اَنَا خاتِمُ الأوصیاءِ وَ بی یدفَعُ اللهُ البَلاءَ عَن اَهلی و شیعَتی.
من ختمکنندة راه اوصیا هستم و به وسیلة من خدا بلاها را از اهل بیت من و شیعیانم دفع مینماید. (غیبت شیخ طوسی، ص ٢٤٦)
«زركشى»
بدر الدين محمّد بن عبد اللّه زركشى (ت 794 هـ)، از صاحب نظران اهل سنت در علوم قرآنى است و بدين جهت كتاب مبسوط «البرهان فى علوم القرآن» را تدوين نموده.
ايشان در نوع سى و هشتم كتاب خود در مجلّد دوّم به بحث اعجاز قرآن پرداخته و پس از ذكر يازده قول، نظر اهل تحقيق را، كه خود نيز آن را تاييد مىكند، ذكر مىنمايد ، كه بدين شرح است:
1 - قول نظام، كه او معتقد است خداوند مردم را از به مانندآورى قرآن، بازداشت و عقل آنها را در تحقيق چنين امرى ناتوان ساخت. زركشى پس از نقل اين قول، آن را نادرست مىداند و معتقد است چنين قولى با آيه شريفه دعوت به تحدى كه مىفرمايد: {/لا يأْتُون بِمِثْلِهِ/}{P5P}، نمىتوانند به مانند قرآن بياورند، سازگارى ندارد .
----------------------------------------------------------------------
{P(1) - هود/ 13.P}
{P(2) - البرهان الكاشف عن الاعجاز، زملكانى، ص 56.P}
{P(3) - همان.P}
{P(4) - بيان الاقوال المختلف فى وجوه الاعجاز و قد اختلف فيه على اقوال. ر. ك به البرهان فى علوم القرآن. بدر الدين زركشى. ج 2، ص 93 تا 106.P}
{P(5) - اسراء/ 88.P}
-----------------------------------------------------------------------------
2 - اعجاز، مربوط به تاليف خاص قرآن است، تاليفى كه حكايت از اعتدال و سازگارى ويژهاى بين كلمات و حروف آن هست.
3 - اخبار از غيب، نسبت به آينده كه در شأن شخص عادى نيست، چنين اخبارى را ذكر كند، مانند آيه غلبه روم كه محقق شد. زركشى پس از نقل اين قول، آن را براى اعجاز قرآن كافى نمىداند؛ زيرا چنين اعجازى عموميت نداشته و تنها مربوط به آيات خاصى مىشود.{P2P}
4 - اخبار از قصص پيشين قرآن، حكايت كسى كه آن را مشاهده نموده است. اين وجه هم، مانند وجه قبل عام نيست.
5 - اخبار از ضمائر و درون افراد، مانند آيه شريفه: {/إِذْ همّتْ طائِفتانِ مِنْكُمْ أنْ تفْشلا /}{P3P}«(و نيز به ياد آور) زمانى را كه دو طايفه از شما تصميم گرفتند سستى نشان دهند (و از وسط راه بازگردند)» كه مربوط به جنگ احد و سستى گروهى از اوس و خزرج مىباشد.
6 - كلام ابن عطيه كه گفته، تحدى قرآن مربوط به نظم، صحت معانى و توالى فصاحت آن است، كارى كه در عهده شخص خاصى نبوده است؛ عرب در زمان خود اوج فصاحت بود و از چنين كارى عاجز شد.
7 - كلام فخر رازى كه حكايت از فصاحت، غرابت اسلوب و سلامت قرآن از تمامى عيوب است. درحالىكه با تحدّى همراه بوده است.
8 - كلام قاضى ابو بكر، كه حاصل آن، اعجاز در نظم، تاليف و تركيب عبارات قرآنى است كه خارج از تمامى اشكال زبان عربى است.
9 - كلام سكّاكى، كه مىگويد اعجاز قرآن امرى ذوقى، كه قابل درك هست
---------------------------------------------------------------------
{P(1) - البرهان فى علوم القرآن، زركشى 2/93.P}
{P(2) - همان، ص 96.P}
{P(3) - آل عمران/ 122.P}
---------------------------------------------------------------------------------
ولى نمىتوان تمام زواياى آن را توصيف نمود. ملاحت و صوت زيباى قرآن، قابل آن نيست كه زبان بتواند آن را بيان نمايد.
10 - كلام حازم كه بيان مىدارد، اعجاز قرآن مربوط به استمرار فصاحت و بلاغت آن در تمامى زمانها است و كلام عرب گرچه در مقطعى كوتاه، فصيح بوده، امّا فصاحت آن تا زمانهاى ديگر، استمرار نداشته است.
11 - كلام خطّابى كه مىگويد: اعجاز قرآن منحصر در بلاغت قرآن است زيرا، كلام داراى اشكال متفاوت است و هركدام با ديگرى در مرتبه فصاحت يكسان نيست. برخى فصيح و برخى فصيحتر؛ قرآن كلامى است كه در اوج فصاحت است.
12 - قول اهل تحقيق كه معتقدند: اعجاز قرآن مربوط به همه امورى است كه ذكر شد، يعنى اعجاز قرآن محدود و منحصر به امر يا موضوع خاصى نيست. بلكه تمامى آنها در كنار هم، بيانگر اعجاز است و نه هريك به تنهايى. زيرا چه بسا برخى از كلام فصحاء، بتواند با يكى از وجوه مذكور مقابله نمايد، اما هيچكس نمىتواند كتابى بياورد كه تمامى وجوه مذكور را در كنار هم دارا باشد. و لذا قرآن همواره و همه جا شاداب و سرزنده است و هميشه حيات دارد، حياتى كه نشان اعجاز آن است.
بدر الدين زركشى قول دوازدهم را، صحيحترين نظريه در اعجاز قرآن مىداند و آن را به اهل تحقيق و نظر نسبت مىدهد و خود نيز آن را تاييد و حمايت مىكند.
ازاينرو ديدگاه زركشى، عالم قرن هشتم هجرى در مباحث اعجاز قرآن، كاملتر از ديگران بوده است. اما نمىبايد از اين نكته نيز، غفلت كرد كه وجوه مذكور، تنها وجوه اعجاز قرآن را تشكيل نمىدهند، بلكه قرآن از وجوه ديگرى نيز در اعجاز برخوردار است كه در بخش پايانى، مورد بررسى واقع خواهد شد.
----------------------------------------------------
اعجاز قرآن مودب صفحه 145