مَن ماتَ مِنكُم وَ هُوَ مُنتظِرٌ لِهذا الأََمرِ كان كَمَن هوُ مَعَ القائِمِ فی فُسطاطِه.
هر کس از شما که در حال انتظار ظهور حضرت مهدی(علیهالسلام) از دنیا برود همچون کسی است که در خیمه و معیت آن حضرت در حال جهاد به سر میبرد. (بحار، ج ٥٢، ص ١٢٦)
15 - اجمال و تبيين در آيات، به شكلى كه برخى از آيات مجمل و بقيه به تبيين آنها پرداخته است. مانند، اجمال در آيات ذيل:
الف: {/و اللّيْلِ إِذا عسْعس/}{ كه به علت اشتراك فعل «عسعس» در معنى روى نمودن و پشت كردن، آيه مجمل شده است.
ب: {/و ترْغبُون أنْ تنْكِحُوهُنّ/}{. كه به جهت حذف حرف «فى» و يا حرف «عن» معنى آن مجمل شده است.
ج: {/إِليْهِ يصْعدُ الْكلِمُ الطّيِّبُ و الْعملُ الصّالِحُ يرْفعُهُ/}{. كه به علت اختلاف در مرجع ضمير در كلمه «يرفعه» كه آيا به اللّه برمىگردد يا به عمل.
و مثال تبيين مانند آيات ذيل:
{/وُجُوهٌ يوْمئِذٍ ناضِرةٌ `إِلى ربِّها ناظِرةٌ/}{P4P} كه معنى آن با آيه شريفه: {/لا تُدْرِكُهُ الْأبْصارُ/} روشن شده است.
16 - استدلال بر مفهوم آيات و بر منطوق آنها. در استدلال بر منطوق و ظاهر آيات، مانند آيه شريفه كه در مورد اعمال حج نازل شده است و مىفرمايد: {/فصِيامُ ثلاثةِ أيّامٍ فِي الْحجِّ و سبْعةٍ إِذا رجعْتُمْ/}{P6P} كه بيانگر آن است كه حاجى مىبايد در صورت عدم توانائى بر قربانى نمودن، ده روز، روزه بگيرد كه سه روز در ايام حج و هفت روز پس از بازگشت به وطن.
امّا استدلال بر مفهوم، مانند آيه شريفه: {/فلا تقُلْ لهُما أُفٍّ/}{P7P} كه مىفرمايد براى پدر و مادر احترام كامل انجام بده و حتى براى آن كلمه «اف» هم نگو، كه
{P(1) - تكوير/ 17: قسم به شب هنگامى كه پشت كند و به آخر رسد.P}
{P(2) - نساء/ 127: مىخواهيد با آنها ازدواج كنيد.P}
{P(3) - فاطر/ 10: سخنان پاكيزه بهسوى او صعود مىكند و عمل صالح را بالا مىبرد.P}
{P(4) - قيامت، 22: در آن روز (قيامت) عدهاى شادان به خداى خود نظر مىكنند.P}
{P(5) - انعام، 103: او را هيچ چشمى نمىبيند.P}
{P(6) - بقره، 196: سه روز در حج روزه بگيرد و هفت روز هنگام بازگشت.P}
{P(7) - اسراء، 23: براى پدر و مادر كلمهاى كه رنجيده شوند، مگو.P}
مفهوم آيه دلالت دارد بر اينكه زدن آنها نيز حرام و نادرست است.
17 - تنوّع در خطابهاى قرآن، از ديگر وجوه اعجاز آن است. زيرا خطابها، گاهى مخصوص پيامبر صلى اللّه عليه و آله و سلم مانند: {/يا أيُّها الرّسُولُ بلِّغْ.../}{P1P} و گاهى براى غير پيامبر صلى اللّه عليه و آله و سلم مانند: {/يا أيُّها الّذِين كفرُوا.../}{P2P} و گاهى عام، يعنى براى پيامبر صلى اللّه عليه و آله و سلم و غير آن هست مانند: {/يا أيُّها الّذِين آمنُوا كُتِب.../}{P3P}. برخى خطابهاى قرآن نيز شامل خطاب عام، جنس، نوع، مدح، ذمّ، كرامة، تعجيز، تهييج و... مىباشد.
18 - وجود اخبار غيبى قرآن، مانند: خبر ورود به مكه كه خداوند مىفرمايد: {/لتدْخُلُنّ الْمسْجِد الْحرام إِنْ شاء اللّهُ آمِنِين/}{P4P}. آيه شريفه، بيانگر خبر غيبى در مورد فتح مكه مىباشد.
19 - اخبار غيبى براى گذشتگان و ملتهاى پيشين مانند قصههاى انبياء، با آن كه پيامبر هنگامى كه اين اخبار را نقل نموده است، فرد امّى بوده است، يعنى نزد كسى تعليم نديده بوده و لذا در قرآن خداوند متعال مىفرمايد: {/يا أهْل الْكِتابِ قدْ جاءكُمْ رسُولُنا يُبيِّنُ لكُمْ كثِيراً مِمّا كُنْتُمْ تُخْفُون مِن الْكِتابِ /}{P5P}«اى اهل كتاب پيامبر ما بهسوى شما آمد و بسيارى از حقايق كتاب آسمانى را كه شما كتمان كرديد، روشن مىسازد».
20 - قرآن به هنگام استماع آن، نفوذ و تأثير شگفتآورى بر دلها دارد، تأثيرى كه به هنگام گوش دادن، نوعى خشيت و ترس را در قلب انسان ايجاد مىنمايد.
-------------------------------------------------------------------------
اعجاز قرآن . مودب ص 178