• العربية
  • English
  • فارسی
 
ـحضرت مهدی(ع) :

اَنَا خاتِمُ الأوصیاءِ وَ بی ‌یدفَعُ اللهُ البَلاءَ عَن اَهلی و شیعَتی.
من ختم‌کنندة راه اوصیا هستم و به وسیلة من خدا بلاها را از اهل بیت من و شیعیانم دفع می‌نماید. (غیبت شیخ طوسی، ص ٢٤٦)

   
 
 
 

تفسير ادبى


3- البحر المحيط
تأليف اثير الدين ابو حيان محمد بن يوسف بن حيان اندلسى غرناطى كه داراى مذهب مالكى (م 745 ق) بود، به زبان عربى نوشته شده است. ابو حيان در تفسيرش اهتمام فراوانى به پرداختن مباحث ادبى داشته كه شامل مباحث صرفى و نحوى است. وجوه اعراب و واژگان‏شناسى از عميق‏ترين مباحث اين تفسير است. او به مباحث لغت و شناخت ريشه لغات، قرائات، لهجه‏ها و نقل گفتار فقيهان اربعه نيز پرداخته است. در اين تفسير به بررسى شأن نزول و ارتباط بين آيات و بررسى آيات كلامى و اعتقادى توجه شده است، هم‏چنين در مواردى آراى زمخشرى، نقد و در تفسير علمى آيات ترديد روا داشته شده است. تفسير او از اسرائيليات به‏دور نمانده و در مواردى دست‏ساخته‏هايى از اسرائيليات در بين آن موجود است. ( خرمشاهى، همان، ص 672؛ ذهبى، ج 1، ص 318 )
4- عناية القاضى و كفاية الراضى على تفسير البيضاوى‏
تفسير عناية القاضى معروف به حاشيه خفاجى تأليف احمد بن محمد بن عمر شهاب الدين خفاجى مصرى (م 1069 ق) و به زبان عربى است كه داراى مذهب حنفى بود. تفسير او حاشيه‏اى از حواشى فراهم‏شده بر تفسير بيضاوى است كه به تفصيل به نكته‏هاى ادبى و بلاغى به تفصيل پرداخته شده و احتمالات واژه‏شناسى را به‏طور دقيق بررسى كرده است. او به صرف و نحو، معانى و بيان و نكات و لطايف اشارى و عرفانى قرآن نيز پرداخته است. خفاجى علاوه بر ذكر روايات گفتار صحابه و تابعين را نيز ذكر كرده است. او معتقد است كه مهم‏ترين وجه در اعجاز قرآن، نكات بلاغى و بيانى آن است كه بى‏مانند و بى‏مثال است. آراى كلامى را به تبع بيضاوى مطرح و نقد و بررسى كرده است. ( ايازى، همان، ص 518 )
5- تفسير القرآن و اعرابه و بيانه‏
تأليف شيخ محمد على طه دره، از معاصران اهل سنت و به زبان عربى است.تفسير او علاوه براين‏كه دربردارنده تمامى آيات است، درعين‏حال، گزيده و موجز نيز مى‏باشد. طه دره در تفسير خود توجه فراوانى به ادبيات عرب و جهت‏گيرى عربى دارد و كلمات مشكل را از نظر اعراب و قواعد صرفى و نحوى بررسى كرده است. او معتقد است كه نخستين و مهم‏ترين گام در فهم قرآن، شناخت كلمات از نظر قواعد عربى است، لذا مى‏بايست در تفسير هرآيه، نخست، هركلمه را از نظر لغت، اعراب و صرف و نحو به‏طور دقيق بررسى كرد. طه دره در تفسير به سبب نزول و فضيلت سور و قرائات نيز پرداخته و از پرداختن به آيات الاحكام و روايات به شكل مبسوط و اسرائيليات خوددارى كرده است. وجوه اعراب كلمات را در سرتاسر آيات، به‏طور دقيق و محققانه بررسى كرده است. ( همان، ص 319 )
مفسران ديگرى به گرايش و صبغه ادبى همت گمارده‏اند كه البته در تفسير خود، داراى گرايش ديگرى نيز بوده‏اند كه آن گرايش در آن تفسير غالب بوده است. توضيح آن تفسير در همان بخش آمده است. براى اطلاع بيشتر به بخشى كه با علامت پيكان معين شده، مراجعه شود. در اين مجال، به ذكر نام آن تفسيرها به همراه جهت‏گيرى معروف آنها اشاره مى‏شود.
1- التبيان فى تفسير القرآن،/ طوسى (م 460 ق)/- جامع.
2- الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عیون الاقاویل فی وجوه التاویل ،/ زمخشرى (م 538 ق)/- بلاغى.
3- المحرر الوجيز،/ ابن عطيه (م 542 ق)/- مأثور روايى.
4- مجمع البيان فى تفسير القرآن،/ طبرسى (م 548 ق)/- جامع.
5- انوار التنزيل و اسرار التاويل،/ بيضاوى (م 685 ق)/- جامع.
6- روح المعانى،/ لوسى (م 1270)/- جامع.
7- المنار،/ محمد رشيد رضا (م 1354 ق)/- تربيتى.
8- البصائر،/ يعسوب الدين رستگار (معاصر)/- جامع.

روشهاى تفسير قرآن، ص: 218



 

انجمن‌ها
دانشگاه‌ها
پژوهشگاه‌ها
مراجع عظام
سایر

انتشار محتوای این وبگاه تنها با ذکر منبع مجاز میباشد

X
Loading