اِنتَظِروا الفَرَجَ وَلا تَیأسُوا مِن رَوحِ الله.
همواره در انتظار باشید و یأس و ناامیدی از رحمت خدا به خود راه مدهید. (بحار، ج ١٥، ص ١٢٣)
«علّامه طباطبايى»
علّامه سيد محمد حسين طباطبائى (ت 1405 ه. ق) مفسر گرانقدر قرن معاصر، فيلسوف و متكلم زبردست جهان تشيع، بحث اعجاز قرآن را در ذيل آيات 23 و 24 سوره بقره، مطرح مىنمايد و معتقد است كه آيات تحدى در قرآن، دلالت بر اعجاز قرآن دارد و تحدى قرآن عام و در همه جهات مىباشد مانند تحدى عام در آيه شريفه: قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلى أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ ... «1» كه مىفرمايد: «اى پيامبر بگو اگر تمامى جن و انس همه جمع شود، نمىتوانند به مانند قرآن را بياورند» كه حكايت از اعجاز قرآن در جنبههاى گوناگون دارد «2».
ايشان، بيان مىدارد كه اگر تحدى، فقط در بلاغت قرآن و اسلوب زبانى آن بود، نمىبايد از حد عربهاى خاص فراتر برود، درحالىكه آيه شريفه، همه انس و جن را مورد خطاب قرار داده بود، معلوم مىشود كه اعجاز قرآن تنها از نظر اسلوب زبانى نيست و همينطور اگر صفت خاصى غير از بلاغت و جزالت اسلوب به تنهائى موردنظر تحدى قرآن بود، مىبايد خطاب قرآن متوجّه گروه خاصى باشد، در حالى كه تحدى عام و براى همه مىباشد.
عموميت خطاب تحدى، حكايت از آن دارد كه خداوند همگان را به همانند آورى دعوت كرده است و لذا قرآن براى همه معجزه است و اختصاصى به گروه خاصى ندارد و غير از بلاغت قرآن، جهت خاص ديگرى به تنهائى، مانند معارف،
__________________________________________________
(1)- اسراء آيه 88.
(2)- الميزان فى تفسير القرآن، علامه طباطبائى، 1/ 59.
---------------------------------------------------------------------------
اخلاق، قوانين صالح، اخبار غيبى و ... موردنظر قرآن نيست، چون هريك از آن جهات را، گروه خاصى از انس و جن مىفهمند «1». لذا ايشان در مورد اعجاز قرآن مىفرمايد:
بنابراين قرآن كريم، هم براى بليغترين و فصيحترين افراد، در فصاحت و بلاغت معجزه است و هم براى حكماء در حكمتهاى آن و هم براى علماء در مطالب علمى و هم براى عالم اجتماعى، در مسائل اجتماعى و هم براى قانونگذاران، در قوانين و مقررات و هم براى سياستگذاران، در سياست و هم براى حكّام، در حكومت و خلاصه براى همه عالمين در آن حقايقى كه راهى براى كشف آن ندارند، مانند امور غيبى و مواردى كه انسان در شناخت رسيدن به آن حقائق، دچار سردرگمى است «2».
ايشان مجددا تأكيد مىكند كه اعجاز قرآن، از تمامى جهات است و قرآن از هر جهت براى خود، دعوى اعجاز مىنمايد، براى تمامى افراد انس و جن، عوام و خواص، عالم و جاهل، مرد و زن، متخصّصان و افراد عادى و ... و هر انسانى اين فطرت را دارد كه فضيلت را تشخيص دهد و كم و زياد آن را درك مىكند «3». ايشان مىگويد:
آيا هيچ عاقلى به خود جرأت مىدهد كه كتابى بياورد و ادعاى آن داشته باشد كه آن كتاب هدايت براى تمامى مردم عالم است و آنگاه در آن اخبار غيبى از گذشته و آينده و از امتهاى گذشته و آينده، نه يكى، و نه دو تا، آنهم در بابهاى مختلف از داستانها گذشتگان و امور غيبى نسبت به آينده، به شكلى كه هيچ يك از آنها، كوچكترين تخلّفى از واقع نداشته است «4».
و ايشان، سپس بيان مىدارد كه انسان عاقل و كسى كه مىتواند اين معانى و
__________________________________________________
(1)- همان، ص 60.
(2)- علّامه طباطبائى: فالقرآن آية للبليغ فى بلاغته و فصاحته و للحكيم فى حكمته و للعالم فى علمه و للإجتماعى فى إجتماعه و للمقننين و للسياسين فى سياستهم و للحكام فى حكومتهم و لجميع العالمين فيما لا ينالونه جميعا كالغيب و الاختلاف فى الحكم و العلم و البيان. ر. ك. به همان
(3)- همان.
(4)- همان، ص 61.
------------------------------------------------------------------------------------------
قضايا را تحليل و تعقل كند، شكى براى او باقى نمىماند كه اين مزاياى كلى و غير آنكه قرآن مشتمل بر آن است، فوق طاقت بشرى و بيرون از حيطه وسائل طبيعى و مادى است «1».
مرحوم علامه طباطبائى، در مورد عموميت اعجاز قرآن براى همه، اين نكته را نيز بيان مىدارد كه اگر كسى بگويد، فايده عموميت تحدى براى همه در چيست؟
و تحدى عموم مردم چه فايدهاى دارد؟ بايد خواص بفهمند كه قرآن معجزه است و كافى خواهد بود، زيرا عوام مردم در مقابل هر دعوتى، زود تسليم مىشوند و زود باورند، مگر همين عامه مردم نبودند كه در برابر دعوت امثال «بهاء» و «قاديانى» و «مسيلمه» كذّاب خاضع شده و تسليم آنها شدند، درحالىكه آنچه آنها آورده بودند، به هذيان و بيهودگى بيشتر شبيه بود.
سپس ايشان در پاسخ مىگويد: بايد توجه نمود كه براى اعجاز عمومى، جز اين راهى نيست، و براى تشخيص و تمييز كمال، در موضوعى كه از درجات و مراتب متعددى برخوردار است، راهى غير از اين وجود ندارد. لكن چون مراتب فهم افراد در تشخيص كمالات، متفاوت است، و كمالات هم داراى مراتبى است، براى تشخيص برترى و تفوق امرى بر امر ديگر، صاحبنظران هر فن مىبايد ارائه نظر نمايند و ديگران به آنها مراجعه نمايند.
ضمن آنكه فطرت و غريزه انسانى نيز در اين موارد به يارى انسان مىشتابد و او را يارى مىرساند. به ويژه كه اعجاز عمومى قرآن از سنخ رؤيت بصرى يا حادثه خاصى نيست كه مربوط به زمان و مكان خاصى باشد، بلكه از سنخ علم و معرفت است و از اين جهت، زمينه اظهار نظر در مورد آن براى همه صاحبان معرفت و در همه ايّام مقدور و ممكن است و هركس به قدر توانش، زمينه معرفت آن را دارد. پس تحدى و تعجيز قرآن عمومى و معجزه بودنش براى هر فرد بشر و براى تمام اعصار مىباشد «2».
----------------------------------------------------------------------------------------
(1)- همان.
(2)- همان.
اعجاز قرآن در نظر اهل بيت عصمت ع و بيست نفر از علماى بزرگ اسلام، ص: 79
--------------------------------------------------------------------------------------------------