اَنَا خاتِمُ الأوصیاءِ وَ بی یدفَعُ اللهُ البَلاءَ عَن اَهلی و شیعَتی.
من ختمکنندة راه اوصیا هستم و به وسیلة من خدا بلاها را از اهل بیت من و شیعیانم دفع مینماید. (غیبت شیخ طوسی، ص ٢٤٦)
توجه به نوع مبانی و روش در منظومه فکری مقام معظم رهبری ضروری است
حجت الاسلام و المسلمین سیدرضا مؤدب نیز در این همایش ملی ضمن تهنیت به مناسبت آغاز ماه مبارک رمضان گفت: تفاوت مفسران قدیم و مفسران معاصر، روش تفسیری آن ها است و این تفاوت، به مبانی مفسران در تفسیر بازمیگردد، برای منظومه فکری رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز بدون تردید باید به مبانی ایشان در نوع استفاده از قرآن که آن مبانی نوع روش ایشان را تولید کرده است، توجه شود و آن روش از سال های پیش از انقلاب اسلامی تاکنون در جامعه اسلامی مورد استفاده بوده و توانسته است منظومه فکری ایشان را شکل دهد.
وی افزود: در این منظومه فکری، نگاه و مبانی تفسیری ایشان اهمیت زیادی دارد، آغاز تفسیر ایشان از سخنرانی هایی است که برای تبیین عقاید اسلامی بر مبنای قرآن در سالهای ۱۳۵۳ و قبلتر در مشهد انجام میشد، این تفسیرهای ارزشمند پس از انقلاب اسلامی نیز ادامه پیدا کرده و هم اکنون بسیاری از این تفاسیر همچون تفسیر سوره حمد و تفسیر سوره بقره، مجادله، تغابن و غیره چاپ و منتشر شده است.
رئیس دانشکده الهیات دانشگاه قم تصریح کرد: از جمله مبانی که اندیشههای تفسیری ایشان را مورد توجه قرارداده است این است که قرآن برای همه مخاطبان هم قابل فهم است و هم برای هر مرحله و مسئلهای از زندگی راه حل دارد. گرچه هم اکنون عدهای در جامعه علمی هستند که فهم ما را از قرآن ناچار به رجوع از روایات تفسیری میدانند، قرآن مستقیم خودش برای ما قابل فهم نیست، سطح قرآن، سطحی نورانی است که مستقیما ما در مقام فهم آن نیستیم و نیاز به روایات معصومین داریم.
حجت الاسلام والمسلمین مودب ادامه داد: رهبر معظم انقلاب در کتاب مقدمه بحث های طرح کلی اندیشههای اسلامی به چند مبنا به صورت خاصتر اشاره می کنند، از جمله ارائه اسلام به مثابه یک مسلک اجتماعی نه فردی، انسجام و همسویی همه اصول و فروع و معارف دین در جهت ایجاد نظام زندگی، ضرورت اولویت گذاری در ارائه اصول و معارف اسلامی برای تحقق نظام اسلامی، مستند بودن تبیینها، نظریهپردازیها و نظامسازیها بر متون اصلی دین به ویژه قرآن کریم.
وی در پایان تاکید کرد: رهبر معظم انقلاب اسلامی معتقدند روش تفسیری هم روش عقلی و فلسفی است که مفسران معاصر بیشتر از آن استفاده میکنند و هم روش اجتهادی که از خود قرآن، روایت و براهینی که موجود است، استفاده میشود.