اَنَا خاتِمُ الأوصیاءِ وَ بی یدفَعُ اللهُ البَلاءَ عَن اَهلی و شیعَتی.
من ختمکنندة راه اوصیا هستم و به وسیلة من خدا بلاها را از اهل بیت من و شیعیانم دفع مینماید. (غیبت شیخ طوسی، ص ٢٤٦)
.
امام زين العابدين، آن پيشواى ثناگوى الهى، در قالب ادعيه و مناجاتهاى خويش به عظمت و خارق العاده بودن قرآن اشاره مىنموده و در كلماتى دلنشين به هنگام ختم قرآن، فرموده است:
الف: اللّهم انك أعنتنى على ختم كتابك الذى أنزلته نورا و جعلته مهيمنا على كل كتاب، انزلته و فضّلته على كل حديث قصصته «1»؛ بار خدايا اين تو بودى كه مرا بر ختم قرآن ياريم نمودى، كتابى كه بر پيامبرت نازل كردى و آن كتاب نور است. كتابى كه بر هر كتاب ديگرى كه نازل كردى، برترى دارد و بر هر سخنى كه حكايت نمودى، رجحان دارد.
ب: جعلته نورا نهتدى من ظلم الضلالة و الجهالة باتّباعه ... و ميزان قسط لا يحيف عن الحقّ لسانه و نور هدى لا يطفأ عن الشاهدين برهانه «2». خدايا قرآن را مشعلى نورانى قرار دادى كه با پيروى از آن، ما، از تاريكى گمراهى و جهالت، نجات مىيابيم ... قرآن، ميزان و محور قسط و عدالت است كه از حق به دور نمىشود. قرآن نور هدايت است كه در محفل صاحبدلان، چراغ آن هرگز خاموش نمىشود.
ج: اللهم انّك انزلته على نبيك محمد صلّى اللّه عليه و اله و سلم مجملا و الهمته علم عجائبه مكملا «3». خدايا تو اين قرآن را بىهيچ شرح و تفسيرى بر پيامبرت حضرت محمد صلّى اللّه عليه و اله و سلم فرو فرستادى و علم به عجائب و شگفتيهايش را در منتهاى كمال و تفصيل به آن حضرت الهام نمودى.
د: و اجعل القرآن لنا فى ظلم الليالى مونسا و من نزعات الشيطان و خطرات الوساوس حارثا و لاقدامنا عن نقلها الى المعاصى حابسا و لألستنا عن الخوض فى الباطل من غير ما آفة مخرسا و لجوارحنا عن اقتراف الآثام زاجرا و لماطوت الغفلة عنّا من تصفح الاعتبار ناشرا حتى توصل الى قلوبنا فهم عجائبه و زواجر امثاله التى ضعفت الجبال الرواسى على صلابتها عن احتماله «4».
بار خدايا، قرآن را در تاريكى شب، مونس و همدم ما قرار بده و در برابر كششها، گرايشها و وسوسههاى شيطانى، امين قرار بده و چنان كن كه قرآن قدمهاى ما را از سير در راه معاصى باز دارد و زبان را از گفتن سخن باطل، بىهيچ آفتى كه به زبان برسد، لال گرداند و اعضاء و جوارح ما را از ارتكاب گناهان باز دارد و طومار عبرتها را كه به دست غفلت پيچيده شده، پيش روى ما بگشايد تا عجائب و شگفتيهاى قرآن و همچنان مثلهاى هشداردهنده آن، كه كوههاى سخت از تحمل آن ناتوانند، برقلبهاى ما راه يابد.
امام سجّاد عليه السلام و آن پيشواى زاهدان، على بن حسين، در جملات بسيار پرمعنى و پرشكوه خود در مورد قرآن، بيان داشت كه قرآن كتابى است، ممتاز، كه بر هر كتابى برترى دارد و مانند آن نيامده است. چه الفاظ آن و چه محتوى آن معجزه است و بىمانند. آن حضرت قرآن را كتاب هدايت، ميزان قسط مىداند و در عبارتى ديگر فرمود: خدا عجائب و شگفتيها و اعجاز آن را بر پيامبر صلى اللّه عليه و اله و سلم بيان نموده است.
لذا قرآن كتابى است كه محتوى آن لبريز است از عجائب و در زبان دعا، از خداوند مىخواهد كه شگفتيهاى آن را بر ما هموار نمايد و فهم و معرفت آنها را بر قلبهاى ما آسان نمايد. ايشان كتاب قرآن را همچون سدّى در برابر وسوسههاى شيطان مىداند كه هركس بر آن تمسك جويد، او را مصون مىدارد، و اين خصوصيت در چه كتابى ديگر ممكن است يافت شود؟ قرآن از نظر حضرت سجّاد عليه السّلام، از آن جهت كه آسمانى است، برگزيده و ممتاز و معجزه است.