• العربية
  • English
  • فارسی
 
ـ حضرت مهدی(ع): :

اَنَا خاتِمُ الأوصیاءِ وَ بی ‌یدفَعُ اللهُ البَلاءَ عَن اَهلی و شیعَتی.

من ختم‌کنندة راه اوصیا هستم و به وسیلة من خدا بلاها را از اهل بیت من و شیعیانم دفع می‌نماید. (غیبت شیخ طوسی، ص ٢٤٦)

   
 
 
 

اعجاز قران از نظر علمای شیعه : علامه طبرسی


«شيخ طبرسى»

امين الاسلام، ابى على فضل بن حسن طبرسى (ت 548 ه ق) از علماى قرن ششم هجرى و صاحب تفسير ارزشمند «مجمع البيان فى تفسير القرآن»، شخصيت عالى‏قدرى كه جهان تشيع به او افتخار مى‏كند. تفسير او، مرجع، تفاسير متأخرين مى‏باشد. او در مقدمه تفسيرش، به بحث اعجاز قرآن اشاره مى‏كند و ضمن بيان‏ اينكه قرآن معجزه است، بيان مى‏دارد كه بررسى وجوه اعجاز قرآن مربوط به كتب اصول اعتقادى است و مى‏فرمايد:
قرآن معجزه‏اى خارق العاده است كه گواه صادقى بر رسالت پيامبر اسلام صلى اللّه عليه و اله و سلم است و سخن در وجوه اعجاز آن، به اينكه اعجاز آن مربوط به فصاحت فوق العاده آن يا نظم مخصوص آن و اسلوب بديع آن و يا صرفه ... است، جاى آن در كتب اصول است كه مشايخ متكلمين به‏ ويژه سيد مرتضى در كتاب «موضح عن وجه الاعجاز» به آن پرداخته است .

مرحوم طبرسى، پس از شروع تفسير قرآن، در نخستين آيات تحدى بر اساس ترتيب موجود، در سوره بقره در ذيل آيه شريفه: وَ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى‏ عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ «2» مى‏فرمايد: مقصود از فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ يعنى مانند «قرآن»، همان‏طوركه در سوره اسراء هم مى‏فرمايد: يَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ يعنى به‏مانند قرآن را بياوريد، يعنى سوره‏اى را بياوريد كه پيامبر آورد و داراى اعجاز از جهت نظم و جزالت لفظ و فصاحت مخصوص به خود است و همينطور اخبار از گذشته و آينده مى‏دهد .

از عبارات مذكور او استفاده مى‏شود كه ايشان اعجاز قرآن را مختص به فصاحت آن و همينطور به نظم مخصوص آن هم نمى‏داند، بلكه اخبار غيبى و همينطور امور ديگرى را نيز در قلمرو اعجاز قرآن مى‏داند و لذا در ذيل آيات‏ ديگرى به شرح ذيل، به آنها اشاره مى‏كند:

1- در ذيل آيه شريفه: اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَ قُلُوبُهُمْ إِلى‏ ذِكْرِ اللَّهِ . مى‏فرمايد:

قرآن را خداوند، حديث ناميده است، چون از سنخ كلام و سخن و از بهترين سخن‏ها است. زيرا از اوج فصاحت برخوردار است و چون قرآن دربردارنده همه نيازهاى مكلف از توحيد و عدل و ... مى‏باشد .

2- در ذيل آيه شريفه: قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلى‏ أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ كانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيراً «3». مى‏فرمايد: معناى آيه اين است كه اى پيامبر به كفار بگو، اگر جن و انس به پشتوانه يكديگر، جمع شوند تا مانند قرآن را در فصاحت، بلاغت و نظم، بياورند عاجز خواهند شد، قرآنى كه در مرتبه عالى از بلاغت، نظم و زيبايى معنى و بدور از هرگونه تناقض مى‏باشد .

3- در ذيل آيه شريفه: أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَياتٍ «5» مى‏فرمايد كه اعجاز قرآن در نظم و فصاحت آن بوده است و قرآن بر لغت عربها بوده و آنها از آوردن آن، عاجز بوده‏اند و آيه شريفه دلالت بر اعجاز قرآن در فصاحت و بلاغت در نظم مخصوص آن دارد، فصاحتى كه در حد اعلى است و عربها از آوردن حد اعلاى آن ناتوان بودند «6». اعجاز از نظر ايشان به قول صرفه هم مربوط نمى‏شود، زيرا كلام ركيك هم داراى اعجاز است و عربها از آوردن آن ناتوان‏ نبودند .

4- در ذيل آيه شريفه: أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ «2» مى‏فرمايد: مقصود مانند قرآن در بلاغت است. زيرا آنها همزبان قرآن بودند و وقتى عاجز شدند، فهميدند كه قرآن، سخن بشر نيست و از جنس كلام الهى است .

از مجموع برداشتهاى تفسيرى طبرسى، استفاده مى‏شود كه ايشان اعجاز قرآن را منحصر به وجه خاصى نمى‏داند و بر اعجاز در فصاحت، بلاغت، نظم خاص، حسن بيان، اخبار غيبى، و دارا بودن قرآن از نظر محتواى بر بهترين مطالب اعتقادى در جهت هدايت و ... تأكيد دارد.

اعجاز قرآن . مودب ص: 61



 

انجمن‌ها
دانشگاه‌ها
پژوهشگاه‌ها
مراجع عظام
سایر

انتشار محتوای این وبگاه تنها با ذکر منبع مجاز میباشد

X
Loading