• العربية
  • English
  • فارسی
 
قال علی علیه السلام :

اِنتَظِروا الفَرَجَ وَلا تَیأسُوا مِن رَوحِ الله.
همواره در انتظار باشید و یأس و ناامیدی از رحمت خدا به خود راه مدهید. (بحار، ج ١٥، ص ١٢٣)

   
 
 
 

قرائات قرآن : ( معیار قرائت )


د) معيار قبول قراآت:

1. موافقت با قواعد عربيت؛ گر چه اين موافقت بر حسب يكى از وجوه و اقوال در قواعد عربى باشد.

2. موافقت با رسم الخط مصحف عثمانى.

3. برخوردارى از صحت سند.

ابن جزرى مى‏نويسد:
هر قرائتى كه با قواعد عربيت موافق باشد، گر چه بر حسب يكى از وجوه، و با رسم الخط يكى از مصاحف موافق باشد، هر چند اين موافقت مبنى بر احتمال باشد، و داراى صحت سند باشد، قرائت صحيحه است و ردّ آن جايز نيست. «1»

حجيت قرآن قطعى و مسلّم مى‏باشد. زيرا از طريق تواتر به ثبوت رسيده است.
ليكن تواتر قراآت امرى مسلّم و قطعى نيست. جمعى معتقدند هيچ يك از قراآت (سبعه و عشره و ...) متواتر نيستند، و جمعى در برابر، معتقد به تواتر قراآت سبعه و عشره شده‏اند و تعدادى هم قول به تفصيل را برگزيده‏اند. معروف بين علماى شيعه آن است كه قراآت، متواتر نيستند، بلكه آنها منقول به خبر واحدند. ولى ميان علماى اهل سنت، معروف است كه قراآت متواترند.
ابو شامه مى‏نويسد: «نظريه شايع و رايج جمعى از مقرئين متأخر و ديگران بر اين است كه قراآت سبع متواتر هستند.» «2»

زركشى نيز مى‏افزايد: «قراآت سبع نزد جمهور علما متواتر مى‏باشد.» «3»
قائلان به تواتر قراآت سبع، عمدتا از علماى اهل سنت هستند و تعداد اندكى از علماى شيعه مانند: علامه حلّى «4»، شهيد اول «5» و ... چنين اعتقادى دارند. آنها بر تواتر قراآت سبع استدلال نموده‏اند كه اهتمام صحابه و تابعين بر قرآن، مقتضى تواتر قرائت است، و اگر قراآت سبع، متواتر نباشند، تواتر قرآن نيز مخدوش مى‏شود. اينان بر تواتر قراآت سبع، ادعاى اجماع نيز نموده‏اند.

در نقد كلام آنها بايد گفت:
اولا: دعوى اجماع، مسلّم نيست. زيرا تعداد زيادى از علما، حتى از علماى اهل سنت مانند فخر رازى در التفسير الكبير «6» و ابن جزرى در النشر «7» و ابو شامه در
__________________________________________________
(1) ابن جزرى، النشر فى القراءات العشر، ج 1، ص 9.
(2) ابو شامه، المرشد الوجيز، تحقيق طيّار آلتى، ص 176.
(3) البرهان فى علوم القرآن، ج 1، ص 318.
(4) منتهى المطلب الى علمى الكلام و الاصول، كتاب الصلاة، باب القراءة، ج 1، ص 274.
(5) ذكرى الشيعه فى احكام الشريعه، كتاب الصلاة، الواجب الربع، ص 187.
(6) التفسير الكبير فخر رازى، ج 1، ص 63.
(7) النشر فى القراءات العشر، ج 1، ص 13.

نزول قرآن و رؤياى هفت حرف، ص: 191

المرشد الوجيز «1» و زركشى در البرهان «2» و ... به عدم تواتر قراآت سبعه، اعتقاد دارند. از علماى شيعه نيز كسانى مانند شيخ طوسى در تبيان «3»، سيد نعمت اللّه جزائرى «4»، علّامه محمد جواد بلاغى «5»، آية اللّه خوئى «6» و ... قائل به عدم تواتر قراآت هستند.

ثانيا: اهتمام صحابه و تابعين بر قرآن، تواتر اصل قرآن را ثابت مى‏نمايد، نه تواتر تمامى قراآت آن را. زيرا اندكى بعد آشكار خواهد شد كه تلازمى بين تواتر قرآن و تمامى قراآت نيست. قائلان به عدم تواتر قراآت كه مشهور و معروف بين علماى شيعه و تعدادى از دانشمندان اهل سنت است، معتقدند كه تواتر قراآت قابل اثبات نيست. زيرا:

الف) برخى از قراآت از طريق خبر واحد نقل شده‏اند. اگر در مراحل قبل و بعد از قرا، بيش از خبر واحد باشد، اما اتصال سند به خود قرا، واحد بوده و تواتر آنها مخدوش شده است. گر چه امكان دارد در برخى از قراآت، تواتر آنها تا به خود قرّا قابل اثبات باشد، امّا تواتر قراآت تا پيامبر صلّى اللّه عليه و آله حاصل نشده است.
ب) تعارض قراآت با يكديگر و احتجاج هر قارى بر قرائت خود و اعراض از قرائت ديگرى دليلى است بر عدم تواتر آنها تا به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و اين كه قراآت آنان محصول اجتهاد آنان است. در قرائت متواتر امكان طعن وجود ندارد؛ در حالى كه مواردى از قرائت ابن عامر و حمزه و ابن كثير، از نظر عدّه‏اى از محققان، مورد انكار و طعن واقع شده است. بنابر اين وثاقت و عدالت برخى از راويان قراآت نيز، قطعى نيست.
__________________________________________________
(1) المرشد الوجيز، تحقيق طيّار آلتى، ص 174.
(2) البرهان فى علوم القرآن، ج 1، ص 319: و التحقيق انّها متواترة عن الائمة السبعة اما تواترها عن النبى ففيه نظر.
(3) مقدمة التبيان فى تفسير القرآن، ج 1، ص 7.
(4) انوار النعمانية، ص 240.
(5) آلاء الرحمن، مقدمه سوم، ص 30.
(6) البيان فى تفسير القرآن، ص 151.

نزول قرآن و رؤياى هفت حرف، ص: 192

روشن است كه تواتر قراآت سبع، امرى مسلم نيست و حق، عدم تواتر آنهاست.
زيرا شرايط تواتر، در مورد هيچ يك از قراآت، حتى در قراآت سبع، جريان ندارد.
جاى اين پرسش هست كه اگر هيچ يك از قراآت، متواتر نيستند، كدام يك از اعتبار بيشترى برخوردار است؟ زيرا سخن از معتبر بودن و دارا بودن شرايط صحت- كه پيش از اين گذشت- هنگامى است كه تواتر آنها ثابت نشده باشد در صورت ثبوت تواتر، نيازى به موافقت با مصحف عثمانى و برخوردارى از صحت سند نيست.

ابن جزرى مى‏گويد:
برخى از علماى متأخر به شرط صحّت سند اكتفا ننموده و تواتر را به همراه آن شرط نموده‏اند و گمان كرده‏اند كه قرآن قابل اثبات نيست، مگر از طريق تواتر. يعنى از طريق آحاد، اثبات قرآنيت قرآن ممكن نيست.

اين سخن را نمى‏توان پذيرفت. زيرا اگر تواتر قطعى شد، نيازى به دو ركن ديگر از رسم و عربيت، نيست و اگر قرائتى از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله به طريق تواتر ثابت شد، قبول آن حتمى است و آن قرآن است؛ چه با رسم الخط موافق باشد، و چه نباشد. «1»



 

انجمن‌ها
دانشگاه‌ها
پژوهشگاه‌ها
مراجع عظام
سایر

انتشار محتوای این وبگاه تنها با ذکر منبع مجاز میباشد

X
Loading