اَنَا خاتِمُ الأوصیاءِ وَ بی یدفَعُ اللهُ البَلاءَ عَن اَهلی و شیعَتی.
من ختمکنندة راه اوصیا هستم و به وسیلة من خدا بلاها را از اهل بیت من و شیعیانم دفع مینماید. (غیبت شیخ طوسی، ص ٢٤٦)
بررسى سندى روايت امام صادق عليه السّلام
روايت امام صادق عليه السّلام كه محمد بن يعقوب كلينى، محدث بزرگوار شيعه آن را نقل مىنمايد، از جهت سندى، روايت صحيحه مىباشد، يعنى همه راويان، ثقه، امامى و از هر جهت مورد اعتبار مىباشند كه در كتب رجالى، توثيق شدهاند و درباره آنان جرحى ديده نمىشود؛ شخصيتهايى كه در سلسله سند اين روايت هستند، چنين مىباشند:
1. على بن ابراهيم
على بن ابراهيم كه پدرش ابراهيم بن هاشم مىباشد، در همه كتب رجالى مورد تمجيد و توثيق واقع شده است و صاحب يكى از تفاسير معتبر شيعه است. نجاشى در مورد او مىگويد:
«على بن ابراهيم در حديث مورد وثوق است و او مورد اعتماد و صاحب كتاب (تفسير قمى) است.» «1» آية اللّه خوئى هم در مورد او مىگويد: «وى ثقة و مورد اعتماد است و غالب موارد از پدرش نقل مىكند و غالبا كلينى از او روايت مىنمايد.» «2»
2. ابراهيم بن هاشم
در مورد او نيز جرحى وجود ندارد و اعتبار او مسلم است. او امامى و ممدوح مىباشد. علامه حلّى در مورد او مىگويد:
او شاگرد يونس بن عبد الرحمان بوده است و كسى از اصحاب در مورد او، جرحى را ذكر نكرده است. روايات از او بسيار است و ارجح، قبول قول او است. «3»
مرحوم مامقانى در مورد او مىگويد:
__________________________________________________
(1) رجال النجاشى، ص 260، شماره 680، على بن ابراهيم.
(2) معجم رجال الحديث، ج 11، ص 193، و مامقانى، تنقيح المقال فى علم الرجال، ج 2، ص 260.
(3) أبو على حائرى، منتهى المقال فى احوال الرجال، به نقل از خلاصه علامه، ج 1، ص 213.
نزول قرآن و رؤياى هفت حرف، ص: 210
---------------------------------------------------------------------------
علامه او را در كتاب خلاصه از معتمدين شمرده است و احاديث او قابل عمل است. «1»
آية اللّه خوئى هم در مورد او مىگويد:
بدون شك ابراهيم بن هاشم ثقه است و دلايل ذيل بر آن گواه است:
الف) سيد بن طاووس ادعاى اتفاق بر وثاقت او نموده است.
ب) او نخستين كسى بود كه حديث كوفيين را در قم منتشر نمود و قميّون بر روايات او اعتماد كردند. در حالى كه در بين آنها كسانى بودند كه در حديث بسيار سختگير بودند.
ج) ابراهيم بن هاشم در سلسله كامل الزيارات است و شهادت ابن قولويه بر اين كه هر كسى در سلسله آن بوده مورد توثيق است، سلسلهاى كه به معصوم عليه السّلام منتهى مىشود. «2»
3. ابن ابى عمير
محمد بن ابى عمير، يكى از شخصيتهاى برجسته در حديث و از اصحاب اجماع به شمار مىرود. نجاشى در مورد وى مىگويد: «او جليل القدر و عظيم المنزله، نزد ما و نزد مخالفين «3» است.» آية اللّه خوئى، او را از اصحاب اجماع دانسته مىگويد: «در سلسله بسيارى از روايات واقع شده و كاملا مورد اعتماد است» و به نقل از شيخ طوسى مىگويد: «او از مورد اعتمادترين مردم نزد خاصه و عامه بوده است و متعبدترين فرد از جهت عبادات و با تقواترين و عابدترين افراد بوده است.» «4»
__________________________________________________
(1) تنقيح المقال فى علم الرجال، ج 1، ص 40.
(2) آية اللّه خوئى، معجم رجال الحديث، ج 1، ص 317.
(3) رجال النجاشى، ص 326، ابن ابى عمير.
(4) معجم رجال الحديث، ج 1، ص 60 و ج 14، ص 281.
نزول قرآن و رؤياى هفت حرف، ص: 211
-------------------------------------------------------------------------------
4. عمر بن اذينه
نجاشى او را شيخ اصحابنا مىداند و در مورد وى مىگويد: «او بزرگ اصحاب ما بصريين و آبروى آنان است.» «1» آية اللّه خوئى هم در مورد او مىگويد:
«شيخ طوسى او را هم از اصحاب امام صادق عليه السّلام و هم از اصحاب امام كاظم عليه السّلام دانسته است.» «2»
5. فضيل بن يسار
آخرين راوى در حديث، فضيل بن يسار است. ايشان نيز از اصحاب اجماع شمرده شده از اصحاب امام باقر عليه السّلام و امام صادق عليه السّلام به حساب آمده است. «3» نجاشى، او را ثقه و مورد اعتماد مىداند. «4» آية اللّه خوئى در مورد او مىگويد: «او كاملا مورد اعتماد بوده است و شيخ مفيد او را از فقها به حساب آورده است.» «5»
روايت امام صادق عليه السّلام به لحاظ برخوردارى از رجال كاملا معتبر، نزد شيعه روايت صحيحه است. زيرا دو نفر از اصحاب اجماع كه مورد اتفاق همه هستند، در ميان سلسله آن وجود دارد: ابن ابى عمير و فضيل بن يسار. از اين رو روايت امام صادق عليه السّلام از جهت سندى، كاملا مورد اعتماد است و نزد همه محدثان و فقها و مفسران شيعه، پذيرفته شده است؛ در فصل ششم به بيان اقوال علماى شيعه، اشاره خواهد شد.
محمد بن يعقوب كلينى نيز كه حديث مذكور را در كتاب الكافى مىآورد، از محدثان بزرگ شيعه مىباشد.
رجال سند در روايت امام باقر عليه السّلام نيز كه همان محتواى روايت امام صادق عليه السّلام را دارد، كاملا مورد اعتمادند.
__________________________________________________
(1) رجال النجاشى، ص 283، شماره 752، عمر بن اذينه.
(2) معجم رجال الحديث، ج 13، ص 18.
(3) معجم رجال الحديث، ج 1، ص 60.
(4) رجال النجاشى، ص 309، شماره 846، فضيل بن يسار.
(5) معجم رجال الحديث، ج 13، ص 336، شماره 9436.
نزول قرآن و رؤياى هفت حرف، ص: 212
-----------------------------------------------------------------------------------
اينك راويان اين حديث شريف را بررسى مىكنيم:
الحسين بن محمد، عن على بن محمد، عن الوشاء، عن جميل بن دراج، عن محمد بن مسلم، عن زرارة، عن أبي جعفر عليه السّلام قال: إنّ القرآن واحد ...
1. الحسين بن محمد اشعرى قمى
ايشان از مشايخ كلينى بوده است و در اسناد روايات بسيارى واقع شده است. «1»
نجاشى در مورد وى مىگويد: «مورد اعتماد است و براى او كتاب نوادر است.» «2» محقق اردبيلى در مورد او مىگويد: «او ثقه است و صاحب كتاب، و محمد بن يعقوب كلينى از او روايت مىنموده است.» «3»
2. على بن محمد
نجاشى او را ثقه دانسته مىگويد: «على بن ابى القاسم عبد اللّه، ثقه و فاضل و فقيه است.» «4» آية اللّه خوئى نيز او را ثقه مىداند و مىگويد: «او از مشايخ كلينى است و از وشاء هم روايت مىكند. كلينى روايات زيادى را از او نقل مىكند.» «5»
3. الوشاء
نجاشى او را ثقه و جليل القدر مىداند و مىگويد: «او از اصحاب امام رضا عليه السّلام و از شخصيتهاى شيعه است.» «6» آية اللّه خوئى نيز او را از بزرگان مىداند و مىگويد:
«او همان حسن بن على بن زياد وشاء است و بدون ترديد، شخصيتى جليل القدر
__________________________________________________
(1) معجم رجال الحديث، ج 6، ص 72، شماره 3601.
(2) رجال النجاشى، ص 66، شماره 156.
(3) محمد بن على اردبيلى، جامع الرواة، ج 1، ص 252.
(4) رجال النجاشى، ص 261، شماره 683.
(5) معجم رجال الحديث، ج 12، ص 118، شماره 8383.
(6) رجال النجاشى، ص 39، شماره 80 و جامع الرواة، ج 1، ص 210.
نزول قرآن و رؤياى هفت حرف، ص: 213
----------------------------------------------------------------------------
و موثق است.» «1»
4. جميل بن درّاج
او از اصحاب اجماع است و شخصيتى جليل القدر مىباشد. «2» نجاشى درباره او مىگويد: «او از بزرگان و اعتبار شيعه است.» «3» محقق اردبيلى مىگويد: «علما اتفاق نمودهاند بر صحت آن چه را آنان مىگويند و تصديق آنان در گفتارشان و اقرار بر فقاهت آنان. آن گروه عبارتند از: جميل بن دراج و عبد اللّه بن مسكان و ....» «4» آية اللّه خوئى مىگويد: «جميل بن دراج داراى اصل (كتاب) است و مورد اعتماد و از رجال امام صادق عليه السّلام شمرده مىشود.» «5»
5. محمد بن مسلم
او نيز از اصحاب اجماع و جليل القدر است. «6» محمد بن مسلم از نظر نجاشى، فقيهى با تقوا و از بزرگان كوفه و از موثقترين مردم و از صحابه امام باقر عليه السّلام و امام صادق عليه السّلام بوده است. «7» محقق اردبيلى نيز مىگويد: «وى از اصحاب اجماع و از بزرگان در فقه است.» «8»
6. زرارة
او نيز از اصحاب اجماع و جليل القدر است. «9» نجاشى، زرارة بن اعين را از بزرگان
__________________________________________________
(1) معجم رجال الحديث، ج 23، ص 165، شماره 15536 و ج 5، ص 36.
(2) همان، ج 1، ص 60.
(3) رجال النجاشى، ص 126، شماره 328.
(4) جامع الرواة، ج 1، ص 165.
(5) معجم رجال الحديث، ج 4، ص 150، شماره 2361.
(6) همان، ج 1، ص 60.
(7) رجال النجاشى، ص 323، شماره 882.
(8) جامع الرواة، ج 2، ص 193.
(9) معجم رجال الحديث، ج 1، ص 60.
نزول قرآن و رؤياى هفت حرف، ص: 214
-----------------------------------------------------------------------------
صحابه امام صادق عليه السّلام و فقيهى برجسته و قارى و متكلّمى بزرگ مىداند. «1» محقق اردبيلى نيز او را ثقه و از بزرگان فقه و شخصيتى داراى رتبه عالى و منزلتى والا مىداند. «2»
روايت امام باقر عليه السّلام نيز همانند روايت امام صادق عليه السّلام از سلسله سند والايى برخوردار است. زيرا كه سه نفر از اصحاب اجماع در سلسله آن هستند و ديگرانى كه هم در سلسله سند قرار گرفتهاند، امامى و موثق و معتبر شناخته شدهاند. روايت مذكور، ضمن اين كه از سلسله سند كوتاهى برخوردار است- و خود مزيتى به شمار مىرود- از راويان معتبر برخوردار و در شمار روايات عالى السند مىباشد.
بنابراين دو روايت پيش گفته، گر چه خبر واحدند، اما در حجيّت آنها ترديدى نيست. لذا علماى شيعه، براى آن دو روايت، اعتبار خاصى قائل شده و آنها را صحيحه دانستهاند. از اين جهت مناسب است از جهت دلالت نيز مورد بررسى واقع شود تا مشخص گردد كه بر اساس آنها، قرآن بر حرف واحد و داراى نص واحدى است و سخن سبعة احرف در مورد الفاظ قرآن، سخنى بيهوده و بى اساس است.