أنَا بَقِيَّةُ اللّه ِ في أرضِهِ و خَليفَتُهُ و حُجَّتُهُ عَلَيكُم ؛ حديث
امام مهدى عليه السلام :من يادگار خدا در زمين و جانشين و حجّت او بر شما هستم .
دانشگاه قم
دانشکده الهیات و معارف اسلامی
پایاننامه دوره کارشناسی ارشد رشته تفسیر و علوم قرآن
عنوان:
بررسی انگارهی تحریف قرآن
از نظر مجلسی اول و مجلسی دوم
استاد راهنما:
دکتر سید رضا مودب
نگارنده:
مجتبی آقا جانی
پاییز/ 98
تشکر و قدردانی
سپاس فراوان از جناب آقای دکتر سید رضا مودب که برای راهنمایی بنده در این پایاننامه قبول زحمت نمودند. فرصت مغتنمی بود که از حضورشان کسب فیض نمایم.
همچنین از دو استاد عزیز، جناب دکتر دیاری و جناب دکتر تجری که برای داوری پایان نامهی بنده قبول زحمت نمودند، تشکر و قدر دانی فراوان دارم.
و سپاسگزارم از دوستان عزیزم که با نظرات علمی خود مرا در پیشبرد این نوشته، یاری نمودند.
چکیده:
به عقیدهی قاطبهی مسلمین قرآن از هرگونه دگرگونی، نقصان و زیادتی محفوظ مانده است. زیرا این کتاب از سه موضع مورد حفظ و حراست بوده؛ اول از سوی متکلم وحی یعنی خداوند باری تعالی که وعده به حفظ و حراست این کتاب داده و از جانب دیگر از سوی اولین مخاطب وحی یعنی رسولالله (ص) که در تدوین و نگارش قرآن نقشی اساسی را ایفا نموده و همچنین از سوی مسلمین عصر نزول و مسلمانان سائر اعصار که این کتاب برای آنها از ارزش بسیار بالایی برخوردار بوده است. اما در این میان تعدادی از دانشمندان مسلمان گرایش به این نظر پیدا کرده اند که قرآن پس از وفات رسولالله دست خوش کاستی و دگرگونی شده است. ازجملهی این افراد میتوان از علامه محمدتقی مجلسی و علامه محمدباقر مجلسی نام برد. با جست و جو در آثار این دو محقق بزرگ شیعه از سه طریق میتوان این نظر را به آنها نسبت داد. اول دقت کردن به عناوینی برخی از بابها در کتب حدیثی این دو عالم، دوم توجه به احادیثی که تحت عنوان برخی از بابها گردآوردهاند که ظاهر آنها دلالت بر تحریف قرآن دارد و سوم از صریح جملات ایشان که به آشکارا بیانکنندهی نظر آنها در مورد وقوع دگرگونی و تحریف در قرآن است. اما با دقت در موارد مذکور باید گفت که دلایل آنها برای اثبات وقوع نقص و در تحریف قرآن کافی نبوده و به دلیل تعارض با دلائل عقلی و نقلی محکمی که در مورد عدم تحریف ارائه شده، راه به جایی نمیبرد.
کلمات کلیدی: تحریف، نقصان، جمع قرآن، محمدتقی مجلسی، محمدباقر مجلسی، تواتر روایات تحریف، تحریف ناپذیری قرآن.
مقدمه
این نوشته همانگونه که از نامش پیداست، تلاشی ست در جهت فهم و بررسی آراء و دلایل مجلسی اول و دوم پیرامون مسئلهی تحریف قرآن که برگرفته از آثار و آراء بر جامانده از این دو اندیشمند علوم حدیث و حوزههای مرتبط به آن است. نویسنده هرگز مدعی نبوده که تمام آثار این دو اندیشمند ستبر را با تمام گستردگیاش خط به خط و کلمه به کلمه موردمطالعه و بررسی قرار داده است، زیرا ممکن است آثاری از آنها وجود داشته باشد اما هنوز به زیور طبع آراسته نشده و بهتبع به دست نویسنده نرسیده باشد؛ اما آنچه مسلم مینماید این است که رسیدن به رأی قطعی این دو دانشمند در موضوع تحریف و تنقیص قرآن کریم با توجه به آثار اصلی و عمدهی ایشان مانند روضه المتقین و لوامع صاحبقرانیه از مجلسی اول و بحارالانوار و مرآه العقول و ملاذ الاخیار از مجلسی دوم امکانپذیر بوده و خلاف آن ثابت نیست.
اما این نوشته به سه فصل کلی تقسیمشده است که هر فصل شامل بخشهایی است. فصل اول شامل کلیات، مفاهیم و شناخت نامه ای مختصر از مجلسی پدر و پسر. فصل دوم مربوط به روشن کردن نظرات و دلائل مجلسی اول حول مسئلهی تحریف قرآن است و نقد و بررسی این آراء به فصل سوم محول گردیده است. و در نهایت فصل سوم و پایانی که نقل و نقد نظرات و دلایل مجلسی دوم راجع به مبحث تحریف قرآن است. عناوین اصلی فصل سوم به ترتیب عبارتاند از: 1- بررسی دیدگاه علامه محمدباقر مجلسی در مورد جمع قرآن بعد از پیامبر و رابطه آن با تحریف به نقیصه 2- بررسی دیدگاه علامه محمدباقر مجلسی در مورد اجتهادی بودن ترتیب آیات قرآن و 3- انحصار جمع کامل قرآن به ائمه ع و 4- محول کردن جمع قرآن به زید بن ثابت و حذف اسماء اهلبیت از قرآن و 5- بررسی دیدگاه علامه محمدباقر مجلسی در احادیث موهم تحریف به نقیصه و رابطهی آن با تحریف و 6-بررسی دیدگاه علامه محمدباقر مجلسی در رابطه با روایاتی که موهم این هستند که نام اهلبیت در قرآن آمده است.