• العربية
  • English
  • فارسی
 
امام جعفرصادق (علیه‌السلام) :

مَن ماتَ مِنكُم وَ هُوَ مُنتظِرٌ لِهذا الأََمرِ كان كَمَن هوُ مَعَ القائِمِ فی فُسطاطِه.
هر کس از شما که در حال انتظار ظهور حضرت مهدی(علیه‌السلام) از دنیا برود همچون کسی است که در خیمه و معیت آن حضرت در حال جهاد به سر می‌برد. (بحار، ج ٥٢، ص ١٢٦)

   
 
 
 

تفسيرهاى مأثور روايى اهل سنت‏


تفسيرهاى مأثور روايى اهل سنت، حاصل زحمات مفسران اهل سنت است كه در آنها نيز جنبه روايى بر جنبه‏هاى ديگر غالب است. آن مفسران، روايات نبوى صلّى اللّه عليه و اله و سلّم و گفتار صحابه و تابعين را در تفسير آيات ذكر كرده‏اند. عوامل ضعف در روايات تفسيرى كه شامل ضعف اسناد، جعل و وضع در روايات و ورود اسرائيليات است، در برخى از آنها نيز كاملا نمايان است. در اين مجال به اختصار به شرح معروف‏ترين آن تفسيرها، براساس عصرى كه مؤلفان آنها در آن عصر مى‏زيسته‏اند، مى‏پردازيم.
1- تفسير القرآن‏
تأليف عبد الرزاق بن همام صنعانى، معروف به تفسير صنعانى (م 211 ق) و به زبان عربى است. تفسير او مأثور روايى است، ولى دربردارنده تمامى سوره‏ها نيست، بلكه رواياتى را كه صنعانى توانسته از پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم و تابعين جمع‏آورى كند، آورده است.
روايات آن از مصادر مهم اهل سنت به‏حساب آمده و طبرى و سيوطى در تفسيرهاى خود از آن فراوان نقل كرده‏اند. از اسرائيليات در كتاب او فراوان يافت مى‏شود؛ اما در مواردى كه با اعتقاد او تنافى داشته، از ذكر آنها خوددارى كرده است.
______________________________
(1). ايازى، همان، ص 288.
روشهاى تفسير قرآن، ص: 202
2- تفسير كتاب اللّه العزيز
تأليف هود بن محكّم هوّارى (م 280 ق) و به زبان عربى است. او از عالمان خوارج اباضيه و داراى تفسير مأثور روايى و موجز است. هوارى مسائل نحوى و اعراب‏گذارى را در تفسيرش بيان نمى‏كند. تفسير او خلاصه‏اى از تفسير يحيى بن سلام بصرى، به همراه اضافاتى در تفسير است. در ذكر مطالب تفسيرى، نخست به مكى يا مدنى بودن سوره‏ها و آيات اشاره مى‏كند و روايات تفسيرى را كه براساس مذهب اباضيه است، نقل و تبيين مى‏كند.
سلسله اسناد در مواردى كاسته و يا حذف شده و به اسم راوى صحابه اشاره كرده است. او در بين صحابه، بيشتر از ابن عباس، ابن مسعود، على بن ابى طالب عليه السّلام، ابن عمر و در بين تابعين از مجاهد و حسن نقل‏قول مى‏كند و از آنها نام مى‏برد. هوارى از طريق كلبى و سدى، برخى از اسرائيليات را ذكر كرده است. تفكر اباضيه كه نوعى اعتقاد در برابر اعتقاد مرجئه است، در تفسير او ظاهر مى‏شود.
3- تفسير النسائى‏
تأليف ابو عبد الرحمن احمد بن شعيب بن على النسائى (م 303 ق) و به زبان عربى است. از كتاب‏هاى ديگر او سنن نسائى و الضعفاء و المتروكين و خصائص على عليه السّلام و فضائل قرآن است. تفسير او از تفسيرهاى مأثور به‏حساب مى‏آيد، ولى دربردارنده تمامى آيات نيست. بعيد نيست كه كتاب تفسيرى او جزئى از كتاب سنن او باشد. مجموع روايات تفسيرى او 735 مورد است. تلاش او تنها بر جمع‏آورى روايات بوده و تحليلى برآنها ندارد. وى گفتار صحابه را نقل كرده، اما از ذكر اسرائيليات خوددارى كرده است.
______________________________
(1). همان، ص 347.
(2). همان، ص 369؛ خرمشاهى، همان، ص 771.
روشهاى تفسير قرآن، ص: 203
4- جامع البيان فى تفسير القرآن‏
تأليف ابو جعفر محمد بن جرير بن يزيد طبرى (م 310 ق) و به زبان عربى است.
او از عالمان بزرگ اهل سنت و مورخ و مفسر معروفى است. بر قرائات قرآن و آيات الاحكام، عارف و آگاه بوده است. اثر معروف ديگر او به نام تاريخ الامم و الملوك معروف به تاريخ طبرى است. تفسير او در نزد اهل سنت، از معروف‏ترين تفسيرها و محورى‏ترين آنها است. ويژگى مهم تفسير او، روايى بودن آن است.
تفسير طبرى، مجموعه وسيعى از روايات تفسيرى، گفتار صحابه و تابعين است كه او به گردآورى آنها روى‏آورده است. او قبل از آغاز تفسير، مقدمه‏اى در مباحث قرآنى بيان داشته است. طبرى در تفسير روايى، در مواردى بر تحليل و ترجيح برخى نسبت به ديگرى مى‏پردازد و در مواردى كه امكان اجتماع بين آنها وجود داشت، راه جمع را دنبال مى‏كند و در مواردى برخى از روايات را مخدوش مى‏داند و با تعبير «معلول» به ضعف آنها اشاره مى‏كند.
او در نقل اسرائيليات، نسبت به ديگران پيشتاز بوده است. تفسير او دربردارنده قرائات، لغت، نحو، شعر و فقه نيز مى‏باشد. جامع البيان، نخستين و مهم‏ترين تفسير روايى در بين اهل سنت بوده و هست و در كنار آن در مواردى، مباحث نظرى و اجتهادى را نيز دارا است، ولى از تفسير به رأى به‏دور است. تفسير طبرى به علت نقل فراوان اسرائيليات، از روايات ضعيف زيادى برخوردار است و راويان مجهول، ضعيف و متهم به كذب در سلسله راويان او وجود دارد كه نيازمند بررسى فراوان در ارزيابى روايات تفسيرى آن است.
______________________________
(1). ذهبى، التفسير و المفسرون، ج 1، ص 207؛ ايازى، همان، ص 399.
روشهاى تفسير قرآن، ص: 204



 

انجمن‌ها
دانشگاه‌ها
پژوهشگاه‌ها
مراجع عظام
سایر

انتشار محتوای این وبگاه تنها با ذکر منبع مجاز میباشد

X
Loading