لَو لَمْ یبْقَ منَ الدُّنیا اِلاَّ یومٌ واحِدٌ لَطَوّلَ اللهُ ذلِكَ الیومَ حَتّی یخرُجَ قائمُنا أَهْلَ البَیت.
اگر از عمر دنیا تنها یک روز مانده باشد خداوند آن روز را آنقدر طولانی میکند تا قائم ما اهل بیت(علیهالسلام) ظهور یابد. (منتخبالاثر، ص ٢٥٤)
قراآت و حروف سبعه از جمله مباحثى كه پيوند و ارتباط نزديكى با روايت سبعة احرف دارد، بحث قراآت است. بدين خاطر ضرورى مىنمايد براى روشن شدن چگونگى پيوند و ارتباط آنها با يكديگر، نخست معناى قرائت، پيدايش قراآت و جايگاه و منزلت آنها بررسى شود.
قرائت:
قرائت كه جمع آن قراآت است، در اصطلاح، عبارت است از: طرق و روايات قرآنى كه با اسناد به ثبوت رسيده است. «1» با توجّه به معناى مذكور، هر روشى در خواندن و تلاوت قرآن كه مستند به روايتى و نقل از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله نباشد، در معناى اصطلاحى قرائت جاى نخواهد گرفت؛ گر چه مشهور باشد و يا حتى بر اساس و مبناى صحيحى از عربيت باشد و لفظ قرآن، امكان انطباق با آن را دارا باشد. لذا قرائت مستند به نقل صحيح و مستند به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله، هميشه اصل بوده و كتابت بر اساس آن شكل مىگرفته است و مأخذ كتابت، قرائت بوده است.
تواتر قرآن
قرآن كتابى است كه نزد همه مسلمانان به تواتر از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله روايت شده است و آن چنان اهميّت داشته است كه ناقلان كثيرى تمام آيات آن را از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله براى نسلهاى بعد تا به امروز نقل و روايت نموده اند.
آية اللّه خوئى مىنويسد:
همه مسلمين اتفاق نظر دارند كه طريق ثبوت قرآن منحصر به تواتر است و حكم نمودهاند كه قرآن كلام الهى است كه از راه خبر متواتر ثابت شده است.
آية اللّه معرفت مىگويد:
بدون ترديد قرآن كه نص وحى خداوند حكيم است، در بين همه مسلمين متواتر است؛ تواترى قطعى در تمامى سورهها و آيات و كلمات، به شكلى كه اگر كلمهاى با كلمات آن جايگزين شود و يا حتى كلمات آن با يكديگر عوض شوند، مسلمانان، آن را نمىپذيرند و آن را انكار مىكنند و آن تغيير يافته را سخنى به دور از اسلوب كلام الهى مىدانند.