مَن ماتَ مِنكُم وَ هُوَ مُنتظِرٌ لِهذا الأََمرِ كان كَمَن هوُ مَعَ القائِمِ فی فُسطاطِه.
هر کس از شما که در حال انتظار ظهور حضرت مهدی(علیهالسلام) از دنیا برود همچون کسی است که در خیمه و معیت آن حضرت در حال جهاد به سر میبرد. (بحار، ج ٥٢، ص ١٢٦)
«محمد باقر مجلسى»
شيخ الاسلام، علامه محمد باقر فرزند محمد تقى مجلسى- نور اللّه ضريحه و قدس اللّه روحه- از محدثين بزرگ عالم تشيع است كه شيخ حرّ عاملى، صاحب كتاب وسائل الشيعه، از او چنين ياد مىكند: مولى محمد باقر مجلسى، عالم، فاضل، ماهر، محقّق، مدقّق، علّامه، فهامّه، فقيه، متكلّم، محدّث، جامع محاسن و فضائل عظيم الشأن مىباشد. مرحوم مجلسى، عالم ربّانى بود كه با علوم معقول و منقول آشنا بود و براى اسلام خدماتى ارزنده را انجام داد. از جمله خدمات او، آثار ارزشمند او مىباشد كه به شرح ذيل است:
1- كتاب بحار الانوار، شامل 25 جزء كه اكنون در 110 جلد چاپ شده و يكدوره معارف و تاريخ و اعتقادات اسلامى است.
__________________________________________________
(1)- ما يوجد من جمعه فان له صفتى الجزاله و العذوبة و هما كالمتضادين. همان
(2)- ما وقع فى اجزائه من امتزاج بعض انواع الكلام ببعض. همان
(3)- ان كل فضيلة تنعش فى تأسيس اللغة. همان
(4)- وجود التفاضل بين بعض اجزائه من السور. همان
(5)- وجود ما يحتاج العباد الى عمله من اصول دينهم و فروعه ... فقيه من انواع الاعراب و الحقيقة و المجاز حتى الطب .... همان، ص 1006
(6)- وجود قوة النظم فى اجزائه كلّها حتى لا يظهر فى شئ من ذلك تفاوت و لا اختلاف. همان
اعجاز القرآن در نظر اهل بيت عصمت ع و بيست نفر از علماى بزرگ اسلام، ص: 66
2- مرأة العقول فى شرح اخبار آل الرسول در شرح كافى در 24 مجلد چاپ شده؛
3- ملاذ الاخبار در شرح كتاب تهذيب الاخبار؛
4- اربعين؛ 5- الفوائده الطريفه در شرح الصحيفه؛
6- رسالة الاعتقادات؛ 7- عين الحياة؛ 8- حق اليقين؛
9- حلية المتقين؛ 10- جلاء العيون؛ 11- زاد المعاد؛
12- مشكاة الانوار؛
13- الوجيزه فى الرجال و بيش از پنجاه كتاب فارسى و عربى ديگر.
فخر الامه، علّامه گرانقدر، شيخ محمد باقر مجلسى- قدس اللّه سره- (ت 1110 ه. ق.)، شخصيت عالىمقامى است كه در كتاب مفصل و ارزندهاش يعنى، «بحار الانوار الجامعه لدرر الاخبار الائمه الاطهار» در جلد هفدهم كتاب، در بحث تاريخ پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم، در بخش، معجزات آن حضرت، نخستين باب را به اعجاز قرآن تحت عنوان «اعجاز ام المعجزات» «1» اختصاص داده است. او در آن به ذكر آيات اعجاز و تفسير آنها و سپس ذكر رواياتى در بحث اعجاز و در پايان به بحث حقيقت معجزه و چگونگى دلالت آن بر پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم و ذكر وجوه اعجاز قرآن مىپردازد.
ابتداء ايشان براساس شيوه خود به ذكر حدود صد آيه در بحث اعجاز و تحدّى قرآن و تفسير آنها مىپردازد و در ذيل آيه شريفه: فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكافِرِينَ «2» بيان مىدارد كه آيه شريفه، دلالت بر اعجاز قرآن و درستى رسالت پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و اله و سلم دارد، زيرا پيامبر مشركان را به مبارزه در همانندآورى قرآن دعوت كرد و سپس اعلام كرد اگر نتوانستيد كه هرگز نمىتوانيد به مانند قرآن را بياوريد، حكايت از اعجاز قرآن دارد و تعبير «لن تفعلوا» تأكيدرسائى در آن است كه در آينده هم قطعا نمىتوانيد به مانند
__________________________________________________
(1)- ر. ك. به بحار الانوار، ج 17، ص 225- 159.
(2)- پس اگر چنين نكنيد- كه هرگز نخواهيد كرد- از آتشى بترسيد كه هيزم آن، بدنهاى مردم (گنهكار) و سنگها است و براى كافران آماده شده است. بقره آيه 24
قرآن را بياوريد و خود خبر غيبى از آينده است «1».
مرحوم مجلسى در ذيل آيه شريفه: أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً «2» اشاره به اعجاز قرآن در سلامت آن از هرگونه عيبى و كاستى مىنمايد و مىگويد:
جمعى از متكلمين در مورد آيه شريفه معتقدند كه مراد از سلامت قرآن، آن است كه قرآن كتاب بزرگى است كه مشتمل بر علوم فراوانى است. اگر قرآن از نزد غير خدا مىبود هر آينه در آن كلمات متناقض يافت مىشد، چون لازمه هر كتاب بزرگى كه در موضوعات گسترده است، وجود تناقض مىباشد و حال آنكه چنين تناقضى و اختلافى در قرآن وجود ندارد، دليلى بر اعجاز آن مىباشد «3».
سپس ايشان رأى ابو مسلم اصفهانى را نيز در ذيل آيه مذكور ذكر مىكند و مىگويد:
مقصود از عدم اختلاف، آن است كه فصاحت قرآن، همسان و در رتبه واحدى است و اختلافى در آن وجود ندارد تا آنكه بخشى از آن كلام ركيك و غير فصيح باشد.
بلكه سرتاسر قرآن داراى فصاحت است كه در هيچ كتابى، يكسانى در مطالب آن از نظر رتبه وجود ندارد «4».
مرحوم علّامه مجلسى پس از ذكر آيات تحدى و مبارزهطلبى، مراتب تحدّى را در شش مرحله به شرح ذيل مىداند و مىگويد: بدان كه مراتب تحدى پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم به قرآن چنين است:
1- تحدى به كل قرآن در آيه: قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلى أَنْ يَأْتُوا
__________________________________________________
(1)- ر. ك. به بحار الانوار، ج 17، ص 167.
(2)- آيا درباره قرآن نمىانديشيد؟ اگر از سوى غير خدا بود، اختلاف فراوانى در آن مىيافتند. سوره نساء آيه 82
(3)- ر. ك. به بحار الانوار 17/ 174.
(4)- ما ذكره ابو مسلم الاصفهانى و هو انّ المراد منه، الاختلاف فى رتبة الفصاحة حتى لا يكون فى جملته ما يعدّ فى الكلام الركيك. بل بقيت الفصاحة فيه من اوّله الى آخره على نهج واحد و من المعلوم ان الانسان و ان كان فى غاية البلاغة و نهاية الفصاحة فاذا كتب كتابا طويلا مشتملا على المعانى الكثيره فلابدّ و ان يظهر التفاوت فى كلامه. ر. ك. بحار الانوار، همان
اعجاز القرآن در نظر اهل بيت عصمت ع و بيست نفر از علماى بزرگ اسلام، ص: 68
بِمِثْلِهِ ... «1»؛
2- تحدى به ده سوره؛
3- تحدى به يك سوره؛
4- تحدى به كلامى مانند قرآن؛
5- دعوت به آوردن مراحل چهارگانه فوق براى كسى كه همانند پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم، امّى باشد و نزد كسى تعليم نديده باشد و سپس در سوره يونس، معارضه به حتى سوره واحد از هركسى كه مىخواهد باشد، امّى يا غير امّى؛
6- تحدى همه مردم به كمك يكديگر در آوردن مانند قرآن با تعبير: وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ ... «2» برخلاف مراحل قبلى كه تحدى فردى بوده است «3».
ايشان يكى از وجوه اعجاز قرآن را دورى از تناقض و ناسازگارى آن مىداند و در ذيل آيه شريفه: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَنْزَلَ عَلى عَبْدِهِ الْكِتابَ وَ لَمْ يَجْعَلْ لَهُ عِوَجاً «4» بيان مىدارد كه قرآن در ذات كامل و از هرگونه كاستى بدور است و مقصود از نفى «عوج» را چنين بيان مىدارد:
1- نفى تناقض و ناسازگارى در آيات؛
2- عدم خلل در محتوى آيات از توحيد و نبوت و معاد كه همه حق و داراى واقعيت است؛
3- دعوت قرآن به صراط مستقيم، يعنى دعوت خلق به سوى حق و از دنيا به آخرت و از انحرافات به سعادتها كه در اين جهت قرآن از هر كجى و انحرافى بدور
__________________________________________________
(1)- بگو اگر انسانها پريان اتفاق كنند كه همانند قرآن را بياورند .... اسراء آيه 88
(2)- غير از خدا هركس را مىتوانيد، به يارى طلبيد .... يونس آيه 38
(3)- و اعلم انه قد ظهر بما قرّرنا أنّ مراتب تحدّى رسول اللّه بالقرآن ستّة فأوّلها: انه قد تحداهم بكل القرآن كما قال:
قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ. الآيه و ثانيهما: انه تحداهم بعشر سور و ثالثها: انه تحداهم بسورة واحدة و رابعها: انه تحداهم بحديث مثله و خامسها: ان فى تلك المراتب الاربعه كان يطلب ان يأتى بالمعارضه رجل يساوى رسول اللّه .... ر. ك. بحار الانوار 17/ 187
(4)- حمد مخصوص خدايى است كه اين كتاب (آسمانى) را بر بنده (برگزيده) اش نازل كرد و هيچگونه كژى در آن قرار نداد. سوره كهف آيه 1
است «1».
علامه بزرگوار مجلسى، پس از ذكر آيات و روايات بحث اعجاز قرآن، براى اعجاز هفت شرط را به شرح ذيل لازم مىداند:
1- معجزه مىبايد فعل خدا و يا از طرف فرستاده خدا باشد؛
2- خارق عادت باشد؛
3- ديگران از آوردن مانند آن، ناتوان باشند؛
4- همراه تحدى باشد، گرچه تصريح به آن نشود، لكن از قرائن حال، تحدى آن آشكار باشد؛
5- آنچه را كه ادعا كرده، اتفاق بيافتد و نه كار خارق العاده ديگرى؛
6- آنچه كه به عنوان معجزه اتفاق مىافتد، مؤيد باشد و نه تكذيبكننده؛
7- معجزه پس از ادعا و يا مقارن آن باشد و نه قبل از آن «2».
مرحوم مجلسى، به ذكر وجوه اعجاز قرآن مىپردازد و ضمن بيان نظر برخى از علماء در بحث اعجاز قرآن، مهمترين و شاخصترين، اعجاز قرآن را در فصاحت و بلاغت آن مىداند و مىگويد:
عموم علماء از عامّه و خاصّه ... بر آن هستند كه اعجاز قرآن، به جهت فصاحت بالائى قرآن و همينطور بلاغت اعلى آن مىباشد، آنچنانكه فصحاء عرب و علماء زبان شناس، بر آن اعتراف دارند و آنان كه احاطه كامل بر ساختار زبان دارند. و همچنين از وجوه اعجاز قرآن، اشتمال قرآن بر اخبار غيبى نسبت به گذشته و آينده مىباشد و همچنين دارا بودن قرآن بر مطالب دقيق علمى الهى، نسبت به مبدأ و معاد و دارا بودن قرآن از مكارم اخلاق و بيان حكمتهاى علمى و عملى ... و همچنين دورى قرآن از هرگونه ناسازگارى با توجه به گستردگى قرآن و ... ولكن وجه اول، از همه سزاوارتر است «3».
__________________________________________________
(1)- ر. ك. به بحار الانوار، ج 17، ص 191.
(2)- ر. ك. به همان، ص 222.
(3)- و اما وجه اعجاز فالجمهور من العامه و الخاصة ... على ان اعجاز القرآن بكونه فى الطبقه العليا من الفصاحة-
اعجاز القرآن در نظر اهل بيت عصمت ع و بيست نفر از علماى بزرگ اسلام، ص: 70