برای تعجیل فَرَج زیاد دعا کنید، زیرا همین دعا کردن، فَرَج و گشایش شماست.
آية اللّه معرفت هم بر وحدت منشاء قرآن و كتابهاى آسمانى پيشين، تأكيد مىكند و در اين خصوص مىفرمايد:
بايد دانسته شود كه مهمترين دليل دريافت مطالب قرآن از كتابهاى پيشين، وجود سازگارى نسبى بين شريعت اسلام و شريعت سلف است ولى چنين ويژگى، نمىتواند تأثيرپذيرى قرآن را ثابت نمايد؛ زيرا ما هم معترفيم كه اصول شريعت اسلام و اديان پيشين، يكى است و همه آنها از سرچشمه واحدى، سيراب مىشود.(1)
---------------------------------------------------------
1- شبهات وردود، ص 7: و ليعلم انّ عمدة مستند القول باستيحاء القرآن تعاليمه الدينيه من زبر الاولين هو تواجد التوافق نسبيا بين شريعة الاسلام و شرائع سالفه، لكن هذا لا يجدى نفعا بعد اعترافنا بوحدة اصول الشرايع و انها جميعا مستقاة من عين واحدة.
---------------------------------------------------------
آية اللّه معرفت در ادامه به تشابه محتوايى قرآن و عهدين اشاره مىكند و ضمن بيان سه وجه در خصوص احتمال تشابه كه شامل: «وحدت منشأ، اتخاذ يكى از ديگرى، تماثل صدفهاى» است، وجه نخست را صحيح مىداند و معتقد است وقتى كه صراحت آيات، دلالت بر وحى منزل از نزد خداوند به واسطه جبرئيل دارد، چگونه ممكن است به آيه ديگرى، برخلاف آن استشهاد شود؛
همچنانكه معارف بلند قرآن، چگونه ممكن است از مطالب نادرست و غيرمعقول عهدين موجود گرفته شده باشد؟(1). ايشان در ادامه به بررسى معارف بلند قرآن و عهدين پرداخته و با بررسى تطبيقى بين آنها، بيان كرده است كه عهدين نمىتواند، مصدرى براى قرآن باشد.(2)
----------------------------------------------------
1-همان، ص 13.
(2) همان، ص 109-16.
-----------------------------------------------------
آيه شريفه: مٰا كُنْتُ بِدْعاً مِنَ الرُّسُلِ (1)نيز دلالت دارد كه پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم، نخستين رسول نيست و معارف او همچون معارف آسمانى ديگر، از طرف خداوند متعال نازل شده است؛
بنابراين آنچنانكه مفسران نيز بيان مىكنند، پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و اله و سلم مأمور است تا بيان نمايد كه نخستين رسول الهى نيست و به همين جهت كتاب او نيز نخستين كتاب آسمانى نخواهد بود.(2) علامه طباطبايى هم مىفرمايد: پيامبر بيان كرده است كه من در بيان اقوال و افعال، نخستين پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم نيستم كه بر من احدى از رسولان الهى، پيشى نگرفته باشد.(3)
-----------------------------------------------
1-احقاف/ 9: بگو من پيامبرى نوظهور نيستم.
2- مجمع البيان، ج 9، ص 126 ذيل آيه 9 احقاف و التبيان فى تفسير القرآن، ج 9، ص 270 ذيل همان آيه.
3-الميزان فى تفسير القرآن، ج 18، ص 190: ما كنت مبدعا فى اقوالى و افعالى لم يسبقنى اليها احد من الرسل.
--------------------------------------------------