اَنَا خاتِمُ الأوصیاءِ وَ بی یدفَعُ اللهُ البَلاءَ عَن اَهلی و شیعَتی.
من ختمکنندة راه اوصیا هستم و به وسیلة من خدا بلاها را از اهل بیت من و شیعیانم دفع مینماید. (غیبت شیخ طوسی، ص ٢٤٦)
فصل در معالجه مفاسد اخلاقيه
هان اى عزيز، از خواب بيدار شو. از غفلت تنبه پيدا كن و دامن همت به كمر زن، و تا وقت است فرصت را غنيمت بشمار، و تا عمر باقى است و قواى تو در تحت تصرف تو است و جوانى برقرار است و اخلاق فاسده بر تو غالب نشده و ملكات رذيله بر تو چيره نگرديده، چاره اى كن و دوايى براى رفع اخلاق فاسده و قبيحه پيدا كن و راهى براى اطفاء نائره شهوت و غضب پيدا نما.
بهترين علاجها كه علماء اخلاق و اهل سلوك از براى اين مفاسد اخلاقى فرموده اند اين است كه هر يك از اين ملكات زشت را كه در خود مىبينى، در نظر بگيرى و بر خلاف آن تا چندى مردانه قيام و اقدام كنى و همت بگمارى بر خلاف نفس تا مدتى، و بر ضد خواهش آن رذيله رفتار كنى و از خداى تعالى در هر حال توفيق طلب كنى كه با تو اعانت كند .
در اين مجاهده، مسلما بعد از مدت قليلى آن خلق زشت رفع شده و شيطان و جندش از اين سنگر فرار كرده جنود رحمانى به جاى آنها برقرار مىشود.
مثلا يكى از ذمايم اخلاق، كه اسباب هلاكت انسان است و موجب فشار قبر است و انسان را در دو دنيا معذب دارد، بد خلقى با اهل خانه يا همسايگان يا هم شغلها يا اهل بازار و محله است، كه اين زاييده غضب و شهوت است.
اگر انسان مجاهد مدتى در صدد بر آيد كه هر وقت ناملايمى پيش آيد مىكند از براى او و آتش غضب شعله ور مىشود و بناى سوزاندن باطن را مىگذارد و دعوت مىكند او را بر ناسزا گفتن و بدگويى كردن، بر خلاف نفس اقدام كرده عاقبت بد و نتيجه زشت اين خلق را ياد بياورد در عوض ملايمت به خرج بدهد و در باطن شيطان را لعن كند و به خدا از او پناه ببرد، من به شما قول مىدهم كه اگر چنين رفتارى كنيد، بعد از چند مرتبه تكرار آن خلق بكلى عوض شده و خلق نيكو در باطن مملكت شما منزل مىكند.
ولى اگر مطابق ميل نفس رفتار كنيد، اوّلا در همين عالم ممكن است شما را نيست و نابود كند. پناه مىبرم به خداى تعالى از غضب كه مىشود در يك آن انسان را در دو دنيا هلاك كند، خداى نخواسته موجب قتل نفسى بشود.
ممكن است انسان در حال غضب به نواميس الهيه ناسزا بگويد، چنانچه ديديم مردم را در حال غضب كه ردّه گفتند و مرتد شدند. حكما فرموده اند كه كشتى بىناخدا كه در موجهاى سخت دريا گرفتار شود به نجات نزديكتر است از انسان در حال غضب. [1]
يا اگر خداى نخواسته اهل جدال و مراء در مباحثه علميه هستى- كما اينكه بعضى از ما طلبهها گرفتار اين سريره زشت هستيم- مدتى بر خلاف نفس اقدام كن. در مجالس رسمى كه مشحون به علما و عوام است مباحثه كه پيش آمد كرد ديدى طرف صحيح مىگويد، معترف به اشتباه خودت بشو و تصديق آن طرف را بكن.
اميد است در اندك زمانى رفع اين رذيله شود. خدا نكند كه حرف بعضى از اهل علم و
__________________________________________________
[1] ابن مسكويه در تهذيب الاخلاق و تطهير الاعراق ( «باب تهوّر و جبن»، ص 162) اين كلام را از بقراط نقل مىكند.
------------------------------------------------------------------------------------------
مدعى مكاشفه درست باشد: مىگويد: براى من در يكى از مكاشفات كشف شد كه تخاصم اهل نار، كه خداى تعالى اطلاع مىدهد، مجادله اهل علم و حديث است. انسان اگر احتمال صحت هم بدهد، بايد خيلى در صدد رفع اين خصلت باشد.
روى عن عدّة من الأصحاب أنّهم قالوا: خرج علينا رسول اللّه، صلّى اللّه عليه و آله، يوما و نحن نتمارى في شيء من أمر الدّين. فغضب غضبا شديدا لم يغضب مثله. ثمّ قال: إنّما هلك من كان قبلكم بهذا. ذروا المراء، فإنّ المؤمن لا يماري، ذروا المراء فإنّ الممارى قد تمّت خسارته، ذروا المراء، فإنّ الممارى لا أشفع له يوم القيامة، ذروا المراء فإنّى زعيم بثلاث أبيات في الجنّة في رياضها و أوسطها و أعلاها لمن ترك المراء و هو صادق، ذروا المراء، فإنّ أوّل ما نهاني عنه ربّي بعد عبادة الأوثان المراء. [1] و عنه صلّى اللّه عليه و آله: لا يستكمل عبد حقيقة الإيمان حتّى يدع المراء و إن كان محقّا.» [2]
احاديث در اين باب بسيار است. چه قدر زشت است كه انسان به واسطه يك مغالبه جزئى، كه هيچ ثمرى و اثرى ندارد، از شفاعت رسول اكرم، صلّى اللّه عليه و آله، محروم بماند، و مذاكره علم [را]، كه افضل عبادات و طاعات است اگر با قصد صحيح باشد، به صورت اعظم معاصى درآورد و تالى عبادت اوثانش كند.
در هر حال، انسان بايد يك يك از اخلاق قبيحه فاسده را در نظر گرفته به واسطه خلاف نفس از مملكت روح خود بيرون كند. وقتى غاصب بيرون رفت، صاحبخانه خودش مىآيد، محتاج به زحمت ديگرى نيست، وعده خواهى نمىخواهد.
----------------------------------------------------
[1] از گروهى از اصحاب روايت شده است كه گفتند روزى پيامبر (ص) بر ما وارد گشت و ما در حال مجادله با يكديگر درباره مسئلهاى دينى بوديم. پيامبر سخت در خشم شد چنانكه تا آن وقت وى را بدان حد خشمگين نديده بوديم سپس فرمودند: «پيشينيان شما را جدال و مراء هلاك كرد.» آن گاه فرمود: «مجادله را ترك گوييد چه مؤمن هرگز در بحث به ستيز نمىپردازد، مجادله را ترك گوييد كه مجادله گر زيان ديده است. مجادله را ترك گوييد كه من در روز قيامت از آنكه مناقشه كند، شفاعت نكنم، مجادله را ترك گوييد كه من آن را كه ترك مجادله كند در حالى كه حق با اوست سه خانه را در بهشت ضمان خواهم بود سه خانه در باغهاى جنت و در ميانه آن و بالاترين طبقه آن، مجادله را ترك كنيد، زيرا پروردگارم بعد از پرستش بتان اوّلين چيزى كه مرا از آن نهى فرمود «مراء» بود.»
بحار الانوار، ج 2، ص 138.
[2] از پيامبر نقل شده است: «ايمان در بنده به كمال نرسد تا آنكه مناقشه را ترك كند اگر چه حق با او باشد.»
بحار الانوار، ج 2، ص 138
----------------------------------------------------
شرح چهل حديث، ص: 26. امام خمینی.



_20.jpg)
