• العربية
  • English
  • فارسی
 
حضرت مهدی(عج) :

اَكثِروا الدُّعاءَ بِتَعجِیل الفَرَجِ فَاِنَّ ذلِكَ فَرَجُكُم.
برای تعجیل در ظهور من زیاد دعا کنید که خود فَرَج و نجات شما است. (کمال‌الدین، ج ٢، ص ٤٨٥)

   
 
 
 

تفسیر سوره حمد حضرت امام خمینی (4)


اگر بسم اللَّه را به حقيقت گفته، الحمد للَّه را نيز تواند به حقيقت گفت؛ و اگر در حجاب خلق، چون ابليس، از مقام اسم محجوب شد، محامد را نيز به حق نتواند رجوع دهد؛ و تا در پرده انانيّت است، از عبوديّت و اسميّت محجوب است؛

و تا از اين مقام محروم است به مقام حامديّت نرسد؛ و اگر با قدم عبوديّت و حقيقت اسميّت به مقام حامديّت رسيد، صفت حامديّت را نيز براى حقّ ثابت داند و حق را حامد و محمود شمارد و ببيند؛ پس تا خود را حامد و حقّ را محمود ديد، حامد حقّ نيست، بلكه حامد حق و خلق، بلكه حامد خود فقط مى‏باشد و از حق و حمد او محجوب است؛ و چون به مقام حامديّت رسيد، أَنْتَ كَما اثْنَيْتَ عَلى‏ نَفْسِكَ «1» گويد؛ و از حجاب حامديّت، كه مقرون به دعوى و ملازم با اثبات محموديّت است، خارج شود؛

پس مقاله عبد سالك در اين مقام چنين شود: بِاسْمِهِ الْحَمْدُ لَهُ مِنْهُ الْحَمْدُ وَ لَهُ الْحَمْد؛ «2» و اين نتيجه قرب نوافل است كه در حديث شريف اشاره‏اى به آن فرموده آنجا كه فرمايد: فَإذا احْبَبْتُهُ كُنْتُ سَمْعَهُ وَ بَصَرَهُ وَ لِسانَه ...الخ. «3»

--------------------------------------------------------------------------------------

( 1) در دعاى سجده رسول خدا آمده است: ... أَعُوذُ بِكَ مِنْكَ ... لا أُحْصى ثَناءً عَلَيْكَ، أَنْتَ كَما أَثْنَيْتَ عَلى نَفْسِكَ؛ ... از تو به خودت پناه مى‏برم ... حمد و ستايش تو را به شمارش نتوانم آورد. تو همان طور كه خودت را ستايش كرده‏اى، هستى؛ فروع كافى؛ ج 3:
كتاب الصلاة؛« باب السجود و التسبيح و ...»، ص 324، ح 12؛ مصباح المتهجّد؛ ص 308؛ مصباح الشريعة؛ باب 5؛ عوالى اللئالى؛ ج 1، ص 389، ح 21.

( 2) به نام او، حمد او راست، از اوست و براى اوست.

( 3) چون او را دوست بدارم، گوش، چشم و زبان او باشم؛ اصول كافى؛ ج 2: كتاب الايمان و الكفر؛« باب من اذى المسلمين و احتقرهم»، ص 352، ح 8.

--------------------------------------------------------------------------------------

رَبِّ الْعلَمِين: اگر «عالمين» صور اسما كه اعيان ثابته است باشد، ربوبيّت ذاتيّه خواهد بود و راجع به مقام الوهيّت ذاتيّه، كه اسم اللَّه اعظم است، مى‏باشد؛ زيرا كه اعيان ثابته به تجلّى ذاتى در مقام واحديّت به تبع اسم جامع كه به تجلّى فيض اقدس متعيّن است تحقّق علمى پيدا كردند و

معنى ربوبيّت در آن مقام مقدس، تجلّى به مقام الوهيّت است كه بدان تجلّى، جميع اسما متعيّن شوند و عين ثابت انسان كامل اولًا، و ديگر اعيان در ظل آن، متعيّن شوند؛

و رحمانيت و رحيميت اظهار همان اعيان است از غيب هويّت تا افق شهادت مطلقه؛ و ايداع فطرت، عشق و محبتِ كمالِ مطلق است در خميره آنها، كه بدان فطرت عشقيّه سايقه و جذبه قهريه مالكيه، كه ناصيه آنها را گرفته، به مقام جزاى مطلق كه استغراق در بحر كمال واحديّت است، نايل شوند: أَلَا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُور. «1»

پس، با اين طريقه غايت آمال و نهايت حركات و منتهاى اشتياقات و مرجع موجودات و معشوق كائنات و محبوب عشّاق و مطلوب مجذوبين، ذات مقدس است؛ گرچه خود آنها محجوبند از اين مطلوب و خود را عابد و عاشق و طالب و مجذوب امور ديگرى دانند؛

و اين حجاب بزرگ فطرت است كه بايد سالك الى اللَّه به قدم معرفت آن را خرق كند؛ و تا بدين مقام نرسد، حق ندارد كه إيّاك نعبد گويد، يعنى لا نَطْلُبُ الّا إيّاك؛ و جوينده غير تو نيستيم و خواهنده جز تو نخواهيم بود و ثناى غير تو نكنيم و استعانت در همه امور بجز از تو نجوييم.

همه ما سلسله موجودات و ذرّات كائنات، از ادنى مرتبه سفل ماده تا اعلا مرتبه غيب اعيان ثابته، حق طلب و حق جو هستيم و هر كس در هر مطلوبى طلب تو كند و با هر محبوبى عشق تو ورزد: فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِى فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا؛ «2» يُسَبِّحُ لَهُ مَا فِى السَّموَتِ وَ الْأَرْضِ. «3»

---------------------------------------------------------------------------------------

( 1) هان، بازگشت امور فقط به سوى خداست( شورى/ 53).

( 2) آن فطرت الهى كه مردم را بر آن آفريد( روم/ 30).

( 3) آنچه در آسمانها و زمين است او را تسبيح مى‏گويند( حشر/ 24).

-----------------------------------------------------------------------------------------

تفسير سوره حمد، متن، ص: 10



 

انجمن‌ها
دانشگاه‌ها
پژوهشگاه‌ها
مراجع عظام
سایر

انتشار محتوای این وبگاه تنها با ذکر منبع مجاز میباشد

X
Loading