• العربية
  • English
  • فارسی
 
ـحضرت مهدی(ع) :

اَنَا خاتِمُ الأوصیاءِ وَ بی ‌یدفَعُ اللهُ البَلاءَ عَن اَهلی و شیعَتی.
من ختم‌کنندة راه اوصیا هستم و به وسیلة من خدا بلاها را از اهل بیت من و شیعیانم دفع می‌نماید. (غیبت شیخ طوسی، ص ٢٤٦)

   
 
 
 

جایگاه عقل در تفسیر


جایگاه عقل در تفسیر

چکیده
عقل به طور کلی دارای دو اصطلاح است؛ اول موجودی مجرد که در فلسفه به کار می رود؛ دوم قوه مُدرِکه است که در تفسیر مورد استفاده قرار می گیرد؛ عقل در تفسیر کاربرد وسیعی دارد که در یک نگاه کلی نگر به دو قسم منبعی و ابزاری (مصباحی) منقسم می گردد. عقل منبعی خود به دو قسم بدیهی و برهانی تقسیم می گردد. عقل بدیهی مبادی تصدیقی مانند فوقیت آسمان و تحتیت زمین است که در سرشت بشر نهادینه شده و قطعاً در تفسیر کاربرد دارد. عقل برهانی، عقلی است که با کنار هم گذاشتن مقدمه ها، نتیجه گیری می کند؛ اگر ملازمه بین حکم عقل و شرع را در قیاس خود اثبات کند جزء ملازمات عقلیه است که آن نیز دو نوع است: مستقلات عقلیه مانند حسن و قبح عقلی؛ غیر مستقلات عقلیه مانند بحث اجتماع امر و نهی و دلالت نهی بر فساد. اما اگر عقل برهانی ملازمه ای را بین حکم عقل و شرع اثبات نمی نماید بلکه هدفش فقط تشکیل قیاس و برهان است، در نوشتار حاضر به عقل قیاسی نامبردار گردیده است. عقل منبعی می تواند در عرض منابع دیگر تفسیری در فرآیند تفسیر کمک کند. نوع دوم عقل، ابزاری و مصباحی یا همان روش تفسیر عقلی اجتهادی است. عقل ابزاری تمامی قرائن را از منابع دیگر تفسیر اخذ می کند، به نتیجه گیری می پردازد. در تفسیر عقلی اجتهادی سعی بر این است تا از عقل قطعی، صحیح فطری، خالی از موهومات استفاده نمود. مهمترین و پرکاربردترین نقش عقل، عقل ابزاری است.

سید رضا مؤدب . کامران اویسی .

ضمیمهاندازه
عقل در تفسیر -- اویسی.pdf761.29 کیلو بایت


 

انجمن‌ها
دانشگاه‌ها
پژوهشگاه‌ها
مراجع عظام
سایر

انتشار محتوای این وبگاه تنها با ذکر منبع مجاز میباشد

X
Loading