالَ لَهُ قَوْمُهُ لا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْفَرِحينَ (76)
قارون از قوم موسى بود، اما بر آنان ستم كرد ما آن قدر از گنجها به او داده بوديم كه حمل كليدهاى آن براى يك گروه زورمند مشكل بود! (به خاطر آوريد) هنگامى را كه قومش به او گفتند: «اين همه شادى مغرورانه مكن، كه خداوند شادى‏كنندگان مغرور را دوست نمى‏دارد! (76)

در تفسير مجمع البيان حديثى نقل شده كه قارون پسر خاله‏ى حضرت موسى و انسانى دانشمند بود و در خواندن تورات، مهارت بى‏نظيرى داشت. او ابتدا از ياران موسى عليه السلام و از جمله گروه هفتاد نفرى ملازم آن حضرت براى اعزام به كوه طور و مناجات در آنجا بود، امّا به واسطه بدست آوردن ثروت بى‏حساب، عَلَم مخالفت برداشت و سرانجام مورد خشم و قهر الهى واقع گرديد

وَ ابْتَغِ فيما آتاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَ لا تَنْسَ نَصيبَكَ مِنَ الدُّنْيا وَ أَحْسِنْ كَما أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَ لا تَبْغِ الْفَسادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُفْسِدينَ (77)
و در آنچه خدا به تو داده،سراى آخرت را بطلب و بهره‏ات را از دنيا فراموش مكن و همان‏گونه كه خدا به تو نيكى كرده نيكى كن و هرگز در زمين در جستجوى فساد مباش، كه خدا مفسدان را دوست ندارد! (77)
پيام‏ها:
1 دنيا مزرعه‏ى آخرت است. «وَ ابْتَغِ فِيما آتاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ» (به قارون گفته شد: از اين امكانات سراى آخرت را دنبال كن.)
2 دارايى ثروتمندان، از آنِ خداست. «آتاكَ اللَّهُ»
3 مال و ثروت مى‏تواند وسيله‏ى سعادت اخروى گردد. «وَ ابْتَغِ فِيما آتاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ»
4 هر كس به سهم و نصيب خود اكتفاء كند و باقى را صرف آخرت نمايد. «وَ ابْتَغِ ... وَ لا تَنْسَ نَصِيبَكَ» ...
5 ثروت بى‏حدّ، بهره‏مندى بى‏حساب را بدنبال ندارد. نصيب هر كس محدود و مشخّص است. «نَصِيبَكَ»
6 آخرت‏طلبى از طريق احسان به ديگران است. «وَ ابْتَغِ ... وَ أَحْسِنْ»
7 سرمايه‏داران بى‏ايمان، در معرض فساد هستند. «لا تَبْغِ الْفَسادَ»

قالَ إِنَّما اُوتيتُهُ عَلى‏ عِلْمٍ عِنْدي أَ وَ لَمْ يَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَهْلَكَ مِنْ قَبْلِهِ مِنَ الْقُرُونِ مَنْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُ قُوَّةً وَ أَكْثَرُ جَمْعاً وَ لا يُسْئَلُ عَنْ ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ (78)
(قارون) گفت: «اين ثروت را بوسيله دانشى كه نزد من است به دست آورده‏ام!» آيا او نمى‏دانست كه خداوند اقوامى را پيش از او هلاك كرد كه نيرومندتر و ثروتمندتر از او بودند؟! (و هنگامى كه عذاب الهى فرا رسد،مجرمان از گناهانشان سؤال نمى‏شوند. (78)

پیام ها:
1 غرور علمى، گاهى آن چنان انسان را خودمحور مى‏سازد كه ديگر نقش هيچ كس يا هيچ چيز را قبول ندارد. «إِنَّما أُوتِيتُهُ عَلى‏ عِلْمٍ عِنْدِي»
2 به علم خود نازيدن، اخلاق قارونى است. «عَلى‏ عِلْمٍ عِنْدِي»
3 ثروت و قدرت را احسان الهى بدانيم، نه محصول علم و تلاش خود

فَخَرَجَ عَلى‏ قَوْمِهِ في‏ زينَتِهِ قالَ الَّذينَ يُريدُونَ الْحَياةَ الدُّنْيا يا لَيْتَ لَنا مِثْلَ ما أُوتِيَ قارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظيمٍ (79)
(روزى قارون) با تمام زينت خود در برابر قومش ظاهر شد، آنها كه خواهان زندگى دنيا بودند گفتند: «اى كاش همانند آنچه به قارون داده شده است ما نيز داشتيم! به راستى كه او بهره عظيمى دارد!» (79)

وَ قالَ الَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوابُ اللَّهِ خَيْرٌ لِمَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً وَ لا يُلَقَّاها إِلاَّ الصَّابِرُونَ (80)
اما كسانى كه علم و دانش به آنها داده شده بود گفتند: «واى بر شما ثواب الهى براى كسانى كه ايمان آورده‏اند و عمل صالح انجام مى‏دهند بهتر است، اما جز صابران آن را دريافت نمى‏كنند.»(80)

فَخَسَفْنا بِهِ وَ بِدارِهِ الْأَرْضَ فَما كانَ لَهُ مِنْ فِئَةٍ يَنْصُرُونَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ ما كانَ مِنَ المُنْتَصِرينَ (81)
سپس ما، او و خانه‏اش را در زمين فرو برديم، و گروهى نداشت كه او را در برابر عذاب الهى يارى كنند، و خود نيز نمى‏توانست خويشتن را يارى دهد. (81)

وَ أَصْبَحَ الَّذينَ تَمَنَّوْا مَكانَهُ بِالْأَمْسِ يَقُولُونَ وَيْكَأَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ يَقْدِرُ لَوْ لا أَنْ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْنا لَخَسَفَ بِنا وَيْكَأَنَّهُ لا يُفْلِحُ الْكافِرُونَ (82)
و آنها كه ديروز آرزو مى‏كردند بجاى قارون باشند (هنگامى كه اين صحنه را ديدند) گفتند: «واى بر ما! گويى خدا روزى را بر هر كس از بندگانش بخواهد گسترش مى‏دهد يا تنگ مى‏گيرد! اگر خدا بر ما منت ننهاده بود، ما را نيز به قعر زمين فرو مى برد! اى واى گويى كافران هرگز رستگار نمى‏شوند! (82)

تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذينَ لا يُريدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقينَ (83)
(ما، نجات و سعادت در) آن سراى آخرت را (تنها) براى كسانى قرار مى‏دهيم كه خواستار برترى و فساد در زمين نباشند و سرانجام، (رستگارى) از آن پرهيزكاران است. (83)

پیام‏ها:
اين آيه به منزله قطعنامه داستان قارون است و بیان میدارد كه هر گونه ثروت‏اندوزى و برترى‏جويى، مايه‏ى هلاكت در دنيا و شقاوت در آخرت مى‏شود. بر اساس روايات، حضرت على عليه السلام، اين آيه را براى تاجران بازار تلاوت مى‏فرمود.
امام خمينى قدس سره بنيانگذار جمهورى اسلامى نيز در پايان درس اخلاقشان براى طلّاب و فضلاى حوزه‏ى علميّه‏ى قم به آن عنايت داشتند.
در حديث مى‏خوانيم كه اگر كسى حتی به واسطه بهتر بودن بند كفشش بر ديگرى خود را برتر ببيند، جزو كسانى است كه اراده‏ى علوّ در زمين دارند. چه بسيارند كسانى كه در تهيه مسكن، خودرو، لباس، كلام، ازدواج و نام‏گذارى فرزند، كارى مى‏كنند كه در جامعه نمودى داشته باشند و مردم متوجّه آنان شوند كه به فرموده روايت، اين افراد اراده برترى در زمين دارند و از بهشت محرومند.
پيام‏ها:
1 منشأ فساد، برترى‏جويى است. «لا يُرِيدُونَ عُلُوًّا ... وَ لا فَساداً»
2- پرهيزكار كسى است كه اراده‏ى تفاخر و برترى بر ديگران ندارد. «لا يُرِيدُونَ عُلُوًّا ... وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ

مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلا يُجْزَى الَّذينَ عَمِلُوا السَّيِّئاتِ إِلاَّ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (84)
كسى كه كار نيكى انجام دهد، براى او پاداشى بهتر از آن است و به كسانى كه كارهاى بد انجام دهند، مجازات بدكاران جز (به مقدار) اعمالشان نخواهد بود. (84)

إِنَّ الَّذي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرادُّكَ إِلى‏ مَعادٍ قُلْ رَبِّي أَعْلَمُ مَنْ جاءَ بِالْهُدى‏ وَ مَنْ هُوَ في‏ ضَلالٍ مُبينٍ (85)
آن كس كه قرآن را بر تو فرض كرد، تو را به جايگاهت [مکه‏] بازمى‏گرداند! بگو: «پروردگار من از همه بهتر مى‏داند چه كسى (برنامه) هدايت آورده، و چه كسى در گمراهى آشكار است!» (85)

وَ ما كُنْتَ تَرْجُوا أَنْ يُلْقى‏ إِلَيْكَ الْكِتابُ إِلاَّ رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ فَلا تَكُونَنَّ ظَهيراً لِلْكافِرينَ (86)
و تو هرگز اميد نداشتى كه اين كتاب آسمانى ( قرآن) به تو القا گردد ولى رحمت پروردگارت چنين ايجاب كرد! اكنون كه چنين است، هرگز از كافران پشتيبانى مكن! (86)

وَ لا يَصُدُّنَّكَ عَنْ آياتِ اللَّهِ بَعْدَ إِذْ اُنْزِلَتْ إِلَيْكَ وَ ادْعُ إِلى‏ رَبِّكَ وَ لا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكينَ (87)
و هرگز (آنها) تو را از آيات خداوند، بعد از آنكه بر تو نازل گشت، بازندارند! و به 7سوى پروردگارت دعوت كن، و هرگز از مشركان مباش! (87)

وَ لا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ كُلُّ شَيْ‏ءٍ هالِكٌ إِلاَّ وَجْهَهُ لَهُ الْحُكْمُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (88 )
معبود ديگرى را با خدا مخوان، كه هيچ معبودى جز او نيست همه چيز جز ذات (پاك) او فانى مى‏شود حاكميت تنها از آن اوست و همه بسوى او بازگردانده مى شويد! (88 )



 

انجمن‌ها
دانشگاه‌ها
پژوهشگاه‌ها
مراجع عظام
سایر

انتشار محتوای این وبگاه تنها با ذکر منبع مجاز میباشد

X
Loading