• العربية
  • English
  • فارسی
 
امام جعفرصادق (علیه‌السلام) :

مَن ماتَ مِنكُم وَ هُوَ مُنتظِرٌ لِهذا الأََمرِ كان كَمَن هوُ مَعَ القائِمِ فی فُسطاطِه.
هر کس از شما که در حال انتظار ظهور حضرت مهدی(علیه‌السلام) از دنیا برود همچون کسی است که در خیمه و معیت آن حضرت در حال جهاد به سر می‌برد. (بحار، ج ٥٢، ص ١٢٦)

   
 
 
 

حدیث سبعه احرف در جوامع حديثى شيعه‏ (2)


بخش دوم:

رواياتى كه گر چه در آنها واژه سبعة احرف يا مشابه آن به كار رفته است، ولى مربوط به حوزه‏ هاى ديگرى مى‏ باشد و اساس نمى‏ تواند در بحث نزول الفاظ قرآن بر هفت حرف- آن چنان كه اهل سنت مدعى آن هستند و طبرى در تفسيرش، نيز براى آن رواياتى را ارائه مى‏نمايد- مورد استناد باشند. آنها سه روايت ديگرند كه بدين قرارند:

1.عن الصدوق، حدثنا محمد بن الحسن بن أحمد بن الوليد قال: حدثنا محمد بن الحسن الصفار، عن العباس بن معروف، عن محمد بن يحيى‏ الصيرفي، عن حماد بن عثمان

قال: قلت لأبي عبد اللّه عليه السّلام: إنّ الأحاديث تختلف عنكم قال: فقال: إنّ القرآن نزل على سبعة أحرف و أدنى ما للإمام أن يفتى على سبعة وجوه ثم قال: هذا عطاؤنا فامنن أو أمسك بغير حساب؛

حماد بن عثمان مى‏گويد:

به امام صادق عليه السّلام گفتم كه احاديث از شما مختلف نقل مى‏شود. سپس امام فرمود: قرآن بر هفت حرف نازل شده و كمترين وجه براى امام اين است كه بر هفت وجه فتوا بدهد. سپس فرمود: اين بخشش ماست به هر كس مى‏خواهى ببخش و از هر كس مى‏خواهى امساك كن. «1»

2.عن محمد بن الحسن الصفار قال: حدثنا الفضل، عن موسى بن القاسم، عن أبان، عن ابن أبي عمير، أو غيره، عن جميل بن دراج، عن زرارة،

عن أبي جعفر عليه السّلام قال: تفسير القرآن على سبعة أحرف (و في نسخة: أوجه) منه ما كان و منه ما لم يكن بعد ذلك تعرفه الأئمة؛

امام باقر عليه السّلام مى‏فرمايد:

تفسير قرآن بر هفت حرف است (و در نسخه ديگرى، هفت وجه است) كه بخشى از آن بيان شد و بخشى از آن بيان نشده است كه آن را تنها ائمه مى‏دانند. «2»

3.روى أبو عبد اللّه محمد بن ابراهيم النعماني مرسلا، عن أمير المؤمنين:

أنزل القرآن على سبعة أقسام. كل منها شاف كاف و هي أمر و زجر و ترغيب و ترهيب و جدل و مثل و قصص؛

نعمانى، مرسلا از امير المؤمنين عليه السّلام نقل مى‏كند كه حضرت فرمود: قرآن بر هفت قسم نازل شده است كه هر قسمى از آنها كافى و شافى است و آنها امر و زجر و ترغيب و ترهيب و جدل و مثل و قصص هستند. «3»

__________________________________________________
(1) خصال، ج 2، ص 10 و بحار الانوار، ج 89، ص 49، به نقل از خصال.

(2) محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص 169، ح، 9 باب 7. باب معنى ان الائمة انّهم اعطوا تفسير القرآن و التاويل. و كتاب بحار الانوار، ج 89، ص 98، به نقل از بصائر.

(3) بحار الانوار، ج 90، ص 4 و 97. به نقل از رسالة النعمانى فى صنوف القرآن.

-------------------------------------------------------------------------------
نزول قرآن و رؤياى هفت حرف، مودب . ص: 241



 

انجمن‌ها
دانشگاه‌ها
پژوهشگاه‌ها
مراجع عظام
سایر

انتشار محتوای این وبگاه تنها با ذکر منبع مجاز میباشد

X
Loading