لَو لَمْ یبْقَ منَ الدُّنیا اِلاَّ یومٌ واحِدٌ لَطَوّلَ اللهُ ذلِكَ الیومَ حَتّی یخرُجَ قائمُنا أَهْلَ البَیت.
اگر از عمر دنیا تنها یک روز مانده باشد خداوند آن روز را آنقدر طولانی میکند تا قائم ما اهل بیت(علیهالسلام) ظهور یابد. (منتخبالاثر، ص ٢٥٤)
بررسى واژه «حرف»
مقصود از حرف در روايت فضيل بن يسار، لغت و الفاظ قرآن است. زيرا سؤال از نزولهاى هفتگانه در مورد الفاظ قرآن است؛ آن چنان كه اعتقاد اهل سنت بر مبناى روايت عمر، در اختلاف او با هشام بن حكيم، مىباشد. واژه حرف در ديگر روايات نيز، در معناى، «لفظ» به كار رفته است؛ مانند:
1. عن بشر بن غالب اسدي، عن الحسين بن علي عليه السّلام قال: من قرأ آية من كتاب اللّه عزّ و جلّ في صلاته قائما يكتب له بكلّ حرف مائة حسنة فإذا قرأها في غير صلاة كتب اللّه له بكلّ حرف عشر حساب و إن استمع القرآن كتب اللّه له بكل حرف حسنة؛
امام حسين عليه السّلام فرمود: هر كس آيهاى از قرآن را در نماز در حالت ايستاده بخواند، براى هر حرفى كه مىخواند، صد حسنه براى او نوشته مىشود و اگر در غير نماز بخواند، برابر هر حرفى، ده حسنه ثبت مىشود و اگر قرآن را گوش بدهد، يك حسنه براى هر حرفى، براى او نوشته مىشود. «1»
2. عن أبي عبد اللّه عليه السّلام: من استمع حرفا من كتاب اللّه عزّ و جلّ في غير قرائة كتب اللّه له حسنة و محا عنه سيئة ... و من قرأ حرفا و هو جالس في صلاته كتب اللّه له خمسين حسنة ...؛
امام صادق عليه السّلام مىفرمايد: هر كسى حرفى از كتاب خدا را بشنود، بدون آن كه قرائت نمايد، خدا براى او حسنه مىنويسد و گناهى را از او محو مىنمايد ... و هر كس حرفى را قرائت نمايد، در حالى كه در نماز نشسته باشد، براى او پنجاه حسنه ثبت مىشود. «2»
3.عن سالم بن سلمة قال: قرأ رجل على أبي عبد اللّه عليه السّلام: و أنا أستمع حروفا من القرآن ليس على ما يقرؤها الناس فقال ابو عبد اللّه عليه السّلام: كفّ عن هذه القراءة ...؛
سالم بن سلمه مىگويد: شخصى براى امام صادق عليه السّلام قرائتى را خواند و من شنيدم كه او حروفى از قرآن را بر خلاف قرائت ناس مىخواند. امام عليه السّلام فرمود: از خواندن چنين قرائتى خوددارى كن ... «3»
با توجّه به روشن شدن اصطلاح، «إن الناس يقولون» كه مقصود «اهل سنت» (عامه) است و واژه حرف، كه همان لفظ (لغت) مىباشد و با توجه و ظهور و وضوح آن، روشن مىگردد كه دلالت روايت امام صادق عليه السّلام، در مورد الفاظ قرآن است كه به تكذيب سبعة احرف پرداخته، بيان مىكند كه قرآن بر حرف واحد است؛ يعنى لغت و لفظ قرآن يكى و واحد است.
__________________________________________________
(1) الكافى فى الاصول ج 2، ص 611، باب ثواب قراءة القرآن، ح 3.
(2) همان، ج 2، ص 612، ح 6.
(3) همان، ج 2، ص 633، باب النوادر، ح 23.
----------------------------------------------------------------------------------
مضمون روايت امام صادق عليه السّلام مبنى بر نزول الفاظ قرآن بر حرف واحد، در روايت امام باقر عليه السّلام نيز به روشنى آمده است.
آن چه مسلم است، آن است كه قرآن، از جهت معنا و محتوا، بطون فراوان دارد و در روايات شيعه هم از ائمه نقل شده است كه قرآن داراى بطن است. به اين مورد در فصل ششم پرداخته خواهد شد. در روايات اهل سنت نيز چنين رواياتى، مبنى بر اشتمال قرآن بر بطون متعدد، وجود دارد كه در روايات احرف سبعه در فصل دوم گذشت.
بطون متعدد در مورد قرآن، مورد انكار علماى شيعه نيست و امرى معقول و منطقى است. اما اين كه الفاظ قرآن متعدد و گوناگون باشد، مورد انكار امام صادق عليه السّلام و امام باقر عليه السّلام است. بر همين اساس علماى بزرگ شيعه، اعتقاد بر ساختگى بودن حديث سبعة احرف دارند و معتقدند كه قرآن بر حرف واحد است.
در فصل بعد، ديدگاههاى علماى شيعه بيان خواهد شد.
آن چه اينك ياد آورى آن لازم است، اين است كه روايت امام صادق عليه السّلام مبنى بر نزول قرآن بر حرف واحد و تكذيب ادعاى سبعة احرف، مورد توجه محدثان بزرگوار به ويژه صاحبان كتب اربعه، محمدون ثلاث بوده است و متذكر آن شده و بر آن معتقد بودهاند. زيرا كلينى در فضل القرآن، به نقل روايت امام صادق عليه السّلام و امام باقر عليه السّلام پرداخته است و مرحوم شيخ طوسى در مقدمه تفسير تبيان و مرحوم صدوق نيز در كتاب الاعتقادات بر آن تأكيد دارند. ديگر محدثان و علماى بزرگوار شيعه نيز آن را ذكر كرده و بدان اعتقاد داشتهاند. در بيان ديدگاه علماى شيعه به آن اشاره خواهد رفت.
از آن چه گذشت، روشن شد كه روايت نورانى امام صادق عليه السّلام و امام باقر عليه السّلام، با توجه به صحت سندى آنها و دلالت روشن آنها در تكذيب سبعة احرف و اين كه قرآن بر حرف واحد است، نزد شيعه فصل الخطاب بحث سبعة احرف مىباشد؛ يعنى بدون هيچ گونه ترديدى، بايد معتقد شد كه الفاظ قرآن واحد و داراى نص واحد است و قرآن بر حرف واحد مىباشد، و اگر اختلافى در قراآت، مشاهده مىشود، ربطى به نزول قرآن و پيامبر صلّى اللّه عليه و آله نداشته به راويان و قاريان آن باز مىگردد.
------------------------------
نزول قرآن و رؤياى هفت حرف، ص: 221