اِنتَظِروا الفَرَجَ وَلا تَیأسُوا مِن رَوحِ الله.
همواره در انتظار باشید و یأس و ناامیدی از رحمت خدا به خود راه مدهید. (بحار، ج ١٥، ص ١٢٣)
مقصود از قواعد تفسیری
که از آن تعبیر به «ضوابط تفسیر» نیز می شود، کبرای قیاس یا حکم کلی است که به هنگام تفسیر، بر امور جزئی تطبیق داده می شود، مانند قاعده ارجاع متشابهات به محکمات» که برای فهم آیات متشابه از آن استفاده می شود. خالد بن عثمان در تعریف قواعد تفسیری می گوید:« هی الاحکام الکلیه التی یتوصل بها الی استنباط معانی القرآن » (1)
منزلت قواعد تفسیر در فهم آیات، همچون رابطة قواعد منطق با اندیشه و استدلال و قواعد اصول فقه در علم فقه است (2 )که موجب استواری تفسیر می شود و تطبیق و اجرای صحیح آنها سبب کشف مراد واقعی متن و کلام متکلم است؛
بدین جهت، عده ای از محققان و قرآن پژوهان به تدوین کتابهای قواعد تفسیر همت گماشته اند (3) که از آنها به عنوان «ضوابط و با اصول تفسیر» نیز یاد می شود، مانند قاعده سیاق ، جری و تطبیق ، لزوم توجه به ادبیات ، لزوم توجه به معناشناسی کلمات به هنگام نزول و ... (4)
هر یک از قواعد یاد شده، حاصل و برخاسته از مبانی تفسیری خاصی است و اهم مبانی آنها در نوشتار حاضر بررسی می شود. بررسی تفصیلی این قواعد و اقسام آنها، مانند قواعد خاص، قواعد مشترک و تمایز آنها با قواعد فقهی، کلامی و منطقی و نیز
-------------------------------------------------------------
1- قواعد التفسیر جمعة و دراسة، ج ۱، ص ۳۰. ۲.
2- روش شناسی تفسیر، ص ۶۳
٣. قواعد التفسیر، ابن تیمیه حرانی (م ۶۷۱ ق)؛ المنهج القویم فی قواعد تتعلق بالقرآن الکریم، ابن صائغ حنفی (م
۷۷۷ق)؛ قواعد التفسیر، یمانی (م ۸۴۰ ق)؛ التیسیر فی قواعد علم التفسیر، کافیجی (م ۸۷۹ ق)؛ القواعد الحسان التفسیر القرآن، سعدی (م ۱۳۷۶ ق)؛ أصول التفسیر و قواعده، العک (معاصر)؛ قواعد التدبر الأمثل لکتاب الله، حبنکة المیدانی (معاصر)؛ قواعد التفسیر جمعة و دراسة، السبت (معاصر)؛ روش شناسی تفسیر، بابایی
معاصر)؛ مبانی و قواعد تفسیری قرآن، رضایی و قواعد التفسیر، فاکر
۴. روش شناسی تفسیر، ص ۶۱ و مبانی و قواعد تفسیری قرآن، فصل سوم، ص ۱۳۷. |
----------------------------------------------------------------------
تفکیک بین قواعد و ضوابط تفسیری و مفسّر که برخی تعداد آنها را تا ۳۸۰ قاعده شمرده اند،(5) .نیازمند پژوهش دیگری است. قواعد تفسیر، خود برخاسته از منابعی همچون قرآن، سنت، عقل و بدیهیات عقلی، دیگر علوم، مانند ادبیات، فقه و ... است و بدین جهت اختلاف قواعد تفسیری ناشی از اختلاف منابع معتبر در نزد مفسران است .
منابع (= مصادر و مآخذ )
اصطلاح «منابع» در دانش تفسیر، همان مصادر و مآخذی (6)است که در فرآیند تفسیر از آنها کمک گرفته می شود. منابع در جریان فهم معنا و مراد خداوند و به طور کلی تفسیر آیات قرآن، نقش کلیدی دارند.
هر مفسّری به استناد منابع مورد استفاده خود، مانند قرآن، سنت، عقل، شهود و ... آیات قرآن را تفسیر میکند. منابع تفسیر همچون منابع فقه، داده هایی هستند که با استعانت از آنها، مراد خداوند به دست مفسّر معلوم می گردد.
زرکشی از منابع با عبارت «مآخذ» یاد میکند و اصیل ترین آنها را چهار مأخذ می داند و می گوید: لطالب التفسیر مآخذ کثیره امهاتها اربعه . (7)
مبانی تفسیر بررسی منابع از مهم ترین مبانی تفسیر است. منابع تفسیری دارای تقسیماتی است که تفصیل آنها و بررسی اعتبار هر یک، خواهد آمد. «منابع» تفسیر به عنوان سرچشمه و ر منشأ دیدگاههای یک مفسّر با «روشهای تفسیری» مرتبط است و گاهی هر دو مصداق واحدی دارند.
------------------------------------------------------------------
5- قواعد التفسیر جمعا و دراسه . ج 1 ص 30
6- روش شناسی تفسیر قران . ص 261
7- البرهان فی علوم القرآن . ج2 ص 156