سجده شکر از لازمترین و واجبترین مستحبّات است.
محتواى روايت
از ديگر ملاكها در اعتبار روايت، متن و محتواى آن است. بايد ديد آيا با متن قرآن در تعارض است يا خير؟ آيا با ملاكهاى عقلى بديهى و مسلم، سازگارى دارد يا نه؟
آيا با ديگر روايات مطمئن و پذيرفته شده، همراه است يا نه؟ بررسى چنين امرى در انحصار متخصصان آن علم مىباشد.
عمل مشهور
از ديگر ملاكها در اعتبار روايت، عمل مشهور است. چه بسا روايتى از جهت راويان آن پذيرفته شده و در حد تظافر است، ولى مشهور علما به ويژه دانشمندان و فقهاى قرون پيشين، يعنى آنان كه به مبدأ وحى نزديكتر بودهاند، طبق آن عمل ننموده اند.
بسا روايتى كه از رجال قوى و مورد اعتمادى برخوردار نبوده است و عمل مشهور موجب جبران نقص آن شده است.
بررسى ملاكهاى وثاقت روايت، در حديث سبعة احرف :
حال با توجه به آن چه گذشت، مىتوان روايت سبعة احرف را با ملاكهاى مذكور محك زد، تا بر اساس آنها ارزيابى مجددى از آن انجام گيرد. نخست، از نظر وثاقت راويان آن بايد گفت: با توجه به آن چه در بررسى سندى گذشت، هيچ يك از راويان روايت سبعة احرف نزد شيعه، موثق نيستند. برخى مجهول و برخى تضعيف شده اند.
اما از نظر تظافر روايت نيز، پس از بررسى در جوامع حديثى شيعه روشن گشت كه حديث مذكور، در صورت صحت سند، خبر واحد بوده، و نه تنها تظافرى در مورد آن وجود نداشت، بلكه همان خبر واحد هم در معرض بىاعتبارى بود.
از نظر محتوا در باره آن مىتوان گفت كه روايت سبعة احرف، از محتواى معقول و مقبولى برخوردار نيست. چون با روايت صحيحه امام صادق عليه السّلام و امام باقر عليه السّلام در تعارض بود و از نظر عقلى هم تصور سبعة احرف در مورد الفاظ قرآن، پذيرفتنى نيست و به اضطراب در نص قرآن مى انجامد.
از نظر آخرين ملاك يعنى عمل مشهور بر طبق آن نيز، چنين اتفاقى در مورد حديث سبعة احرف نزد علماى شيعه نيفتاده است. بلكه مشهور و همه علماى شيعه به نزول الفاظ قرآن بر حرف واحد معتقدند.
بنابراين اگر رواياتى در نزد اهل سنت و يا در جوامع حديثى شيعه بر سبعة احرف باشد، مربوط به متن و بطون قرآن است، نه الفاظ و نص ظاهرى آن، لذا حديث سبعة احرف هيچ يك از ملاكهاى قوت را در خود ندارد، بلكه همه دلايل از ضعف آن حكايت مىكنند.
-------------------------------------------------------------------------------------
نزول قرآن و رؤياى هفت حرف، ص: 252