مَن ماتَ مِنكُم وَ هُوَ مُنتظِرٌ لِهذا الأََمرِ كان كَمَن هوُ مَعَ القائِمِ فی فُسطاطِه.
هر کس از شما که در حال انتظار ظهور حضرت مهدی(علیهالسلام) از دنیا برود همچون کسی است که در خیمه و معیت آن حضرت در حال جهاد به سر میبرد. (بحار، ج ٥٢، ص ١٢٦)
[متن وصيتنامه]
بسم اللَّه الرحمن الرحيم اهميت انقلاب شكوهمند اسلامى كه دستاورد ميليونها انسان ارزشمند و هزاران شهيد جاويد آن و آسيب ديدگان عزيز، اين شهيدان زنده است و مورد اميد ميليونها مسلمانان و مستضعفان جهان است، به قدرى است كه ارزيابى آن از عهده قلم و بيان والاتر و برتر است.
اين جانب، روح اللَّه موسوى خمينى كه از كرم عظيم خداوند متعال با همه خطايا مأيوس نيستم و زاد راه پر خطرم همان دلبستگى به كرم كريم مطلق است، به عنوان يك نفر طلبه حقير كه همچون ديگر برادران ايمانى اميد به اين انقلاب و بقاى دستاوردهاى آن و به ثمر رسيدن هر چه بيشتر آن دارم، به عنوان وصيت به نسل حاضر و نسلهاى عزيز آينده مطالبى هر چند تكرارى عرض مىنمايم. و از خداوند بخشاينده مىخواهم كه خلوص نيت در اين تذكرات عنايت فرمايد.
1) ما مىدانيم كه اين انقلاب بزرگ كه دست جهانخواران و ستمگران را از ايران بزرگ كوتاه كرد، با تأييدات غيبى الهى پيروز گرديد. اگر نبود دست تواناى خداوند امكان نداشت يك جمعيت 36 ميليونى با آن تبليغات ضد اسلامى و ضد روحانى خصوص در اين صد سال اخير و با آن تفرقهافكنيهاى بيحساب قلمداران و زبان مُزدان در مطبوعات و سخنرانيها و مجالس و محافل ضد اسلامى و ضد ملى به صورت مليّت، و آن همه شعرها و بذلهگوييها، و آن همه مراكز عياشى و فحشا و قمار و مسكرات و مواد مخدره كه همه و همه براى كشيدن نسل جوان فعال كه بايد در راه پيشرفت و تعالى و ترقى ميهن عزيز خود فعاليت نمايند، به فساد و بىتفاوتى در پيشامدهاى خائنانه، كه به دست شاه فاسد و پدر بىفرهنگش و دولتها و مجالس فرمايشى كه از طرف سفارتخانههاى قدرتمندان بر ملت تحميل مىشد، و از همه بدتر وضع دانشگاهها و دبيرستانها و مراكز آموزشى كه مقدرات كشور به دست آنان سپرده مىشد، با به كار گرفتن معلمان و استادان غربزده يا شرقزده صد در صد مخالف اسلام و فرهنگ اسلامى بلكه ملى صحيح، با نام «مليت» و «ملىگرايى»، گرچه در بين آنان مردانى متعهد و دلسوز بودند، لكن با اقليت فاحش آنان و در تنگنا قرار دادنشان كار مثبتى نمىتوانستند انجام دهند و با اين همه و دهها مسائل ديگر، از آن جمله به انزوا و عزلت كشيدن روحانيان و با قدرت تبليغاتْ به انحراف فكرى كشيدن بسيارى از آنان، ممكن نبود اين ملت با اين وضعيت يكپارچه قيام كنند و در سرتاسر كشور با ايده واحد و فرياد «اللَّه اكبر» و فداكاريهاى حيرتآور و معجزهآسا تمام قدرتهاى داخل و خارج را كنار زده و خودْ مقدرات كشور را به دست گيرد. بنا بر اين شك نبايد كرد كه انقلاب اسلامى ايران از همه انقلابها جدا است: هم در پيدايش و هم در كيفيت مبارزه و هم در انگيزه انقلاب و قيام. و ترديد نيست كه اين يك تحفه الهى و هديه غيبى بوده كه از جانب خداوند منان بر اين ملت مظلوم غارتزده عنايت شده است.