لَو لَمْ یبْقَ منَ الدُّنیا اِلاَّ یومٌ واحِدٌ لَطَوّلَ اللهُ ذلِكَ الیومَ حَتّی یخرُجَ قائمُنا أَهْلَ البَیت.
اگر از عمر دنیا تنها یک روز مانده باشد خداوند آن روز را آنقدر طولانی میکند تا قائم ما اهل بیت(علیهالسلام) ظهور یابد. (منتخبالاثر، ص ٢٥٤)
قرآن کتاب هدایت بشر، راهنمای سلوک انسانیت، مربی نفوس، شفای امراض قلبی و نوربخش سیر الى الله است. قرآن سازنده انسان، وسیله رسیدن به قرب الهی، هادی او به سوی مقاصد عالی و مفتاح معرفت الهی است که خداوند آن را در اختیار بشر قرار داده تا با تدبر و تفکر در مفاهیم و محتوای آن، راه نجات را دنبال نماید. قرآن کتابی جهان شمول و جامع همه قوانین، نیازها، موضوعات و همه مصالح و مراحل حرکت انسان به سوی کمال و روشنگر هر چیز و هر امری است.
بهره مندی از قرآن و دریای معارف آن مبتنی بر فهم و تفسیر آن است که خود دانشی مستقل در کنار دیگر علوم می باشد. دانش تفسیر دارای مبانی، قواعد، روشها
.. اسراء، آیه ۹ ٢. امام خمینی، آداب الصلاة، ص ۱۸۴. ٣. نحل، آیه ۸۹: ژنا علیک الکتاب یبیان کل شی). و گرایش های متعدد و گوناگون است. آغاز دوره تفسیر قرآن را می توان هم زمان با نزول نخستین آیات آن بر حضرت رسول دانست. از مهم ترین رسالتهای پیامبر اسلام ، تفسیر و تبیین آیات قرآن است. خداوند در قرآن می فرماید: انزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم . و ، ما این ذکر [= قرآن را بر تو نازل کردیم، تا آنچه به سوی مردم نازل شده است برای آنها روشن سازی.
شناخت صحیح ویژگی های قرآن و پدید آورنده آن و نیز شناخت فرآیند فهم و تبیین آیات، نقش کلیدی در فهم قرآن دارد و راهیابی به تفسیر کامل و دریافت معانی آیات نیازمند شناخت مقدمات تفسیر و متوقف بر اهتمام به تحلیل و تثبیت مبانی آن است. مفسران قبل از آغاز تفسیر یا به هنگام شروع آن، به تحلیل مقدمات و مبانی تفسیر خود می پردازند که موارد ذیل از جمله آنهاست: قدسی بودن قرآن و چگونگی آن، قرائت و نص واحد قرآن، ساختار فهم و راه کارهای آن، نیازهای ذاتی و عرضی قرآن به تفسیر، ساختار چندمعنایی قرآن، زبان و چگونگی ارائه مفاهیم آیات بر مخاطبان، دلالت ویژه الفاظ قرآن، رابطه قرآن با ستت، تفسیر به رأی و حرمت آن، جایگاه ویژه معصومین طلا در فهم و تفسیر آیات، حجیت یا عدم حجیت خبر واحد در تفسیر، نقش صحابه و تابعیان در تفسیر، اسباب نزول، منابع تفسیر و علوم مورد نیاز مفسر، ارتباط و پیوستگی آیات با یکدیگر، نقش مصادیق آیات در توسعه یا تضییق مفاهیم، اسرائیلیات و لزوم دوری از آنها در تفسیر و توجه به اهداف شکل گیری سور و آیات و ....
فردی که پدید آورنده قرآن را حکیم و برخوردار از علم مطلق نداند . همانند برخی از مستشرقان - بعضی از آیات به ظاهر متعارض را خطای پدید آورنده خواهد دانست و از فرآیند فهم به دور خواهد ماند و کسی که از هدف نزول قرآن و غایت هدایتی آن بی بهره باشد، ارتباط آیات را در نخواهد یافت و به مرادهای ظاهری اکتفا خواهد کرد. فردی که به اعجاز فصاحتى و لفظی و معنوی قرآن معتقد نباشد، از درک الطایف آیات به دور می ماند؛ همچنان که اگر کسی در فرآیند تفسیر، معتقد به نسبت فهم باشد و وصول به مراد خداوند را سیال بداند، هیچ فهم ثابتی از قرآن نخواهد داشت و در رسیدن به مراد الهی، دچار بحران و دگرگونی خواهد شد.
آگاهی کامل از ویژگی ها و فضای نزول آیات و بهره مندی صحیح از منابع و علوم ابزاری، در تفسیر و تحلیل صحیح جایگاه و منزلت هریک، به مفسر کمک شایانی می کند تا به تفسیر مطلوب دست یابد.
انتخاب و گزینش هر مبنای تفسیری به انتخاب روش و قواعد تفسیر خاصی منتهی می گردد؛ بدین جهت، مفسران در اغلب موارد، بر اساس دیدگاه و مبانی خود، روش های تفسیری متفاوتی برمی گزینند و در نتیجه، تفاسیری متمایز و در مواردی ناسازگار با یکدیگر فراهم می آورند. انتخاب هر مبنای تفسیری نیز خود برخاسته از اختلاف در نگرش به دین، قرآن و پیامبر و ... می باشد؛ همان چیزی که سبب به وجود آمدن فرقه های کلامی یا مذهبی شده است.
آنچه اهمیت دارد، انتخاب صحیح مبانی تفسیر است تا زیر ساخت ها و مقدمات تفسیر، کامل تر، شکل بگیرد و در نتیجه، هدایت بیشتر برای متدبرین قرآن حاصل گردد؛ زیرا عدم آگاهی از مبانی صحیح، مفسر را دچار خطای در تفسیر می کند.
پیشینه بحث :
اغلب مفسران بزرگ شیعه، همانند شیخ طوسی، از نخستین مفسران متکلم امامیه در مقدمه التبیان فی تفسیر القرآن یا امین الاسلام فضل بن حسن طبرسی در مقدمه مجمع البیان لعلوم القرآن یا علامه طباطبایی در مقدمه المیزان فی تفسیر القرآن یا در ذیل تفسیر برخی از آیات، به بیان مبانی و روش ها و مقدمات تفسیری خود پرداخته اند، گرچه در
مواردی، آن مبانی از یکدیگر تفکیک نشده اند.
در دانش اصول فقه نیز، مباحث مهمی در خصوص مبانی تفسیر ارائه شده، به طوری که شافعی در الرسالة و الأم، شیخ طوسی در العدة ، سید مرتضی در الذریعه، فخر رازی در المحصول، غزالی در المنخول و ... در مباحث اصولی، مطالعات مهمی را در خصوص مبانی تفسیر، به ویژه بخش الفاظ و قواعد استنباط از قرآن و سنت انجام داده اند. در بین متخصصان علوم قرآن نیز مبانی تفسیر از قدیم تاکنون مطرح بوده و کسانی چون سیوطی، زرکشی، صبحی صالح، خویی، حکیم، معرفت و ... در کتاب های خود به تحلیل و بررسی مبانی تفسیر پرداخته اند.
در بین منابع ادبی کهن نیز چون البیان و التبیین، النکت رمانی، آثار جرجانی و ... مبانی ادبی فهم و تفسیر قرآن تبیین شده است. در دوره معاصر، به علت پرسش های مفصل تر در خصوص مبانی تفسیر و چگونگی آنها، جمعی از محققان و قرآن شناسان به تدوین آثاری مستقل در بررسی اهم مبانی تفسیر یا تک نگاری هایی در خصوص برخی از مبانی همت نموده اند، که به برخی از آنها اشاره می شود:
1/ البیان فی تفسیر القرآن، سید ابوالقاسم خویی؛
2 / قرآن در اسلام، سید محمدحسین طباطبایی؛
3/ التفسیر و المفسترون، محمدحسین ذهبی؛
4/ التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب، محمدهادی معرفت؛
5/ شبهات و ردود، محمدهادی معرفت؛
6 / حقایق هامة حول القرآن، جعفر مرتضی؛
7 / مبانی و روش های تفسیر قرآن، عباسعلی عمید زنجانی؛
8 / القرآن الکریم و روایات المدرستین، سید مرتضی عسگری؛
9/ المفسترون، منهجهم و حیاتهم، سید محمدعلی ایازی؛
10 / قانون تفسیر، کمالی دزفولی؛
---------------------------------------------
کتاب مبانی تفسیر قرآن . مودب .ص 21 تا 24