مَن ماتَ مِنكُم وَ هُوَ مُنتظِرٌ لِهذا الأََمرِ كان كَمَن هوُ مَعَ القائِمِ فی فُسطاطِه.
هر کس از شما که در حال انتظار ظهور حضرت مهدی(علیهالسلام) از دنیا برود همچون کسی است که در خیمه و معیت آن حضرت در حال جهاد به سر میبرد. (بحار، ج ٥٢، ص ١٢٦)
اهمیت تفسیر
قرآن کریم کتاب هدایت و به تعبیر خود، دارای بیانی روشن است؛ اما آنچه بیش از هر چیز موجب اهمیت و ضرورت تفسیر شده، وجود برخی امور عارضی است که به سه دسته تقسیم میشوند:
1. اقتضای عمیق بودن معانى قرآن: نزول حقایق بزرگ عالم غیب در قالب الفاظ و عالم ماده، موجب ابهام در دریافت معنای برخی از آیات قرآن شده است، طبیعی است که این الفاظ گنجایش مفاهیم بلند مرتبه عالم معنا را ندارند؛
چراکه الفاظ، متعلق به عالم مادهاند؛ از اینرو، خدای متعال به پیامبر دستور داد تا به تبیین آیات قرآن بپردازد: «وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ؛ و ما این ذکر [قرآن] را بر تو نازل کردیم، تا آنچه را به سوى مردم نازل شده براى آنان روشن سازى»؛
2. نزول تدریجی: قرآن کتابى است که به تدریج و در طول 23 سال نازل شده است. در
هر مورد، به تناسب شأن نزول، نکاتى بیان داشته که با در کنار هم قرار گرفتن همه آنها از نظر موضوع و هدف، معانى نهائى آن تبیین مىشود و درک و عمل به آن روشن خواهد شد؛
3. اقتضاى ساختار: وجود آیات متشابه، عمومات، مطلقات، مجملات و...، در ساختار قرآن، بر اهمیت دانش تفسیر میافزاید. قرآن کتابى است که به اقتضاى ساختار خود، در بیان احکام عبادى و عملى، عقاید و تاریخ، مطالبش را بهگونهای خاص بیان داشته و تفسیر و تبیین آنها را برعهده پیامبر اسلام و راسخان در علم گذارده است.
-----------------------------------------------------------------
کتاب روشهای تفسیری . مودب و عزتی . ص 7