اَكثِروا الدُّعاءَ بِتَعجِیل الفَرَجِ فَاِنَّ ذلِكَ فَرَجُكُم.
برای تعجیل در ظهور من زیاد دعا کنید که خود فَرَج و نجات شما است. (کمالالدین، ج ٢، ص ٤٨٥)
6 - جامعيت قرآن سخنان فصيح هر شاعر يا خطيبى در فنّ و حوزه خاصى، برجسته و ممتاز است، به شكلى كه در غير آن حوزه و فن، او نمىتواند كلامى درخور فصاحت ارائه نمايد. در واقع تخصص هر فصيح و بليغى در امر خاصى است، مانند اينكه گفته شده، شعر امرؤ القيس، در حالت طرب و توصيف زنان و لشكر سرآمد است.
شعر نابغه در ترسيم حالت خوف و ترس. شعر أعشى در توصيف حالت نياز و همچنين در توصيف خمر. شعر زهير در توصيف رغبت و اميد و... بدينسان هر شاعرى، شهرت و آوازه فصاحتى شعر او در جهت خاصى بوده است و در غير آن مورد، مقبوليت نداشته است و لكن قرآن با آنكه در حوزههاى فراوانى و در موضوعات متنوعى سخن گفته، در تمامى موارد از فصاحت سرشار برخوردار است.
7 - مصدريت علوم قرآن، منشأ و اصل علوم بسيارى به شمار مىرود، زيرا، علم كلام، فقه، اصول فقه، نحو، لغت، اخلاق و... همه از قرآن برگرفته شدهاند و كتابى كه بخواهد منشأ علوم باشد، آن هم در حد گسترده، طبيعى است كه به نظر فصحاء نمىتواند، حالت فصحاء و بلاغت خود را حفظ نمايد؛
چون ناچار است يك سرى قوانين و دستوراتى را بيان نمايد كه ديگر در تبيين آنها، قالبهاى كلام و نظم آنها، در چهار چوب قواعد فصاحت و بلاغت نمىگنجد، لكن قرآن با آنكه از نظر معنى و محتوى سرچشمه بسيارى از علوم و مفاهيم كليدى است، اما باز در اوج فصاحت و بلاغت است .
به نظر مىرسد مواردى را كه فخر رازى بيان داشت، قابل تعمّق باشند و هريك بتواند به نوعى اعجاز بلاغتى قرآن را ترسيم نمايد، گرچه موارد مذكور، قابل بازگشت به هم نيز بودند.
در هر حال، اهتمام فخر رازى به اعجاز بلاغتى، امر پسنديده مىباشد، اما بايد دانست كه اختصاص اعجاز قرآن بر جهات بلاغى، امرى نادرست مىباشد و بررسى جنبههاى ديگر اعجاز قرآن نيز مىبايد مورد نظر باشد.
البته توجه فخر رازى به مسائل بلاغى قرآن، يا از جهت تخصص ايشان به اين امر و يا حكايت از شهرت اعجاز قرآن در فصاحت، در قرن ششم و هفتم بوده است.
----------------------------------------------------------
کتاب اعجاز قرآن . مودب ص 110 و...