• العربية
  • English
  • فارسی
 
امام جعفرصادق (علیه‌السلام) :

مَن ماتَ مِنكُم وَ هُوَ مُنتظِرٌ لِهذا الأََمرِ كان كَمَن هوُ مَعَ القائِمِ فی فُسطاطِه.
هر کس از شما که در حال انتظار ظهور حضرت مهدی(علیه‌السلام) از دنیا برود همچون کسی است که در خیمه و معیت آن حضرت در حال جهاد به سر می‌برد. (بحار، ج ٥٢، ص ١٢٦)

   
 
 
 

تاریخ حدیث. مقدمه :


مقدمه
حدیث در بین محدثان شیعه، شامل کلام و گزارشی است که قول، رفتار و تقریر معصوم‌‌(ع)اعم از پیامبر(ص) و ائمه معصوم(ع)را بیان و حکایت می‌‌کند. شیخ‌‌‌‌بهایی، از محدثان بزرگوار، حدیث را چنین تعریف می‌‌نماید: «كلام يحكي قول المعصوم او فعله أو تقريره» (1)

بنابراین تعریف، حدیث، حاکی کلام معصوم‌‌(ع)و با سنّت متفاوت و عام‌‌تر از آن خواهد بود؛ زیرا سنت، همان قول، فعل و تقریر معصوم‌‌(ع) است که مصدر و منشأ حکم شرعی می‌‌باشد. (2) علامه مامقانی چنین می‌‌گوید: «السنة ما يصدر عن النبي(ص) او مطلق المعصوم‌‌(ع) من قول او فعل او تقرير». (3)

اما در نظر غالب محدثان اهل سنت، حدیث با سنت یکسان بوده و مترادف یکدیگر شمرده شده و اغلب شامل هر آن چیزی است که به پیامبر(ص) منسوب است. دکتر عجاج در این خصوص می‌‌گوید:

«السنة عند المحدثين انها ترادف الحديث و يراد بهما كل ما اثر عن الرّسول(ص) »،(4) شیخ الاسلام ابن‌‌حجر عسقلانی نیز در این خصوص می‌‌گوید: «المراد بالحديث في عرف الشرع ما يضاف الى النبي(ص) » (5) ؛ گرچه در نظر برخی، حدیث عام‌‌تر و سنت مخصوص فعل است. صبحی صالح نیز در این خصوص می‌‌گوید:
----------------------------------------------------------------------------------------
1- الوجیزة فی علم الدرایة، ص2.
2-علم الدرایة تطبیقی، ص20.
3-مقباس الهدایة فی علم الدرایة، ج‌‌1، ص60.
4- اصول الحدیث، علومه و مصطلحه، ص19، 27.
5 - فتح الباری فی شرح صحیح البخاری، ج1، ص173.

----------------------------------------------------------------------------------------

و السنة في الاصل ليست مساوية للحديث‌‌... فاذا كان الحديث عاماً يشمل قول النّبي و فعله فالسنة خاصة باعمال النبي(ص). (1)
در نظر گروهی از محدثان اهل سنت، حدیث به پیامبر(ص) اختصاص نداشته و شامل قول، فعل، تقریر صحابی و تابعی نیز می‌‌شود.(2)

دکتر عجاج می‌‌گوید: «اذا اطلق لفظ الحديث اُريد به ما أضيف الى النّبىّ(ص)و قد يراد به ما أضيف إلى صحابي و تابعي». (3)

به‌‌نظر می‌‌رسد باتوجه به تعاریف گذشته، تعریف دیگر برای حدیث چنین باشد که: «حدیث، مترادف خبر و همان گفتار پیامبر(ص)، امامان معصوم(ع)، صحابه و تابعان است؛ هم‌‌چنان که حدیث شامل حکایت و گزارش فعل و تقریر هر یک از آنها نیز است و بر آن سنّت نیز اطلاق می‌‌شود».(4)
بدین‌جهت تعریف حدیث با سنت می‌‌تواند یکسان باشد و تفاوتی نخواهد داشت. ازاین‌‌رو، سنّت در کنار قرآن، از منابع فهم دین اسلام شمرده شده؛ گرچه برخی سنت را فقط، شامل رفتار و تقریر آنها می‌‌دانند و ازاین‌‌رو، جزئی از حدیث به حساب آورده‌‌اند.

با توجه به تعریف یادشده، گفتار و تقریر و رفتار صحابه و تابعان نیز حدیث می‌‌باشد؛ مانند حدیث مقطوع و... گرچه که اعتبار آن، نزد محدثان فریقین یکسان نبوده است.

----------------------------------------------------------------------------------------------
1 -علوم الحدیث و مصطلحه، ص116.
2 -تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی، ج‌‌1، ص‌‌42.
3- اصول الحدیث، علومه و مصطلحه، ص‌‌19، 27.
4 -مقباس الهدایة فی علم الدرایة، ج‌‌1، ص‌‌58؛ المعجم المفهرس لالفاظ احادیث بحارالانوار، مقدمة، ص‌‌12.

----------------------------------------------------------------------------------------------

حجیت حدیث و سنّت پیامبر(ص) و دیگر معصومان(ع)

حدیث که با سنّت هم‌‌معنا بود، اگر از پیامبر(ص)یا نزد شیعه نیز از امامان معصوم(ع)صادر شده باشد، جایگاه گران‌‌سنگی دارد و همانند قرآن، از منابع فهم دین شمرده شده و نزد اهل سنت، حدیث صحابه و تابعان نیز، معتبر تلقّی شده؛ از طرفی پیامبر(ص) در زمانی مبعوث گردید که مردم در ظلمت و جهل می‌‌زیستند؛ فتنه‌‌ها و سرگردانی بر مردم جهان حکومت می‌‌کرد؛ شیطان، بت‌‌پرستی و هواپرستی بر همه‌‌جا سیطره داشت و چراغ‌‌های هدایت خاموش و یا رو به خاموشی بود.

در آن شرایط، خداوند متعال، محمد(ص) را از بین همان مردم برگزید و آیات الهی را بر قلب او نازل کرد و او را رسول قرار داد. پیامبر(ص) با بیان آیات و تفسیر آنها و روش آسمانی خود، به هدایت مردم پرداخته و دیگر امامان معصوم(ع)نیز از پس او شیوه وی را دنبال کردند و هرکدام از خود، ده‌‌ها، بلکه صدها حدیث برجای گذارده‌‌اند؛ ازاین‌‌رو، حجیت حدیث و سنّت پیامبر(ص)، امری مسلّم است که می‌‌توان به اختصار به برخی از ادله آن اشاره کرد:

1. {‌‌... مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا ...}؛ (1) هر آن‌چه را فرستاده او برای شما آورد، بگیرید و از هر آن‌‌چه شما را بازداشت، خودداری نمایید.

عبارت «ما آتیکم» در این آیه شریفه، شامل هر آن چیزی است که از پیامبر(ص) صادر شده و گفتار، رفتار و تقریر حضرت را فرا می‌‌گیرد. و عبارت «ما‌‌نهاکم» نیز، عام است و هرگونه نهی رسول‌‌خدا(ص)را شامل می‌‌شود؛

2. {‌‌مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللّهَ وَ مَنْ تَوَلَّی فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظاً‌‌}؛ (2) هر که از پیامبر اطاعت کند، از خداوند اطاعت کرده است و هر کس روی‌‌گردان شود، ما تو را برایشان نگهبان نفرستاده‌‌ایم؛
آیه یادشده و آیات هم‌‌سان آن مانند: {يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِی شَیءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيوْمِ الْآخِرِ ...}؛ (3) و ... به‌‌روشنی بر حجیت و اعتبار سخن و داوری پیامبر(ص)و ضرورت پیروی هر مسلمان از کلام و منش او دلالت دارد؛

-----------------------------------------------------------------------------------------
1 حشر، آیه 7.
2 نساء، آیه 80.
3 نساء، آیه 59.

------------------------------------------------------------------------------------------

3. {‌‌...أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ‌‌}؛ (1) اين قرآن را به‌‌سوى تو فرود آورديم تا براى مردم آن‌‌چه به‌‌سوى ايشان نازل شده است، بيان نمايى و اميد كه بينديشند. علامه طباطبایی در تفسیر آیه شریفه یادشده، می‌‌فرماید: آیه دلالت می‌‌کند که کلام پیامبر(ص)حجت است.(2) از این جهت قول و سنّت پیامبر(ص)نقش مهمی در فهم آیات و چگونگی تفسیر و تبیین معارف بلند و تفصیل احکام قرآن دارد که از خدمات سنت به قرآن شمرده شده است.

در مورد حجیت و اعتبار حدیث و سنت ائمه معصوم(ع)نیز، می‌‌توان به اختصار به ادله ذیل اشاره کرد:

1. {...أَطِيعُوا اللّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُوْلِی الاَْمْرِ مِنْكُمْ...}؛ (3) مقصود از {أُوْلِی الاَْمْرِ} به استناد تفاسیر شیعه، ائمه معصوم(ع) هستند؛ (4)

2. پیامبر(ص) در حدیث ثقلین که بیان‌‌کننده اعتبار و هم‌‌سانی روایات اهل‌‌بیت در کنار قرآن است، می‌‌فرماید:
انّي تارك فيكم الثقلين ما ان تمسّكتم بهما لن تضلوا بعدي كتاب اللّه و عترتي اهل‌‌بيتي؛ (5) من دو چیز گران‌‌بها در بین شما یادگار گذاشتم که اگر بدان‌‌ها تمسک کنید، هرگز بعد از من گمراه نمی‌‌شوید، کتاب خدا و عترتم.

روایت ثقلین که از روایات متواتر می‌‌باشد، به وضوح بر اعتبار و حجیت سنّت معصومان دلالت دارد؛ ضمن آن‌‌که نزد شیعه، امامان(ع)، معصومند و همانند پیامبر(ص)، که مسئولیت هدایت جامعه را به عهده دارد از هرگونه پلیدی و لغزش به‌‌دور می‌‌باشند؛ بدین‌جهت تمام اعمال، گفتار و منش آنها، با خواست الهی منطبق است.

---------------------------------------------------------------------------------------

1- نحل، آیه 44.
2- المیزان، ج‌‌12، ص‌‌261.
3- نساء، آیه 59.
4- تبیان، ج‌‌3، ص‌‌236؛ مجمع البیان، ج‌‌3، ص‌‌114؛ كنز الدقائق وبحر الغرائب، ج‌‌2، ص‌‌492؛ المیزان، ج‌‌4، ص‌‌391.
5- بحارالانوار، 2 _ 10؛ كتاب العلم، باب چهاردهم، حدیث 59؛ كلینى، كافی، ج‌‌1، ص‌‌294؛ كتاب الحجة، باب الاشاره و النص علی امیرالمؤمنین؛ امالی صدوق، ج‌‌1، ص‌‌255؛ صحیح مسلم، ج‌‌4، ص‌‌1873؛ سنن ترمذی، ج‌‌5، ص‌‌621 و...‌‌

------------------------------------------------------------------------------------------

------------------------------------



 

انجمن‌ها
دانشگاه‌ها
پژوهشگاه‌ها
مراجع عظام
سایر

انتشار محتوای این وبگاه تنها با ذکر منبع مجاز میباشد

X
Loading