• العربية
  • English
  • فارسی
 
امام زمان (عج) :

سجده شکر از لازمترین و واجبترین مستحبّات است.

   
 
 
 

شهید مصطفی خمینی؛ مفسری که با نگاه جامع قرآن را تفسیر می‌کرد


حجت‌الاسلام سیدرضا مؤدب بیان کرد:

شهید مصطفی خمینی؛ مفسری که با نگاه جامع قرآن را تفسیر می‌کرد
استاد گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه قم با اشاره به تفسیر آیت‌الله شهید مصطفی خمینی، بیان کرد: روش تفسیری ایشان روش اجتهادی جامع بوده و علاوه بر اینکه نقل‌ قول‌ها را آورده، نظرات اجتهادی خود را نیز مطرح کرده و غرض مؤلف از نگارش چنین تفسیری ارائه یک دوره کامل از مباحث کلامی، اخلاقی، مواعظ و... بوده است.

به گزارش ایکنا؛ اول آبان مصادف با سالروز شهادت آیت‌الله سیدمصطفی خمینی است. این اسلام‌شناس معاصر در ۴۷ سالگی و در آبان‌ ۱۳۵۶ در نجف اشرف درگذشت و پیکرش پس از اقامه نماز از سوی آیت‌الله خویی، در حرم امیرالمومنین(ع) به خاک سپرده شد. وی در ۲۷ سالگی به درجه اجتهاد رسید و علاوه بر صاحب‌نظر بودن در فقه و اصول فقه در زمینه فلسفه، حکمت، کلام، عرفان، معانی، بیان، نجوم و هیئت، تاریخ، رجال و تفسیر هم تبحر داشت و یکی از آثار مهم این اندیشمند، تفسیر قرآن است. به منظور آشنایی بیشتر با شخصیت مفسر و همچنین روش تفسیری وی، با حجت‌الاسلام والمسلمین سیدرضا مؤدب، استاد گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه قم، به گفت‌وگو پرداختیم.

مودب در ابتدا با اشاره به ابعاد شخصیتی شهید مصطفی خمینی بیان کرد: یکی از شخصیت‌های علمی که در تفسیر هم ورود کردند، آیت‌الله المجاهد، مصطفی خمینی، فرزند ارشد امام خمینی(ره)، بودند. ایشان در قم متولد شدند و سال‌ها از درس فقه آیت‌الله بروجردی، داماد و پدر بزرگوارشان بهره بردند، به درجه اجتهاد رسیده و از مجتهدین مسلم محسوب می‌شدند و در زمینه فقه، اصول، فلسفه و کلام صاحب‌نظر بودند و آثار به‌ جا مانده از ایشان گویای این حقیقت است. در اواخر عمر در حوزه نجف به تفسیر قرآن هم پرداختند و ضمن اینکه یک فقیه و متفکر محسوب می‌شوند، یک مفسر هم هستند، تا جایی که امام خمینی(ره) در مورد ایشان فرمودند: «مصطفی امید آینده اسلام است.» این عبارت نشان می‌دهد که اگر ایشان بیشتر عمر می‌کرد و شهید نمی‌شد، جامعه اسلامی از ایشان بهره‌های بیشتری می‌برد و پس از امام(ره) نیز، شخصیت ایشان می‌توانست یکی از مراجع بنام باشد.

این استاد دانشگاه بیان کرد: شهید مصطفی خمینی علاوه بر مقام علمی، مقام شهادت را نیز دارند که این نیز یکی از توفیقات بزرگ است و ایشان از انسان‌های برجسته‌ای بودند که خونشان در راستای پیروزی انقلاب اسلامی نقش بزرگی داشته است. همانطور که اشاره شد، آیت‌الله سیدمصطفی خمینی در تفسیر نیز ورود کردند و امروزه تفسیر سوره «حمد» و حدود ۴۶ آیه از سوره «بقره» از ایشان به یادگار باقی مانده و به نام «تفسیر القرآن الکریم» معروف است. ایشان در جلد اول و در آغاز اشاره می‌کنند: «فهذا تفسیر القرآن الکریم و الفرقان المستقیم.» یا در جای دیگری، این تفسیر را کلیدی برای دسترسی به مفاهیم آیات و خزائن الهی می‌دانند و تفسیر را به منزله ورود به فهم آیات معرفی می‌کنند.

نگاه جامع مفسر به تفسیر
مؤدب تصریح کرد: زمانی که تفسیر را شروع کردند، نگاه جامعی داشتند و به تفصیل وارد شدند؛ به ‌گونه‌ای که تفسیر سوره حمد، جلد اول و نیمی از جلد دوم را به خود اختصاص داده و ادامه آن تا جلد پنج هم به آیه ۴۶ سوره بقره رسیده است. این پنج جلد نشان می‌دهد که ایشان یک طرح مفصلی داشتند و می‌خواستند ضمن تفسیر نوشتن، یک دور عقاید، اخلاق، مواعظ، حکمت، فلسفه و کلام را هم بنویسند و معتقد بودند اگر کسی به تفسیر واقعی روی آورد، در قرآن تمام این مسائل اعم از مسائلی کلامی، اخلاقی و ... وجود دارد و در عین‌ اینکه ایشان یک تفسیر ترتیبی را شروع کردند، اما درباره هر موضوعی مفصل سخن می‌گفتند و در آن موضوعات متفاوتی وجود دارد.

این عضو هیئت علمی دانشگاه قم بیان کرد: ایشان در این تفسیر تلاش کردند که تفسیری متفاوت از دیگران بنگارند و ضمن اینکه آرای بزرگان را در تفسیر نقل می‌کنند که مرسوم بوده و هر مفسری آرای صحابه، تابعین و ... را نقل می‌کرد، تلاش کردند یک تفسیر استدلالی تهیه کنند و نگاه فلسفی، حکمی و منطقی که اندیشه‌های ایشان را فراگرفته بود در تفسیر هم وارد شود و از این استدلال‌ها برای فهم آیات بهره‌مند شوند.

مؤدب تصریح کرد: مفسر ضمن اینکه مباحث سوره حمد را مطرح کرده، قدری هم وارد موضوعات علوم قرآنی شده است. مثلاً وقتی وارد بحث قرائات قرآن می‌شود، در مسئله اختلاف قرائات با استدلال‌های محکمی بحث می‌کند و معتقد است که قرآن قرائات واحدی داشته و این تعدد قرائات حاصل اندیشه‌های نادرست است. ایشان می‌گویند که مسئله اختلاف قرائات از حمایت‌های سلاطین و حکمرانان برخوردار و اسباب معیشت آنان بوده و این مسائل حواشی‌ای بوده که در مورد قرآن شکل گرفته و فهم قرآن در حاشیه قرار گرفته است.

نظر آیت‌الله مصطفی خمینی در مورد قرائات
وی افزود: امروزه نیز در برخی از کشورهای اسلامی این مسئله رواج دارد و تا جایی به قواعد تجویدی و قرائت قرآن پرداخته‌اند که از اصل فهم قرآن بازمانده‌اند. این تعبیر را با شدت نقل می‌کنند که مذهب شیعه، بزرگان شیعه و روش ائمه(ع) اینطور بوده که به فهم و عمل می‌پرداختند و وارد حاشیه‌ نمی‌شدند. لذا وقتی به آیه «مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ» می‌رسند و اختلاف قرائات را بررسی می‌کنند، می‌گویند که قرائت رایج، «مالک» است و کل قرآن یک قرائت دارد و اختلاف قرائات برساخته و پرداخته حکام و سلاطین است و در دوران خلفا نیز توسط برخی افراد زمینه‌سازی صورت گرفته که مسلمانان از محتوای قرآن دور نگه داشته شوند. بنابراین، ایشان این نگاه را دارد که حتی اگر در دوره‌هایی در فقه شیعه قرائت‌هایی رایج شده، به نظر می‌رسد اینها هم حواشی بوده که از فقه غیرشیعه به فقه شیعه راه یافته و این نگاه هوشمندانه ایشان است.

مؤدب تصریح کرد: ایشان علاوه بر بحث‌های علوم قرآنی، مانند چگونگی جمع قرآن، به لحاظ نگاه حکمت‌آمیز و فلسفی که دارد تلاش می‌کند که در خصوص مباحث کلامی در مسئله خاتمیت پیامبر(ص) و در مسئله معاد به‌ تفصیل ورود کند و در آیاتی که محل بحث و گفت‌وگو بوده، از معصومین(ع) روایت می‌آورد و اینها را در ضمن مباحث خود به صورت مستدل بحث می‌کند. وقتی کل این تفسیر را مطالعه می‌کنید، می‌فهمید که ایشان با نگاه و روش اجتهادی وارد تفسیر قرآن شده و شاید برخلاف شیخ طوسی و یا طبرسی که در بسیاری از مواقع نقل‌قول‌هایشان زیاد است، ایشان در کنار نقل قول‌ها، نگاه اجتهادی دارند و تلاش کرده‌اند نشان دهند که در فهم قرآن، مفسر باید مجتهد باشد و اگر مفسری فقیه، متفکر و یا فیلسوف نباشد، نگاه اجتهادی او کمرنگ خواهد شد و به دریافت حقایق قرآن نمی‌رسد.

روش تفسیر مفسر اجتهادی است
این استاد دانشگاه بیان کرد: روش تفسیری ایشان روش اجتهادی است و از روایات هم به‌ وفور استفاده می‌کنند، همچنانکه از منطق و استدلال‌های عقلانی و آیات دیگر در این تفسیر بهره‌برداری شده است. با اینکه تفسیر ایشان کوتاه است، اما در بسیاری از موارد آیات مترادف را می‌آورد؛ مثلاً ذیل آیه «مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ»، تمام آیات مشابه را گردآوری و مورد بحث قرار می‌دهد، یعنی ایشان توانستند درک کامل‌تری از آیات شریفه قرآن داشته باشند و حقیقتاً اگر این تفسیر ادامه می‌یافت، از تفاسیر برجسته روزگار بود. ضمن اینکه نقل قول‌ها را مورد توجه قرار داده، شیوه استدلال را نیز در فهم قرآن به کار می‌برد و این نشان می‌دهد که ایشان از پدر بزرگوارشان بهره‌ می‌بردند.

وی تصریح کرد: امام خمینی(ره) اعجاز قرآن را عرفانِ قرآن می‌دانست و اعجاز را در فصاحت، بلاغت و اخبار غیبی محدود نمی‌کرد، هرچند این موارد نیز جزو وجوه اعجاز قرآن محسوب می‌شوند. معتقد بود اعجاز قرآن در مطالب عرفانی آن است و وقتی تفسیر سوره حمد را ارائه کردند، به خوبی روشن شد که چقدر امام(ره) از نگاه عرفانی مطالب را مطرح می‌کنند. آیت‌الله سیدمصطفی خمینی نیز این روش را داشت و به همین دلیل حساس بودند که مبادا در تفسیر قرآن، اسرائیلیات و یا روایات ساختگی وارد شود و معتقد بودند اگر در فهم آیات قرآن لازم بود که قصص به صورت تفصیلی آورده شوند، خداوند این کار را انجام می‌داد. وقتی خداوند داستان حضرت موسی(ع) در سوره‌های مختلف مطرح می‌کند، یعنی قرآن در مقام قصه‌پردازی نبوده و برخلاف داستان حضرت یوسف(ع)، دیگر داستان‌ها قطعه‌قطعه هستند و کسانی دنبال اسرائیلیات رفتند که خواستند قرآن را کتاب افسانه‌ها معرفی کنند.

این استاد دانشگاه بیان کرد: ایشان می‌گویند متن قرآن فعلی تحریف نشده است. همچنین در حجیت خبر واحد، وجود یک روایت در کتاب تفسیری را برای حجت بودن آن کافی نمی‌دانند، بلکه باید قرائت دیگری نیز وجود داشته باشد تا روایت را تقویت کند. زیرا ممکن است روایتی از حیث سند هم خوب باشد، اما نقل قول کاملی از آن به ما نرسیده باشد. لذا تفسیر ایشان را جامع و کامل می‌دانم و به محققان و طلاب توصیه می‌کنم که از آن بهره‌مند شوند، گرچه محدوده آیات آن اندک است، اما ایشان روشی را در فهم آیات مطرح کردند که این روش می‌تواند برای محققان روزگار ما ارزشمند باشد و با این روش اجتهادی جامع بهتر می‌توانیم به فهم آیات قرآن برگردیم.

مؤدب با اشاره به علت غفلت از این تفسیر، تصریح کرد: یکی از دلایل این است که این تفسیر حجم زیادی ندارد و از طرفی نیز ترجمه نشده است، چه اینکه در دانشگاه‌ها ترجمه تفاسیر بیشتر قابل توجه قرار گرفته و اگر این تفسیر را هم ترجمه کنند، زمینه بیشتری برای بهره‌مندی از آن فراهم می‌شود. از طرفی به دلیل شخصیت امام خمینی(ره) این مفسر قدری به حاشیه رفته است، چون به قدری امام(ره) شکوه داشتند که فرزندانشان کمتر مورد توجه قرار گرفتند و به نظر بنده این تفسیر هم مورد توجه واقع خواهد شد و خدمت بزرگی است که ایشان انجام دادند و عمل ایشان نشان می‌دهد که فقط فلسفه، حکمت، اصول و فقه کافی نیست و گرچه آنها بسیار ارزشمند هستند اما نیازمند تفسیری هستیم که جامع آثار فقهی، اصولی و ... باشد.

گفت‌وگو از مرتضی اوحدی



 

انجمن‌ها
دانشگاه‌ها
پژوهشگاه‌ها
مراجع عظام
سایر

انتشار محتوای این وبگاه تنها با ذکر منبع مجاز میباشد

X
Loading