اَنَا خاتِمُ الأوصیاءِ وَ بی یدفَعُ اللهُ البَلاءَ عَن اَهلی و شیعَتی.
من ختمکنندة راه اوصیا هستم و به وسیلة من خدا بلاها را از اهل بیت من و شیعیانم دفع مینماید. (غیبت شیخ طوسی، ص ٢٤٦)
از ديگر دامنههاى حديث سبعة احرف، تقديس صحابه در امر قراآت است. زيرا با مطالعه در آنچه گذشت، مىتوان معتقد شد از زمانى كه قرائت قرآن مختلف شد و هر قارى تلاش و اجتهاد مىنمود تا به نص اصلى قرآن برسد، قراآت گوناگونى رواج يافت و حديث سبعة احرف، در توجيه آنها به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله نسبت داده شد، تا كسى در امر قراآت به ويژه قراآت مشهور، ترديد نكند. از اين جهت در قرون بعدى، جمعى معتقد به تواتر قراآت شدند و براى تقديس صحابه در قراآت، حديث سبعة احرف، مجددا مورد تمسك واقع شد؛ تا مبادا كسى صحابه را به سبب قراآت منتسب به آنها، نكوهش كند. زيرا همه قراآت را صحابه، به استناد حديث سبعة احرف، از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله نقل مىكردند.
البته حديث سبعة احرف قطعى نبود تا بر اساس آن، بتوان عملكرد صحابه را توجيه نمود، زيرا نه تواتر آن قابل اثبات بود و نه از جهت سندى، تمام راويان، سالم از تضعيف بودند و نه محتواى روايات سبعة احرف، با يكديگر همسانى و يكسانى داشت. بلكه در آنها تناقض و تنافىهاى قابل توجّهى وجود داشت. از اين رو جمعى از دانشمندان اهل سنت آن را روايتى مشكل دانسته و جمعى در معناى آن دچار ترديد شدهاند؛ تا آن جا كه بيش از 35 قول از ابن حبّان بستى نقل شده كه هر قولى در معناى روايت سبعة احرف با برخى از اقوال ديگر سازگارى نداشت. برخى نيز به خاطر قبول احرف سبعه دچار ابهاماتى شدند كه هم چنان دامنگير آنان شده است و
نزول قرآن و رؤياى هفت حرف، ص: 128
اگر جمعى براى احرف سبعه، معناى خاصى ذكر نمودهاند، ديگر دانشمندان اهل سنت، به نقد آن پرداخته و آن را نپذيرفتهاند. در فصل سوم به بررسى و نقد ديدگاههاى اهل سنت و برخى از مستشرقان پرداخته خواهد شد.
همه اين ابهامات و سردرگمىها براى اهل سنت در حالى پيدا شده است كه پيروان اهل بيت عليهم السّلام از آن در امانند. به باور شيعيان، قرآن تنها بر يك حرف نازل شده و اين اعتقاد چيزى از قرآن نكاسته است.
چنين اعتقاد شفافى درباره قرآن، هم دامن شيعه را از عقايد ناروا و احاديث جعلى پيراسته و هم زمينه را براى دفع شبهات مستشرقان مهيا كرده است.
آرى، به دلايلى كه گفته آمد و در جاى خود بحث شده است، امامان معصوم برخى از قراآت را تجويز فرمودهاند. اما اين جواز به معناى قبول حديث سبعة احرف نيست.
نزول قرآن و رؤياى هفت حرف، ص: 129