لَو لَمْ یبْقَ منَ الدُّنیا اِلاَّ یومٌ واحِدٌ لَطَوّلَ اللهُ ذلِكَ الیومَ حَتّی یخرُجَ قائمُنا أَهْلَ البَیت.
اگر از عمر دنیا تنها یک روز مانده باشد خداوند آن روز را آنقدر طولانی میکند تا قائم ما اهل بیت(علیهالسلام) ظهور یابد. (منتخبالاثر، ص ٢٥٤)
«اعجاز قرآن از نظر اخبار غيبى»
مرحوم علامه طباطبائى، از ديگر وجوه اعجاز قرآن را، اخبار غيبى آن كتاب مى داند و بيان مى نمايد در آيات بسيارى، خداوند به خبرهاى غيبى خود، تحدى نموده است و به بشر اعلام كرده است كه اگر در آسمانى بودن اين كتاب ترديد داريد، كتابى نظير آن، مشتمل بر اخبار غيبى بياوريد،
مانند آيه شريفه: تِلْكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحِيها إِلَيْكَ ما كُنْتَ تَعْلَمُها أَنْتَ وَ لا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هذا «1» و همينطور آيات ديگرى كه سرگذشتهاى انبياء گذشته و امتهاى آنها و همينطور آياتى كه از آينده خبر مىدهد و يا حوادث بزرگ جهان اسلام را پس از نزول وحى ترسيم مىكند و آن حوادث بعد از نزول واقع شده است «2».
«اعجاز قرآن از نظر عدم وجود اختلاف در آن»
از جمله تحدىهاى قرآن، آن است كه قرآن با آن وسعت و گستردگى در معارف و مطالب آن، اختلاف و تناقضى در آن نمىتوان يافت و لذا در آيه شريفه مىفرمايد: أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً «3» علامه تأكيد مىكند كه حيات دنيا، حيات مادى و قانون حاكم در آن قانون تحول و تكامل است از جمله انسان و افعال و آثار او كه به كمك فكر و انديشه شكل گرفته است، و هريك از ما خود را از روز قبل كاملتر مىبيند.
از طرفى قرآن هم بهتدريج نازل شده و گاهى در مكه، و گاهى در مدينه و در شرائط متفاوت ولى با اين همه كوچكترين اختلافى در وضع و ترتيب مطالب آن ديده نمىشود. بلكه برخى مفسر برخى ديگر مىباشد و اگر از نزد غير خدا مىبود، همواره نظم الفاظ آن از نظر خوبى و حسن، دچار دگرگونى مىشد و معانيش از نظر صحت و اتقان، متغاير مى گشت «4».
__________________________________________________
(1)- اينها از خبرهاى غيبى است كه به تو وحى مىكنيم، قبل از اين نه تو و نه قوم تو از آن خبرى نداشتند.
سوره هود آيه 49
(2)- ر. ك. به الميزان 1/ 64.
(3)- آيا در قرآن نمىانديشيد، اگر قرآن از طرف غير خدا بود، اختلافات زيادى در آن مىديدند.
(4)- ر. ك. به الميزان 1/ 66.
----------------------------------------------------------------------------
مرحوم علامه، سپس مىگويد اگر شخصى اشكال بكند كه آنچه را شما مىگويد، صرف ادّعا است و چهبسا در قرآن، تناقضها و اشكالهاى از نظر برخى وجود دارد، چه تناقضهاى در الفاظ و چه مربوط به محتوى و معانى قرآن، ايشان مىگويد: اشكالها و تناقضاتى كه گفته شد، در كتابهاى تفسير به آن جواب داده شده و گفته شده كه آنها دليلى بر تناقض قرآن نيست، بلكه برخى از آيات، مفسّر يكديگر و عام و خاصند.
به عنوان مثال اگر كسى بگويد: وجود نسخ در آيات خود نوعى تناقض است، چون از طرفى برخى آيات نسخ شده و از طرفى خود قرآن مىفرمايد: «هيچ آيهاى را نسخ نمىكنيم و از ياد مردم نمىبريم مگر آنكه آيه اى بهتر از آن آوريم» «1» و آيا نسخ چيزى جز اختلاف نظر و تجديد رأى است؟
علامه طباطبائى در پاسخ مى فرمايد:
نسخ نه از سنخ و نوع تناقضگوئى است و نه از قبيل و تفاوت در نظر، بلكه نسخ ناشى از اختلاف در مصداق است، به اين معنى كه يك مصداق چون در شرائط معينى ممكن است داراى مصالحى باشد، حكم خاصى دارد و همينكه شرائط آن عوض شود، حكم آن هم عوض مىشود، مثلا در آغاز دعوت اسلام و ضعف مسلمانان، اگر يهوديان درصدد برمىآمدند تا با مسلمانان برخورد كنند، مصلحت در عفو بود، ولى پس از قدرت اسلام، حكم عفو برداشته شد و حكم جهاد و يا جزيه گرفتن صادر شد. و مشخص شد كه حكم قبلى موقت و داراى مصلحت خاصى بوده است «2».
--------------------------------------------------------------------------
(1)- ما ننسخ من آية أو ننسها نأت بخير منها. سوره بقره 102
(2)- ر. ك. به الميزان، 1/ 66.