3 - عموميت فصاحت آن .
غالبا، كلام فصيح و يا شعر فصيح يك قصيده، فصاحتش مىتواند در حد يك شعر و يا چند بيت آن محقق شود و باقى آن از فصاحت ممتاز، برخوردار نيست؛ درحالىكه قرآن، تمامش فصيح هست، به شكلى كه هيچيك از بخشها و سورههاى قرآن، براى مردم مقدور نبوده است، تا بهمانند آن را بياورند.
4 - تكرار عبارات قرآن .
عبارات قرآنى با آنكه در مواردى در موضوع واحدى، تكرار شده است، امّا هركدام در اوج فصاحت هست. درحالىكه اگر شاعر در يك موضوعى شعر فصيحى را سرود، اگر همان موضوع را در قالب الفاظ ديگرى تكرار نمايد، كلام و شعر دوم آن فصيح به حساب نمىآيد و تكرار آن موجب ملالت و آزردهخاطرى است.
5 - اهتمام قرآن در بيان واجبات و... .
قرآن با توجه به هدف هدايتى آن، به بيان واجبات، محرمات، تاكيد بر مكارم اخلاق، دورى بر ترك دنيا، زهد در آن و بيان جهان آخرت، پرداخته است و اقتضاى پرداختن به چنين امورى، موجب كاستى و نقصان در فصاحت است، درحالىكه اين امور موجب كاستى در فصاحت قرآن نشده است. اگر در اشعار و كلام عرب، اين ويژگىها وجود داشت و دربرگيرنده امر و نهى و... بود، ارزش فصاحتى را از دست مىداد.
--------------------------------------------------------------------------------
- التفسير الكبير، فخر رازى، ج 2، ص 115.
اعجاز قرآن از نظر اهل بیت ... مودب . ص 108