أنَا بَقِيَّةُ اللّه ِ في أرضِهِ و خَليفَتُهُ و حُجَّتُهُ عَلَيكُم ؛ حديث
امام مهدى عليه السلام :من يادگار خدا در زمين و جانشين و حجّت او بر شما هستم .
ایه الله خویی پس از وجه بلاغت، وجوه ديگر اعجاز قرآن را تا آنجا كه تاكنون شناخته شده و دانشمندان بر آن اعتراف دارند، به شرح ذيل مىداند:
«قرآن و معارف «2»»
ايشان، معارف قرآنى را امرى خارج از توان بشر مىداند و بيان مىكند كه خداوند در آيات فراوانى تصريح مىكند به اينكه پيامبر صلى اللّه عليه و اله و سلم «امّى» بود يعنى نزد كسى تعليم نديده بود و با اينحال او كتابى پر از معارف گرانقدر و ارزشمند را آورد، كتابى كه دانشمندان را شگفتزده نموده است، و على فرض كه او امّى نبود و اين معارف را از علماء آن عصر فراگرفته بود، آيا لازم نبود آن علماء از آن دانش به شكل كاملتر بهرهمند باشد؟ درحالىكه آنها، اعراب جاهلى، بتپرست و معتقد به خرافات و اوهام بودند «3».
و همينطور اگر پيامبر صلى اللّه عليه و اله و سلم محتوى و معارف كتاب خود را از كتب عهدين رايج آن روز گرفته باشد، آيا نمىبايد معارف قرآنى، بازده و برگزيدهاى از همان مطالب عهدين باشد كه كاملا با آنها موافق باشد، در حالىكه مخالفت مطالب قرآن را با عهدين، مىيابيم و ايشان مىگويد:
ما مخالفت كتاب قرآن را در همه حوزهها با عهدين لمس مىكنيم و معارف قرآن را از موهومات و خرافاتى كه عهدين پر است از آنها، منزه مىدانيم «4».
__________________________________________________
(2)- القرآن و المعارف، البيان، ص 57.
(3)- همان، ص 57.
(4)- و نحن ترى مخالفة القرآن مكتب العهدين في جميع النواحى و تنزيهه لحقائق المعارف عن الموهومات الخرافيه التى ملأت كتب العهدين و غيرها من مصادر التعلّم في ذلك العصر. ر. ك. به همان.
------------------------------------------------------------------------------
ايشان به مواردى از معارف قرآن اشاره مىنمايد و سپس آنها را با عهدين مقايسه مىنمايد تا نشان بدهد كه محال است قرآن بازخوردى و سايهاى از مطالب عهدين باشد، مانند: موضوع صفات خدا، كه در قرآن، خداوند منزّه از هر كاستى و نقصى است آنچنانكه در آيه شريفه مىفرمايد: وَ قالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً سُبْحانَهُ بَلْ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ كُلٌّ لَهُ قانِتُونَ «1» (يهود و نصارى گفتند، خداوند، فرزندى براى خود انتخاب كرده است! منزه است او، بلكه آنچه در آسمانها و زمين است، از آن اوست و همهچيز در برابر او خاضعند و آيه شريفه: لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصارَ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ «2» چشمها او را نمىبيند ولى او همه چشمها را مىبيند و بخشنده (انواع نعمتها) و آگاه (از همهچيز) است.
ايشان به مواردى از آيات در توصيف انبياء نيز مىپردازد و مواردى از عهدين را در مقايسه با آنها ذكر مىكند كه حكايت از استوارى معارف قرآنى دارد و اينكه عهدين هرگز نمىتواند منشأ اطلاعات پيامبر صلى اللّه عليه و اله و سلم باشد و مىفرمايد:
آيا ممكن است كسى حكم كند كه محمد صلى اللّه عليه و اله و سلم معارفش را و محتويات ارزشمند قرآن را از اين سخافات و موهمات (عهدين) گرفته باشد «3»؟
-------------------------------------------------------------------------------
(1)- سوره بقره، آيه 116.
(2)- سوره انعام، آيه 103.
(3)- علامه خوئى: و هل يمكن أن يحكم ان محمّدا صلى اللّه عليه و اله و سلم قد اقتبس معارفه و أخذ محتويات قرآنه العظيم من هذه السخافات. ر. ك. به البيان، ص 67
-------------------------------------------------------------------------------
اعجاز قرآن در نظر اهل بيت عصمت ع و بيست نفر از علماى بزرگ اسلام، ص: 89