أنَا بَقِيَّةُ اللّه ِ في أرضِهِ و خَليفَتُهُ و حُجَّتُهُ عَلَيكُم ؛ حديث
امام مهدى عليه السلام :من يادگار خدا در زمين و جانشين و حجّت او بر شما هستم .
می توان به اختصار به مواردی از اهمیت بحث معاد از نظر مفسران نیز اشاره کرد، مانند اینکه مفسران معتقدند که ایمان به خدا و حکمت و عدالت و قدرت او بدون ایمان به معاد کامل نمی شود؛ بدین جهت اگر کسی ایمان به خداوند و صفات او دارد و عدالت و قدرت او را قبول دارد، کمال چنین ایمانی، ایمان به آخرت هست که سرانجام هستی و جهان جزاء و پاداش است . آنچنانکه باز ایمان به معاد، زندگی را هدفمند نموده و به آن معنا می دهد و انسان را به زندگی امیدوار می کند؛ زیرا کسانی که به معاد و زندگی در جهان آخرت اعتقادی ندارند، در دنیا از تحیر و سرگردانی برخوردارند و امید به زندگی در آنها اندک می باشد.
آنچنانکه باز ایمان به معاد، روند تکاملی زندگی بشر را در مسیری بسیار روشن و معلوم قرار می دهد و کسانی که باور به معاد دارند، مسیر روشنی برای خود ترسیم کرده اند. در اهمیت به بحث معاد لازم است اشاره شود که ایمان به معاد، ضامن اجرای تمامی قوانین الهی است؛ زیرا کسی که ایمان به خدا دارد، در عمل به قوانین الهی پایبند است و به قوانین الهی احترام می گذارد. از طرفی، ایمان به معاد، انگیزه اصلی تهذیب نفس انسانی است و کسی که به خدا و معاد ایمان دارد، برای آینده ای روشن به تهذیب و پاکی نفس می پردازد .
همچنانکه باور به جهان آخرت، سبب احقاق حقوق دیگران در زندگی اجتماعی است و انسان هایی که از ایمانی ضعیف به قیامت برخوردارند، کمتر به فکر احقاق حق دیگران هستند و حقوق دیگران را رعایت کنند؛ اما کسی که ایمان به قیامت دارد، تمام تلاش خود را انجام می دهد تا حق دیگران را ضایع نکند؛ زیرا می داند ضایع شدن حق دیگران، سبب می شود که در قیامت کیفر آن را ببیند و برای دوری از کیفر در جهان آخرت، به احقاق حق دیگران در دنیا می پردازد.
ایمان به معاد، عمل به تکالیف دینی را روان می نماید و زمینه ساز عمل به تکالیفی است که خداوند متعال برای برنامه روزانه فرد مومن، قرار داده است؛ زیرا انسان مومن به قیامت، معتقد است به هنگامی که از صبح برنامه زندگی را شروع می کنیم، تا غروب برای تک تک لحظات و ساعت مان از جانب خداوند، تکلیف الهی داریم و تکالیف الهی وقتی محقق می شوند که انسان، ایمان به معاد دارد. همچنانکه ایثار شهیدان، فداکاری فداکاران، در سایه عمل به وظیفه ای است که در سایه ایمان به معاد می باشد و در نهایت ایمان به معاد انسان را هوشمند و حسابگر می نماید و زمینه حساب و حساب رسی را در زندگی او محقق می کند .
از طرفی ایمان به معاد، روح دنیا پرستی را که زیر ساخت و زمینه تمام لغزشهای دنیوی است، تضعیف می کند. کسی که ایمان به معاد دارد و می داند در جهان آخرت، پاداش و جزا و حساب رسی هست، روحیه دنیا پرستی از او دور می شود؛ روحیه دنیا پرستی که خود زمینه خیلی از لغزش ها و جنایات هست در سایه ایمان به معاد، در او از بین می رود و دنیا را به صورت هدف نهایی نمی بیند؛ بلکه دنیا وسیله ای است برای نیل به سعادت جهان آخرت. اما اگر کسی ایمان به معاد نداشته باشد، نگاه او به دنیا، نگاه به یک زندگی نهایی است و برای رسیدن به آن نهایت دنیائی، ممکن است صدها خطا و بلکه بیشتر از آن را مرتکب شود و چقدر تفاوت هست بین اینکه انسان دنیا را هدف بداند تا کسی که دنیا را وسیله ای برای رسیدن به جهان آخرت بداند، آنچنانکه افرادی که معتقد به معاد و قیامت هستند، چنین هستند .
از طرفی لازم است تا اشاره شود که ایمان به معاد و جهان آخرت، به انسان در مقابل شداید و سختی های زندگی، انرژی می بخشد و چهره ترسناک مرگ را که برای عموم انسان ها وجود داشته، دگرگون می سازد؛ چهره مرگی که آرامش را از انسان گرفته، متحول می کند. ایمان به معاد، موجب می شود که انسان مرگ را فنا و نیستی نداند، بلکه مرگ را آغاز یک زندگی جدید ببیند؛ آغازی مبارک و تکاملی برای جهان دیگر؛ بنابراین انسان هایی که در زندگی با آنها زندگی می کنیم، اگر در وجود آنها ترس از مرگ را احساس می کنیم، باید بدانیم که در آنها ایمان به معاد ضعیف است؛ اما کسی که از مرگ هراسی ندارد، ایمان قوی به معاد و قیامت دارد و مطمئن است هر کار نیکی انجام داده است، نزد خداوند متعال در جهان آخرت، محفوظ است واگر کار ناشایست و لغزشی را مرتکب شده است، می تواند توبه و نزد خداوند استغفار کند و می تواند گذشته خود را اصلاح کند و با این نگرش، جهان آخرت را باور دارد و آن را زیبا می بیند و برای آن کوشش می کند.
بنابراین ایمان به معاد، به ضمیمه ایمان به مبدا، آنچنانکه که در آیات 62 و 177 سوره بقره اشاره شد، مکمل یکدیگرند و بدین جهت ایمان به معاد و مبدا در کنار هم آمده است؛ هنگامی که هر دو در وجود انسان شکل گیرند و رشد یابند و انسان به خدا و معاد ایمان کامل داشته باشد، انسان مومن واقعی می شود؛ این چنین اعتقادی به خدا و قیامت، سبب تمایز فرهنگ مومنان خداپرست با مادیون به حساب می آید و مرز انسان های مومن و کافر در چنین ایمان به خدا و معاد است.