• العربية
  • English
  • فارسی
 
حضرت مهدی(عج) :

اَكثِروا الدُّعاءَ بِتَعجِیل الفَرَجِ فَاِنَّ ذلِكَ فَرَجُكُم.
برای تعجیل در ظهور من زیاد دعا کنید که خود فَرَج و نجات شما است. (کمال‌الدین، ج ٢، ص ٤٨٥)

   
 
 
 

کدام رجوع ؟ در دنیا یا قیامت ؟ بررسی تفسیری ایات 93 تا 97 انبیاء.


کدام رجوع ؟ در دنیا یا قیامت ؟

بررسی تفسیری ایات 93 تا 97 انبیاء

به نظر می رسد آیات یاد شده واحد نزول مستقلی دارند و مسئله خاصی را بیان میکنند و در معنی آیات یاد شده گرچه دیدگاه مفسران متفاوت است ولی به نظر میرسد که ارتباط معنایی آنها در خصوص عدم رجوع کافران به دنیا به هنگام پشیمانی از گناهان دارند و بازگشت را مخصوص قیامت میداند

؛گرچه برخی به استناد روایت علی بن ابراهیم قمی آیه 95 را مجزا و مربوط به اعتقاد به رجعت در دوران ظهور میدانندکه چنین برداشتی بعید می باشد .

البته رجعت امری مسلم و بسيارى از مفسران امامیه آيه 83 نمل را اشاره به مساله رجعت و بازگشت گروهى از بدكاران و نيكوكاران به همين دنيا در آستانه رستاخيز مى‏دانند که خداوند میفرماید : ﴿وَیَوْمَ نَحْشُرُ مِن کُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا مِّمَّن یُکَذِّبُ بِآیَاتِنَا فَهُمْ یُوزَعُونَ: (به خاطر آور) روزى را که ما از هر امّتى گروهى را از کسانى که آیات ما را تکذیب مى‏کردند، محشور مى‏کنیم و آنها را نگه مى‏داریم تا به یکدیگر ملحق شوند﴾ (النّمل/ 83).

آیه یاد شده مشهورترین آیة رجعت است که به تنهایی بر رجعت دلالت دارد، چرا که ظاهر آیه به خوبی بیانگر این مطلب است که این حشر گروهی از هر امّتی غیر از حشر در روز قیامت است؛ زیرا حشر در آیة فوق ، حشر همگانی نیست، در حالی‌که حشر در روز قیامت شامل همة انسان‌ها می‌‌گردد .

آیات :

وَ تَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَيْنَهُمْ كُلٌّ إِلَيْنا راجِعُونَ (93) فَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلا كُفْرانَ لِسَعْيِهِ وَ إِنَّا لَهُ كاتِبُونَ (94) وَ حَرامٌ عَلى‏ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها أَنَّهُمْ لا يَرْجِعُونَ (95) حَتَّى إِذا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَ مَأْجُوجُ وَ هُمْ مِنْ كُلِّ حَدَبٍ يَنْسِلُونَ (96)وَ اقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذا هِيَ شاخِصَةٌ أَبْصارُ الَّذينَ كَفَرُوا يا وَيْلَنا قَدْ كُنَّا في‏ غَفْلَةٍ مِنْ هذا بَلْ كُنَّا ظالِمينَ (97)

ترجمه :
(گروهى از پيروان ناآگاه آنها) كار خود را به تفرقه در ميان خود كشاندند؛ (ولى سرانجام) همگى بسوى ما بازمى‏گردند! (93)
و هر كس چيزى از اعمال شايسته بجا آورد، در حالى كه ايمان داشته باشد، كوشش او ناسپاسى نخواهد شد؛ و ما تمام اعمال او را (براى پاداش) مى‏نويسيم. (94)
و حرام است بر شهرها و آباديهايى كه (بر اثر گناه) نابودشان كرديم (كه به دنيا بازگردند؛) آنها هرگز باز نخواهند گشت! (95)
تا آن زمان كه «يأجوج» و «مأجوج» گشوده شوند؛ و آنها از هر محلّ مرتفعى بسرعت عبور مى‏كنند. (96)
و وعده حقّ [قيامت‏] نزديك مى‏شود؛ در آن هنگام چشمهاى كافران از وحشت از حركت بازمى‏ماند؛ (مى‏گويند:) اى واى بر ما كه از اين (جريان) در غفلت بوديم؛ بلكه ما ستمكار بوديم! (97)

حضرت علامه طباطبایی در المیزان :

" وَ حَرامٌ عَلى‏ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها أَنَّهُمْ لا يَرْجِعُونَ" آنچه از اين آيه با كمك سياق به ذهن تبادر مى‏كند، اين است كه مراد اين باشد: ما اهل هر قريه را كه هلاك كنيم ديگر زنده نمى‏شوند، و دوباره به دنيا بر نمى‏گردند تا آنچه كمبود دارند جبران كنند، و آنچه از عمر و زندگى از كف داده‏اند استيفا نمايند.

و اين در حقيقت يك لنگه از دو لنگه تفصيلى است كه آيه‏" فَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ ..."، متضمن آن است. پس طرف ديگر از دو طرف تفصيل اين مى‏شود:

هر كه مؤمن نباشد، هر چه عمل صالح به جاى آورد نوشته نمى‏شود، و سعيش مشكور نيست بلكه خائب و خاسر است، و سعيش در دنيا بى‏نتيجه است، و بعد از مردن هم ديگر راهى به تدارك آنچه كه از او فوت شده ندارد.

آیه الله مکارم در تفسیر نمونه :

تفسير: كافران در آستانه رستاخيز

در آخرين آيات بحث گذشته سخن از" مؤمنان نيكوكار و صالح العمل" بود، و در نخستين آيه مورد بحث به افرادى اشاره مى‏كند كه در نقطه مقابل آنها قرار دارند، آنها كه تا آخرين نفس به ضلالت و فساد ادامه مى‏دهند.

مى‏فرمايد:" و حرام است بر شهرهايى كه آنها را به جرم گناهانشان نابود كرديم به دنيا بازگردند آنها هرگز باز نخواهند گشت" (وَ حَرامٌ عَلى‏ قَرْيَةٍأَهْلَكْناها أَنَّهُمْ لا يَرْجِعُونَ‏).
در حقيقت آنها كسانى هستند كه بعد از مشاهده عذاب الهى، يا بعد از نابودى و رفتن به جهان برزخ، پرده‏هاى غرور و غفلت از برابر ديدگانشان كنار مى‏رود آرزو مى‏كنند اى كاش براى جبران اينهمه خطاها بار ديگر به دنيا بازمى‏گشتند ولى قرآن با صراحت مى‏گويد: بازگشت آنها به كلى حرام يعنى ممنوع است، و راهى براى جبران باقى نمانده است.

اين شبيه همان است كه در آيه 99 سوره مؤمنون مى‏خوانيم: حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّي أَعْمَلُ صالِحاً فِيما تَرَكْتُ كَلَّا ...:

" اين وضع آنها ادامه مى‏يابد تا مرگشان فرا رسد، مى‏گويد پروردگارا مرا به دنيا بازگردانيد تا اعمال صالحى را كه ترك گفتم انجام دهم، اما جز پاسخ منفى چيزى نمى‏شنوند". ... به هر حال اين بيخبران دائما در غرور و غفلتند، و اين بدبختى تا پايان جهان هم چنان ادامه دارد.

استاد دکتر رضایی اصفهانی :

95 و 96. وَ حَرامٌ عَلى‏ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها أَنَّهُمْ لا يَرْجِعُونَ* حَتَّى إِذا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَ مَأْجُوجُ وَ هُمْ مِنْ كُلِّ حَدَبٍ يَنْسِلُونَ‏.

و بر (مردمِ) آبادى كه هلاكشان ساختيم، ممنوع است كه آنان (به دنيا) بازگردند.
* تا هنگامى كه (راه) «يَأجُوج» و «مَأجُوج» گشوده شود، در حالى كه آنان از هر بلندى، به سرعت سرازير مى‏شوند.

نكته‏ ها و اشاره‏ ها:

1. در مورد اين آيات چند تفسير شده است:

الف) اين آيات به حال كافرانى اشاره دارد كه بعد از هلاكت و مشاهده‏ عذاب الهى، آرزو مى‏كنند كه اى كاش بار ديگر به دنيا بازمى‏گشتند و خطاهاى خود را جبران مى‏نمودند.

ولى قرآن در اين باره به طور صريح مى‏فرمايد كه بازگشت آنان ممنوع است، و آنان نمى‏توانند به اين جهان بازگردند (و اگر بر فرض هم بازگردند
______________________________
(1). مثل آيه‏ 99 سوره‏ ى مؤمنون‏ «حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ»
--------------------------------------------------------

توبه مى‏كنند و به سوى خدا باز نمى‏گردند).

ب) مقصود از اين آيات بيان مسئله‏ رجعت است؛ يعنى مى‏فرمايد:

براى كافران ستمگرى كه هلاك شدند، ممنوع است كه به دنيا باز نگردند بلكه آنان در هنگام رجعت باز مى‏گردند، چون كافران لجوجى بوده‏ اند.

البته مانعى ندارد كه آيه به هر دو معنا اشاره كرده باشد.

2. در برخى احاديث از اهل بيت عليهم السلام حكايت شده كه در مورد مسئله‏ رجعت به آيه‏ نود و پنجم سوره‏ انبياء تمسك جسته و فرموده ‏اند: در هنگام رجعت هر مؤمن خالص و كافر محض بازمى‏گردد.

برخى مفسران بزرگ نيز گفته‏ اند كه اين مطلب با ظاهر آيه سازگار است‏ و آيه‏ مربوط به يأجوج و مأجوج را هم در مورد رجعت دانسته‏ اند؛ چرا كه يكى از نشانه‏ هاى‏
______________________________

(1). در مورد اين آيه تركيب‏هاى مختلفى بيان شده است:
برخى حرام را خبر مبتداى محذوف گرفته‏ اند و جمله‏ انّهم دليل آن است (تفسير نمونه، ذيل آيه).
برخى حرام را به معناى واجب و «لا» را زائده گرفته‏اند.
و برخى «لا يرجعون» را مبتداى مؤخر و «حرام» را خبر مقدم و «لا» را زائده گرفته‏اند (الجدول في اعراب القرآن، ج 17، ص 68، ذيل آيه).
و برخى «لا يرجعون» را به معناى عدم توبه و بازگشت به سوى خدا گرفته‏اند (مجمع البيان، ج 7، ص 100 و تفسير فخر رازى، ج 22، ص 185).

و برخى آيه را نفى در نفى گرفته ‏اند، يعنى محال است كه بازگشت نكنند (تفسير منهج الصادقين، ج 6، ص 106).
(ر. ك: تفسير الميزان، ج 14، ص 324- 325؛ تفسير نمونه، ج 13، ص 502 و تفسير ابوالفتوح، ج 13، ص 280)
(2). ر. ك: تفسير ابو الفتوح، ج 8، ص 58
(3). همان‏
(4). چرا كه ديگر لازم نيست «لا» زايده باشد
------------------------------------------------------------------

آخر الزمان و قيام امام مهدى عليه السلام همين است كه رجعت نيز براى ايشان است.

3. از «يأجُوج و مأجُوج» دو بار در قرآن ياد شده است. مفسران بر آن‏اند كه مقصود دو قبيله‏ وحشى بوده ‏اند كه در قسمت‏هاى شمال آسيا زندگى مى‏كردند و مزاحم مردم اطراف خويش بوده ‏اند. بر اساس اين آيه آنان از هر بلندى به سرعت مى‏گذرند و به طرف سرزمين‏هاى ديگر سرازير مى‏شوند.

4. ممكن است مقصود از گشوده شدن راه يأجوج و مأجوج، نفوذ اين اقوام و پراكندگى آنها در كل كره‏ زمين باشد، كه به عنوان يكى از نشانه‏ هاى رستاخيز از آن ياد شده است.
يعنى كافران تا هنگام پيدا شدن نشانه‏هاى رستاخيز، حق بازگشت به دنيا را ندارند.

----------------------------------------

تفسير قرآن مهر، ج‏13، ص: 222



 

انجمن‌ها
دانشگاه‌ها
پژوهشگاه‌ها
مراجع عظام
سایر

انتشار محتوای این وبگاه تنها با ذکر منبع مجاز میباشد

X
Loading