برای تعجیل فَرَج زیاد دعا کنید، زیرا همین دعا کردن، فَرَج و گشایش شماست.
روايات بخش دوم نيز اگر چه مربوط به نزول الفاظ قرآن بر هفت حرف نمىشوند و به حوزه ديگرى تعلّق دارند، و در كلمه سبعة احرف از نظر لفظى به هم شبيهند، از سند قوى برخوردار نيستند. زيرا در روايت اول محمد بن يحيى صيرفى وجود دارد كه او نيز مجهول است. علّامه مامقانى در مورد او مىگويد: «حال او مجهول است.» «1»
در روايت دوم هم، سند به صورت مردّد بيان شده است: «عن ابن ابي عمير أو غيره». و ترديد در سند خود موجب نقص در سند است. در روايت سوم هم سند مرسل است كه موجب ضعف آن شده است، چون در آن آمده است:
«محمد بن إبراهيم النعماني مرسلا عن أمير المؤمنين».
لذا روايات بخش دوم نيز از قوت سندى برخوردار نيستند، و اگر از جهت سند، داراى قوت هم بودند، مربوط به نزول و قرائت آيات قرآن بر هفت حرف نمىشوند. بلكه به محتوا و معناى قرآن ناظرند.
در مورد اعتبار سند روايت نزول الفاظ قرآن بر سبعة احرف، مرحوم محدث نورى مىگويد:
اگر كسى بگويد: معناى روايت صدوق چيست كه مىفرمايد ... «خدا تو را (پيامبر) امر مىفرمايد كه بر هفت حرف بخوانى» مىگويم: بر ظاهر آن روايت نمىتوان عمل كرد ... و در ضعف آن همين مقدار بس كه صدوق و ناقل آن، بر آن عمل نكردهاند. زيرا صدوق در كتاب عقايدش بيان مىدارد
__________________________________________________
(1) تنقيح المقال، ج 3، شماره 11515.
نزول قرآن و رؤياى هفت حرف، ص: 244
---------------------------------------------------------------------------
كه قرآن بر حرف واحد نازل شده است. «1»
دانشمند شيعه، مرحوم محمد جواد نجفى بلاغى نيز در تفسيرش مىگويد:
«روايات دال بر نزول قرآن بر هفت حرف، سست و بىاعتبار و ضعيف است.» «2» آية اللّه خوئى هم مىگويد: «اصل روايت (سبعة احرف) ثابت نشده و از طريق عامه نقل شده و آن روايتى مجعول است.» «3» آية اللّه معرفت نيز مىنويسد: «روايات نزول قرآن بر هفت حرف، مروىّ از اهل بيت هستند، لكن اسانيد آن، از نظر وثاقت ثابت نشده است.» «4»
---------------------------------------------------------------------------------
(1) فصل الخطاب، ص 206- 207، نسخه خطى مركز فرهنگ معارف، قم.
(2) آلاء الرحمن فى تفسير القرآن، ص 30، مقدمه.
(3) آية اللّه خوئى، مستند العروة الوثقى، كتاب الصلاة، ج 3، ص 274.
(4) التمهيد فى علوم القرآن، ج 2، ص 94.