المَهدِی طاووسُ أَهلِ الجَنَّةِ.
مهدی(ع) طاووس اهل بهشت است. (الشِّهاب فیالحِکَمِ و الآداب، ص ١٦)
3- البحر المحيط
تأليف اثير الدين ابو حيان محمد بن يوسف بن حيان اندلسى غرناطى كه داراى مذهب مالكى (م 745 ق) بود، به زبان عربى نوشته شده است. ابو حيان در تفسيرش اهتمام فراوانى به پرداختن مباحث ادبى داشته كه شامل مباحث صرفى و نحوى است. وجوه اعراب و واژگانشناسى از عميقترين مباحث اين تفسير است. او به مباحث لغت و شناخت ريشه لغات، قرائات، لهجهها و نقل گفتار فقيهان اربعه نيز پرداخته است. در اين تفسير به بررسى شأن نزول و ارتباط بين آيات و بررسى آيات كلامى و اعتقادى توجه شده است، همچنين در مواردى آراى زمخشرى، نقد و در تفسير علمى آيات ترديد روا داشته شده است. تفسير او از اسرائيليات بهدور نمانده و در مواردى دستساختههايى از اسرائيليات در بين آن موجود است. ( خرمشاهى، همان، ص 672؛ ذهبى، ج 1، ص 318 )
4- عناية القاضى و كفاية الراضى على تفسير البيضاوى
تفسير عناية القاضى معروف به حاشيه خفاجى تأليف احمد بن محمد بن عمر شهاب الدين خفاجى مصرى (م 1069 ق) و به زبان عربى است كه داراى مذهب حنفى بود. تفسير او حاشيهاى از حواشى فراهمشده بر تفسير بيضاوى است كه به تفصيل به نكتههاى ادبى و بلاغى به تفصيل پرداخته شده و احتمالات واژهشناسى را بهطور دقيق بررسى كرده است. او به صرف و نحو، معانى و بيان و نكات و لطايف اشارى و عرفانى قرآن نيز پرداخته است. خفاجى علاوه بر ذكر روايات گفتار صحابه و تابعين را نيز ذكر كرده است. او معتقد است كه مهمترين وجه در اعجاز قرآن، نكات بلاغى و بيانى آن است كه بىمانند و بىمثال است. آراى كلامى را به تبع بيضاوى مطرح و نقد و بررسى كرده است. ( ايازى، همان، ص 518 )
5- تفسير القرآن و اعرابه و بيانه
تأليف شيخ محمد على طه دره، از معاصران اهل سنت و به زبان عربى است.تفسير او علاوه براينكه دربردارنده تمامى آيات است، درعينحال، گزيده و موجز نيز مىباشد. طه دره در تفسير خود توجه فراوانى به ادبيات عرب و جهتگيرى عربى دارد و كلمات مشكل را از نظر اعراب و قواعد صرفى و نحوى بررسى كرده است. او معتقد است كه نخستين و مهمترين گام در فهم قرآن، شناخت كلمات از نظر قواعد عربى است، لذا مىبايست در تفسير هرآيه، نخست، هركلمه را از نظر لغت، اعراب و صرف و نحو بهطور دقيق بررسى كرد. طه دره در تفسير به سبب نزول و فضيلت سور و قرائات نيز پرداخته و از پرداختن به آيات الاحكام و روايات به شكل مبسوط و اسرائيليات خوددارى كرده است. وجوه اعراب كلمات را در سرتاسر آيات، بهطور دقيق و محققانه بررسى كرده است. ( همان، ص 319 )
مفسران ديگرى به گرايش و صبغه ادبى همت گماردهاند كه البته در تفسير خود، داراى گرايش ديگرى نيز بودهاند كه آن گرايش در آن تفسير غالب بوده است. توضيح آن تفسير در همان بخش آمده است. براى اطلاع بيشتر به بخشى كه با علامت پيكان معين شده، مراجعه شود. در اين مجال، به ذكر نام آن تفسيرها به همراه جهتگيرى معروف آنها اشاره مىشود.
1- التبيان فى تفسير القرآن،/ طوسى (م 460 ق)/- جامع.
2- الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عیون الاقاویل فی وجوه التاویل ،/ زمخشرى (م 538 ق)/- بلاغى.
3- المحرر الوجيز،/ ابن عطيه (م 542 ق)/- مأثور روايى.
4- مجمع البيان فى تفسير القرآن،/ طبرسى (م 548 ق)/- جامع.
5- انوار التنزيل و اسرار التاويل،/ بيضاوى (م 685 ق)/- جامع.
6- روح المعانى،/ لوسى (م 1270)/- جامع.
7- المنار،/ محمد رشيد رضا (م 1354 ق)/- تربيتى.
8- البصائر،/ يعسوب الدين رستگار (معاصر)/- جامع.
روشهاى تفسير قرآن، ص: 218