• العربية
  • English
  • فارسی
 
امام زمان (عج) :

سجده شکر از لازمترین و واجبترین مستحبّات است.

   
 
 
 

علل اختلاف قرائات در قرآن :


4. تأثير لهجه‏ها
از ديگر زمينه‏ها و علل اختلاف قراآت، تعدّد لهجه‏ها و تأثير آنها در قرائت قرآن بوده است. هر قبيله‏اى براى خود لهجه مخصوصى داشت كه گاهى از اين لهجه‏ها، به لغت و لسان تعبير مى‏شود. اختلاف لهجه‏ها و قبايل گاهى آن قدر شدّت مى‏يافت كه هر قبيله، فقط معانى و واژه‏هاى عربى لهجه خود را درك مى‏كرده است و اگر به لهجه ديگرى سخن گفته مى‏شد، معناى كلمات براى آنان روشن نبود؛ مانند اختلاف عدنانيه در حجاز و قبايل قحطانيه در يمن. ابو عمرو بن العلاء مى‏گويد: «زبان حمير و أقاصى يمن مانند زبان ما نيست، هم چنان كه عربيت آنان نيز مانند عربيت ما نيست.» «2»
اختلاف لهجه‏ها به شكل‏هاى ذيل متبلور شده است:
الف) اختلاف در جايگزينى حروف؛ مانند تبديل كاف به شين در قبيله قيس، لذا آيه شريفه: جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيًّا «3» را، جعل ريش تحتش سرّيا مى‏خوانده‏اند، و يا اولئك را
__________________________________________________
(1) همان، ص 161.
(2) ابن جنى، الخصائص، ج 1، ص 329.
(3) مريم (19) آيه 24.
نزول قرآن و رؤياى هفت حرف، ص: 183
اولالك و الناس را النات و اياك نعبد را هيّاك نعبد. كعب بن مالك نقل مى‏كند:
عمر شنيد كه كسى آيه شريفه: لَيَسْجُنُنَّهُ حَتَّى حِينٍ «1» را عتى حين مى‏خواند. بدو گفت: چه كسى اين چنين بر تو اقراء نموده است؟ گفت: از ابن مسعود چنين آموخته است. عمر شكل صحيح آيه را كه «حتى حين» بود براى او خواند و نامه‏اى به ابن مسعود نوشت و بعد از سلام، به وى متذكر شد كه خداوند قرآن را به زبان عربى مبين و به لغت اين گروه از مردم قريش نازل كرده است. وقتى نامه من به دست تو رسيد، قرآن را براى مردم به لغت قريش اقراء كن، نه به لغت هذيل. «2»
ب) اختلاف در حركات؛ مانند نستعين به فتح نون و كسر آن، و مانند معكم و معكم و مانند إن هذين و ان هذان.
ج) اختلاف در تحريك حرف ساكن به كسر و ضم؛ مانند اشتروا الضلالة، به ضم و كسر واو.
د) اختلاف در ادغام؛ مانند مهتدون و مهدّون به تشديد دال در دوم.
ه) اختلاف در اشباع به شكلى كه در اشباع كامل حرفى ظاهر مى‏شود؛ مانند انظر و انظور.
هر قبيله‏اى براى لهجه خود حرمت مى‏نهاد؛ حتى در قرائت قرآن، معيار را لهجه خويش مى‏دانست. از ابن عباس روايت كرده‏اند كه قرآن به لغت كعبين نازل شده است:
قرآن به لغت كعبين نازل شده است. به وى گفته شد، چگونه؟ گفت: زيرا آنها از يك خانواده هستند. «3»
__________________________________________________
(1) يوسف (12) آيه 35.
(2) فتح البارى، ج 9، ص 24، و كنز العمال، ج 2، ص 377: قال: سمع عمر رجلا يقرأ هذا الحرف ليسجننه عتى حين ... فاقرء الناس بلغة قريش و لا تقرئهم بلغة هذيل.
(3) الاتقان فى علوم القرآن، ج 1، ص 169.
نزول قرآن و رؤياى هفت حرف، ص: 184
سيوطى خود معناى «لغت» را چنين بيان مى‏دارد: «مقصود چگونگى نطق در هنگام تلاوت آن است از رعايت ادغام و اظهار و اشباع و ....» «1» لهجه‏ها آن قدر اصالت داشت كه هر كسى از هر قبيله‏اى و لغتى، چه در صدر اسلام و چه در قرون بعدى، خود را مجاز نمى‏دانست كه قرآن را بر غير لهجه خود تلاوت نمايد. در واقع گر چه لغت همه عربى بود ولى لهجه‏هاى متعدد، موجب تمايز اعراب در هنگام نطق مى‏شد و از همين رو در قرائت الفاظ آيات هم قراآت متعدد را در آيه واحد به همراه داشت؛ براى مثال:
1. آيه: فَاسْتَوى‏ عَلى‏ سُوقِهِ، «2» را ابن كثير چنين قرائت نموده است: فاستوى على سؤقه؛ به شكل همزه ساكنه به جاى سوقه. ابو حيان معتقد است: «اين قرائت مربوط به لغت ضعيفى است.» «3»
2. آيه شريفه: إِذَا الرُّسُلُ أُقِّتَتْ، «4» خوانده شده است «وقّتت»، بر اساس لهجه مضر سفلى «5».
3. آيه: فَإِمَّا تَرَيِنَّ مِنَ الْبَشَرِ، «6» «ترئنّ» قرائت شده است؛ يعنى بر اساس قرائت ابو جعفر و نافع و ابو عمر. «7»
4. آيه: عَلى‏ كُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءاً، «8» «جزّا» هم قرائت شده است. طبرسى: عاصم در روايت ابى بكر «جزءا» با همزه و با حالت تنوين خوانده است، ولى ابو جعفر جزّا و مشدد خوانده و ديگران با همزه و حالت تخفيف خوانده‏اند. «9»
__________________________________________________
(1) همان، ص 166.
(2) فتح (48) آيه 29.
(3) التهميد فى علوم القرآن، ج 2، ص 28.
(4) مرسلات (77) آيه 11.
(5) البحر المحيط، ج 8، ص 405.
(6) مريم (19) آيه 26.
(7) البحر المحيط، ج 6، ص 185.
(8) بقره (2) آيه 260.
(9) مجمع البيان، ج 2، ص 642.



 

انجمن‌ها
دانشگاه‌ها
پژوهشگاه‌ها
مراجع عظام
سایر

انتشار محتوای این وبگاه تنها با ذکر منبع مجاز میباشد

X
Loading