مَن ماتَ مِنكُم وَ هُوَ مُنتظِرٌ لِهذا الأََمرِ كان كَمَن هوُ مَعَ القائِمِ فی فُسطاطِه.
هر کس از شما که در حال انتظار ظهور حضرت مهدی(علیهالسلام) از دنیا برود همچون کسی است که در خیمه و معیت آن حضرت در حال جهاد به سر میبرد. (بحار، ج ٥٢، ص ١٢٦)
26 - بكار بردن انواع شكلهاى خبرى و انشايى در قرآن در مرتبه خود شگفت آور است مانند: تعجب، وعد و وعيد، نفى، انكار، توبيخ، تهديد و....
27 - از ديگر مزاياى معجزآساى قرآن، عبارات قسمهاى قرآن است كه خداوند بر خود يا مخلوقات هستى، مانند خورشيد، ماه، شب و... قسم ياد نموده است.
28 - مشتمل بودن قرآن بر انواع برهانها، مانند استدلال بر وجود خدا، به طريق برهان تمانع در آيه شريفه: {/لوْ كان فِيهِما آلِهةٌ إِلاّ اللّهُ لفسدتا/}{} اگر در آسمان و زمين به جز خداى يكتا، خدايانى وجود داشت، همان خلل و فساد در آسمان و زمين راه مىيافت. و همچنين بهرهمندى قرآن از ديگر شكلهاى استدلال.
29 - وجود امثال گوناگون در قرآن، چه امثال ظاهرة و چه امثال مضمره، كه از شگفتيهاى قرآن است مانند: آيه شريفه: {/لا تجْهرْ بِصلاتِك و لا تُخافِتْ بِها و اِبْتغِ بيْن/}
{P(1) - قمر، 22: ما قرآن را براى تذكر آسان كرديم.P}
{P(2) - انبياء، 22.P}
{/ذلِك سبِيلاً/}{P1P} در نماز، تو صدا را نه بسيار بلند و نه بسيار آهسته گردان، بلكه حد ميانى را اختيار كن. اين آيه شريفه دلالت بر مثل معروف، حد ميانه و رعايت اعتدال در هر امرى را دارد.
30 - فراگير بودن قرآن، از نظر آيات عدل الهى، رجاء الهى، خوف الهى و در كنار هم بودن هم آنها، مثل آيه شريفه: {/فمنْ يعْملْ مِثْقال ذرّةٍ خيْراً يرهُ * `و منْ يعْملْ مِثْقال ذرّةٍ شرًّا يرهُ/}{P2P} پس در آن روز هركس به قدر ذرهاى كار نيك كرد، پاداش آن را خواهد ديد، و هركس به اندازه ذرهاى كار زشت مرتكب شد، آن هم به كيفرش خواهد رسيد.
همچنين فراگير بودن قرآن از جهت وجود نامهاى اسماء اشياء، ملائكه، القاب، اسماء قبايل، بلاد، كواكب، جبال و... مانند: ياجوج، مأجوج، عاد، ثمود، قريش، روم، مدين، شمس، شعرى، فردوس، كوثر، سلسبيل، سجين، ادريس، آزر، احمد و....
ديدگاه سيوطى در مورد اعجاز قرآن، كه حاصل اقوال و آراء ديگران نيز بود، تنها اشاره به برخى از وجوه اعجاز قرآن دارد و برخى از وجوه ديگر، از نظر ايشان مورد غفلت مانده است كه به تبيين آن پرداخته خواهد شد. از طرفى برخى از وجوه مذكور با برخى ديگر قابل جمع نيز مىباشند و به عنوان مثال، اعجاز بلاغى قرآن، مىتواند شامل وجه، 23، 24، 25، 26 و... باشد.
برخى از وجوه هم، اختلافى هست مانند وجه دهم كه اشاره به اختلاف حروف قرآن از نظر قرائت دارد. زيرا قرائات قرآن، چهبسا همه موارد آن، مورد تأييد نباشد و قرآن مىبايد داراى قرائت واحد باشد، همانطور كه در بحث قرائات به آن اشاره شده و حاصل آن اين است كه قرآن داراى يك قرائت بيش نبوده است.{P3P}
-------------------------------------------------------------
{P(1) - اسراء، 110.P}
{P(2) - زلزله، آيات 7 و 8.P}
{P(3) - نزول قرآن و رؤياى هفت حرف، مؤدب، قرائت واحد. ص 263.P}
---------------------------------------------------
اعجاز قرآن . سید رضا مودب . ص 156