اَنَا خاتِمُ الأوصیاءِ وَ بی یدفَعُ اللهُ البَلاءَ عَن اَهلی و شیعَتی.
من ختمکنندة راه اوصیا هستم و به وسیلة من خدا بلاها را از اهل بیت من و شیعیانم دفع مینماید. (غیبت شیخ طوسی، ص ٢٤٦)
اصطلاحات مربوط به حديث و مترادفهاي آن
در اين درس، تعريف علم الحديث و شاخه هاي آن، علم الدرايه، پيـشينه تـاريخي، موضوع و فايده علم الدرايه و معني حديث، سنت، خبر، اثر، سند و متن و حديث قدسي از نظر محدّثان شيعه و اهل سنت، مورد بررسي و تطبيق واقع ميشـود کـه به شرح ذيل است:
تعريف علم الحديث:
علم الحديث، علم بقوانين يُعرف بها احوال السند و المتن.(1)
آن چنان که از تعريف مذکور برمي آيد: علم الحديث، دانشي است که به واسطه قوانين آن، حالات سند و متن حديث شناخته ميشود و بـدين جهـت داراي سـه قسم ميباشد:
الف) رجال الحديث: دانش مربوط به شناخت راويان حديث از نظر وثاقـت و عدم وثاقت.
ب) علم الدراية يا مصطلح الحديث: دانش مربوط به شـناخت حـالات سـند و متن حديث که از آن تعبير به اصول الحديث نيز شده است.
ج) فقه الحديث: و آن دانش و علمي است که از چگونگي معني و مفادِ مـتن حديث گفت وگو ميکند و آن را درايةالحديث نيز ناميده اند؛ زيرا کلمه درايـة بـه معناي فهم عميق است که هرگاه با پسوند حديث، همراه شود، فهمِ مـتنِ حـديث را دلالت دارد.
از آنچه گذشت، روشن ميشود که عمده مباحث علم الحديث، مربوط به يکي از سه علم: رجال الحديث،علم الدرايه يـا مصطلح الحديث وفقه الحديث ميباشـد کـه از شاخه هاي علم الحديث شمرده شده انـد؛
البتـه بـراي علـم الحـديث، شـاخه هـاي ديگري نيز گفته شده، مانند: علم مختلف الحديث، علل الحـديث، غريـب الحـديث، علم الجرح و التعديل، علم ناسخ الحديث و منسوخه (2)، کـه مـيتـوان آنهـا را نيـز در شاخه هاي مذکور جاي داد يا از آن سه شاخه، علوم ديگري را نيز در رابطه با سـند و متن حديث، سامان داد (3) مانند: علم معرفة المدرج من الحديث و... .
البته نزد اکثر متأخران از اهل سنت، علم الحديث داراي دو بخش: علم الحديث روايةً و علم الحديث درايـةً مـيباشـد کـه بخـش دوم، همـان علـم الدرايـة و يـا مصطلح الحديث است.
دکتـر عجـاج مـيگويـد: «يـشمل علـم الحـديث موضـوعين رئيسيين: علم الحديث رواية وعلم الحديث درايةً» (4)
. دکتر صبحي صالح هم بر همـين عقيده است و ميگويد: ندرس فی الحديث علمين رئيسيين: احـدهما علـم الحـديث ، رواية والاخر علم الحديث دراية. (5)
نزد متقدمان از اهل سنّت نيـز، ظـاهراً تنهـا ابـن اکفاني است که علم الحديث را به دو قسم رواية و دراية تقـسيم نمـوده اسـت (6) و ديگران تنها از علم الحديث به صورت عام، نام برده اند.(7)
اصطلاح درايةالحديث که مربوط به فهم متـون حـديثي اسـت و نـام ديگـر آن فقه الحديث ميباشد، نزد اهل سنّت رايج نيست؛ اما کلمه دراية بـه تنهـايي و بـدون پسوند حديث، نزد آنان، به همان مصطلح الحديث يـا علـم الحـديث درايـة مربـوط است که به نظر مي رسد چنين برداشتي هم دقيق نباشد؛
لذا دکتر عجـاج مـيگويـد: و الحق ان الدراية اعم من معرفةالقواعد والقـوانين والمعرفـة بـاحوال الـراوي والمـروي من حيث القبول والرد، فمعظم المحـدّثين المتقـدّمين والمتـأخرين يطلقونهـا علـی ذلـک وعلی فهم المروي واستخراج معانيه و احکامه .(8)
در هر حـال، ايـن تحقيـق بـا هـدف بررسي «علم الدراية يا مصطلح الحديث دراية» فراهم شده و به مباحث آن ميپردازد.
------------------------------------------------------------------------------------------
1-مستدرکات مقباس الهداية، مامقاني، ج،۵ ص۱۴؛ قواعد التحديث، علاّمه قاسمي، ص.۷۷.
2-نهايةالدراية، سيدحسن صدر، ص۲۶ ـ ۲۹؛ علوم الحديث و مصطلحه، صبحي صالح، ۱۰۷ ـ .۱۱۲ .
3- چنانکه سيوطي گويد: «اعلم ان انواع علومالحديث کثيرة لاتعدّ»، تدريب الراوي، ج،۱ ص.۵۳ .
4- اصول الحديث، علومه و مصطلحه، ص.۷
5- علوم الحديث و مصطلحه، ص.۱۰۵
6 -تدريب الراوي، سيوطي، ج،۱ ص.۴۰
7- همان، ص۴۰ و .۴۱
8 –اصول الحديث، علومه و مصطلحه، ص.۹