لَو لَمْ یبْقَ منَ الدُّنیا اِلاَّ یومٌ واحِدٌ لَطَوّلَ اللهُ ذلِكَ الیومَ حَتّی یخرُجَ قائمُنا أَهْلَ البَیت.
اگر از عمر دنیا تنها یک روز مانده باشد خداوند آن روز را آنقدر طولانی میکند تا قائم ما اهل بیت(علیهالسلام) ظهور یابد. (منتخبالاثر، ص ٢٥٤)
آية اللّه معرفت، بدينجهت از قصه ورقه بن نوفل ياد مىكند و آن را اسطوره خرافى مىداند؛ زيرا پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم را برتر از آن مىداند كه به هنگام وحى، دچار تزلزل و ترديد گردد؛ زيرا او انسان كامل و معصوم بوده و از طرفى، نادرستى محتواى قصه هم بر عدم صحت آن دلالت دارد؛ ايشان معتقد است وحى آسمانى، احتمال التباس و خطا در آن نيست و بر قاعده لطف براى صحت وحى استناد مىجويد؛ ايشان همچنين از اسطوره «غرانيق» به نقل از تفاسير طبرى و سيوطى ياد مىكند
و آن را از نظر سند و متن، نادرست مىداند كه به پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم نسبت داده شده است. علامه طباطبايى هم در خصوص آن مىگويد: ادله قطعى بر عصمت پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم نادرستى چنين مطلبى را ثابت مىكند و لازم است ساحت پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم از مانند چنين لغزشى، تنزيه شود، بويژه كه در گزارش تاريخى اين داستان، بدترين و زشتترين جهل به پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم نسبت داده شده است.
دخالت دروغين شيطان به هنگام نزول قرآن، با ديگر آيات مانند آيه: إِنْ هُوَ إِلاّٰ وَحْيٌ يُوحىٰ و آيه: إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطٰانِ كٰانَ ضَعِيفاً و آيه: وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنٰا بَعْضَ الْأَقٰاوِيلِ، لَأَخَذْنٰا مِنْهُ بِالْيَمِينِ، ثُمَّ لَقَطَعْنٰا مِنْهُ الْوَتِينَ نيز ناسازگار است و عقل نيز نمىتواند آن را با مقام عصمت پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم سازگار بداند؛ بدينجهت، روايات «غرانيق» و «ورقه بن نوفل» نزد مفسران حديثشناس، ضعيف و نادرست هستند.
التمهيد فى علوم القرآن، ج ۱، ص ۸۴-۷۸.
جامع البيان عن تأويل آى القرآن، ج ۱۷، ص ۱۳۱ ذيل آيه ۵۲ حج.
الدر المنثور، ج ۶، ص ۶۵ ذيل آيه ۵۲ حج.
التمهيد فى علوم القرآن، ج ۱، ص ۸۵-۹۰.
الميزان فى تفسير القرآن، ج ۱۴، ص ۳۹۶ ذيل آيه ۵۲ حج (بحث روايى): الادله القطعيه على عصمته تكذّب متنها... فمن الواجب تنزيه ساحته المقدسه عن مثل هذه الخطيئة مضافا الى أنّ الرواية تنسب اليه أشنع الجهل و اقبحه
نجم/ ۴: آن قرآن، جز وحيى نيست كه بر او وحى مىشود.
نساء/ ۷۶: نيرنگ شيطان، سست است.
حاقه/ ۴۶-۴۴: و اگر پيامبر بر ما برخى از سخنان را مىبست، دست راستش را مىگرفتيم سپس شاهرگش را مىبريديم.
مجمع البيان، ج ۷، ص ۱۴۵ ذيل آيه ۵۲ حج.
مؤدب، رضا، مبانی تفسیر قرآن، صفحه: ۵۰، دانشگاه قم، قم - ایران، 1386 ه.ش.