اِنتَظِروا الفَرَجَ وَلا تَیأسُوا مِن رَوحِ الله.
همواره در انتظار باشید و یأس و ناامیدی از رحمت خدا به خود راه مدهید. (بحار، ج ١٥، ص ١٢٣)
2- اعجاز قرآن در بيان استدلالهاى آن و شفافيت و رسائى آنها «2»
مرحوم بلاغى معتقد است، زمانى كه قرآن نازل شد و بر قلب پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم فرود آمد، زمان جهل و گمراهى مردم بود و اغلب مردم بتپرست بودند و شرك و نفاق بر عالم چيره شده بود. در آن دوران قرآن براى هدايت بشر از طرف خداوند نازل شد كه بيانگر معارف الهى بود. قرآن براى دعوت بشر به سوى هدايت، از ابزارهاى گوناگون استفاده نمود كه از جمله مهمترين آنها، استدلالها و براهين و حجتهاى قرآنى بود كه آنها بسيار گويا و شفاف و در قالبهاى استوار، براى هر مخاطبى فراهم شده بود. و مرحوم بلاغى در بخشى از كلام خود مىگويد:
آن استدلالها بر بهترين شيوه و سودمندترين طريقه بود به شكلى متعالى و پيشرفته كه نور غريزه فطرى را در هر فردى زنده مىكرد «3».
احتجاجات قرآن در موضوع خداشناسى، معادشناسى و صفات خدا و ... به
__________________________________________________
(1)- بلاغى: بل نقول ان القرآن الكريم اشترك فى تاريخه فى بعض القصص مع التوراة الرائجه التى اتفق اليهود و النصارى و لا أنّه كتاب اللّه المنزل على رسوله موسى فأوردت هذه التوراة تلك القصص و هى مملوءة من الخرافات و الكفر أو عدم الانتظام فمن ذلك قصه آدم ... و القرآن الكريم أورد القصه ... فجاءت هذه القصص بكرامة الوحى الالهى منزهة عن كل خرافة، جارية على المعقول، شريفة البيان و ذلك مما يقيم الحجة و يوجب اليقين بانه لا يكون الّا من وحى اللّه. ر. ك به آلاء الرحمن 1/ 9
(2)- اعجاز فى وجهة الاحتجاج. ر. ك. به همان، ص 11
(3)- بلاغى: تلك الحجج الجارية على أحسن نهج و أعمه نفعا فى الاحتجاج و التعليم جاء بها على أرقى بها يستلفت العامى الى نور الغريزه الفطريه فيمثله لشعوره. ر. ك. به همان
-----------------------------------------------------
شكل گسترده وجود دارد به شكلى كه حقايق مستور را نشان مىدهد، درحالىكه در اناجيل، اگر نگريسته شود و احتجاجات با قرآن مقايسه گردد، بخوبى روشن مىشود كه قرآن از اعجاز و شگفتى برخوردار است. مرحوم بلاغى به نمونههاى از آنها در كتاب خود اشاره نمايد «1».
3- اعجاز در سلامت قرآن از هرگونه تناقض و ناسازگارى «2»
علامه بلاغى، معتقد است كه قرآن در رشتههاى گوناگونى از علوم و معارف، مطالب خاص علمى را بيان داشته است، مانند فلسفه، سياست، خطابه، علوم اجتماعى، اخلاقى، قوانين مدنى، نظامى و ... فنونى كه هركدام امروزه متخصصانى برجسته دارد.
قرآن در تمامى علوم مذكور وارد شده و با بهترين شيوه و در سطح عالى به بيان آنها پرداخته است، درحالىكه در بيان هريك از علوم دچار وهن و لغزش و ناسازگارى نشده است، همچنانكه ناسازگارى بين تمامى آنها در مقايسه با يكديگر نيز وجود ندارد.
ايشان بيان مىدارد كه خود قرآن نيز بر اين امر در آيات متعددى تأكيد مىنمايد و مىفرمايد: أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً «3»، كه نشانگر آن است كه چگونه ممكن است، بشرى مانند محمد كه امّى بود و از تعليماتى برخوردار نشده بود، بتواند چنين مطالب منسجم و هماهنگى را ارائه نمايد ايشان تأكيد مىكند كه اگر در اين جهت هم به عهدين نظرى افكنده شود، وجود مطالب ناهماهنگ در آن، كاملا قابل دريافت مىباشد و ايشان براى مطالعه نمونههاى از آنها، مخاطب خويش را به كتاب «الهدى» سفارش مىكند «4».
__________________________________________________
(1)- ر. ك. به همان، ص 12.
(2)- اعجازه فى وجهة الاستقامة و السلامة من الاحتلاف و التناقض. ر. ك. به همان
(3)- آيا در قرآن نمىانديشند؟ اگر از سوى غير خدا بود، اختلاف فراوانى در آن مىيافتند. نساء آيه 82
(4)- ر. ك. بلاغى، آلاء الرحمن، 1/ 12.
اعجاز القرآن در نظر اهل بيت عصمت ع و بيست نفر از علماى بزرگ اسلام، ص: 74