اِنّی اَمانٌ لِأَهلِ اِلأرضِ كما أَنَّ النُّجومَ اَمانٌ لِأَهلِ السّماء.
من برای اهل زمین أمن و أمانم همان گونه که ستارگان آسمان أمن و أمان اهل آسمانند. (بحار، ج ٧٨، ص ٣٨)
یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ :
از دیگر توصیف های خاص در مورد جهان آخرت تعبیر: «يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ» است ؛ در آن روز كه اين زمين به زمين ديگر، و آسمانها (به آسمانهاى ديگرى) مبدل مىشود . (1)
در آیه شده ، از علائم قیامت در آستانه آن ، تبدیل زمین به زمین دیگر است. سوال مهم آن است که مقصود از تبدیل زمین به زمین دیگر، چیست؟
بسیاری از مفسران در این باره اندیشیده اند و نکاتی را بیان کرده اند که به برخی از آنها اشاره می کنیم؛
تبدیل یعنی جا به جایی، یعنی چیزی را از جایی برداریم و در جای دیگری بگذاریم، اما ظاهر زمین عوض می شود یا ذات آن؟
برخی از مفسران می گویند کوه ها و جنگل ها و مانند آنها جا به جا می شود و ذات آنها عوض نمی شود، برخی گفته اند زمین صاف و به رنگ سفید چون نقره در می آید و ظاهر زمین به گونه ای می شود که دیگر خونی روی آن ریخته نشده و گناهی بر آن شکل نگرفته است. (2)
در ظاهر آیه از آسمان هم یاد شده است که تغییر پیدا می کند و تبدیل می شود؛ اما در تمام این تغییر ها به نظر میرسد که چیزی از بین نمی رود و در ماده خلقت زمین و آسمان که خلق شده است ، تغییراتی در آن شکل می گیرد و زمین و آسمانی نو می شود و برای دوره جدیدی از زندگی آماده می شود.
ممکن است مقصود از تبدیل ، فنا و از بین رفتن زمین و آسمان باشد و زمین و آسمان موجود بر اساس آیه شریفه به کلی فانی می شود و زمین و آسمانی دیگر خلق می شود و جای آن را می گیرد. گرچه که با برخی از آیات دیگر سازگاری ندارد که در قیامت قبرها و خاک انسان ها همچنان باقی است و بدن از درون همین زمین بیرون می آید و تغییراتی رخ می دهد .
برخی هم معتقدند که زمين جهنم و آسمان بهشت مىشود و یا مقصود از تبديل زمين كم و زياد شدن آن است ؛ به اين معنا كه كوهها و تپهها و گوديها و درختان همه از بين رفته، زمين مانند سفره، گسترده تخت مىشود، و دگرگونى آسمانها به اين است كه آفتاب و ماه و ستارگان از بين مىروند، و خلاصه آنچه در زمين و آسمانست وضعش عوض مىشود . (3)
----------------------------------------------------------------------------
(1) - ابراهیم، 48
(2) - مجمع البیان ج 6 ص 499. نمونه ج 10 ص 390
(3) - المیزان . ج 12 . ص 88