اِنّی اَمانٌ لِأَهلِ اِلأرضِ كما أَنَّ النُّجومَ اَمانٌ لِأَهلِ السّماء.
من برای اهل زمین أمن و أمانم همان گونه که ستارگان آسمان أمن و أمان اهل آسمانند. (بحار، ج ٧٨، ص ٣٨)
. الهى بودن قرآن:
قرآن وحى الهى است كه براى بشر فرستاده شده و الفاظ و عبارات آن از سوى خداوند متعال، نازل شده است. پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و اله و سلم در اين خصوص معتقدند كه برترى آن بر ديگر كلامها، همچون برترى خدا بر مخلوقاتش است و مىفرمايد:
«فضل القرآن على سائر الكلام، كفضل اللّه على خلقه». (1)
در عبارات ديگر معصومان عليهم السّلام نيز بر برترى آن تأكيد شده آنچنانكه امام سجاد عليه السّلام قرآن را كتاب نور الهى مىداند كه بر هر كتاب ديگر هيمنه و بر هر سخن ديگر فضيلت دارد و مىفرمايد: «أنزلته نورا و جعلته مهيمنا على كل كتاب أنزلته و فضلّته على كلّ حديث». (2)
امام صادق عليه السّلام نيز در پاسخ سؤالى كه از حضرت در خصوص جايگاه و منزلت آسمانى الفاظ قرآن شده، تمام آن را كلام خدا و وحى الهى مىداند كه هيچگونه باطل و سستى در آن راه ندارد و مىفرمايد: «هو كلام اللّه و قول اللّه و كتاب اللّه و وحى اللّه و تنزيله و هو الكتاب العزيز لا يأتيه الباطل من بين يديه». (3)
در عبارتى هم از حضرت زهرا عليها السّلام آمده است كه قرآن كتاب الهى است كه ناطق و قرآنى است كه صادق و نورى است كه ساطع مىباشد و مىفرمايد: «كتاب اللّه الناطق و القرآن الصادق و النور الساطع و الضياء اللامع بيّنة بصائره منكشفة سرائره متجلية ظواهره». (4)
بدينجهت، مسلمانان بويژه مفسران قرآن، در الهى بودن نص قرآن، ترديد ندارند و الفاظ و عبارات آن را از طرف خداوند متعال مىدانند كه براى هدايت بشر، ارسال شده است (5) و در ذيل برخى از آيات، از جمله آيات آغازين سوره نجم، بدان اشاره كردهاند كه خداوند متعال مىفرمايد: وَ مٰا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوىٰ، إِنْ هُوَ إِلاّٰ وَحْيٌ يُوحىٰ. (6)
شيخ طوسى از نخستين و بزرگترين مفسران در ذيل آيه شريفه مىفرمايد: آنچه پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم به عنوان قرآن مىفرمايد، وحى الهى است و او از پيش خود سخن نگفته است. (7)
-----------------------------------------------------------------------------------------
1- بحار الانوار، ج ۸۹، ص ۱۹.
2- صحيفه سجاديه، دعاء ۴۲، ص ۲۰۶: نازل كردى درحالىكه روشنگر و آن را بر هر كتاب نازل شده از جانب خود گواه و شاهد قرار دادى و بر هر سخنى كه برخواندهاى، برترى دادى.
3- بحار الانوار، ج ۸۹، ص ۱۱۷ و امالى صدوق، ص ۳۲۶.
4- كشف الغمة، ج ۱، ص ۴۸۳: كتاب خدا كه گويا مىباشد و قرآنى كه صادق و داراى نورى بلند و شعاعى روشنايىبخش و دلايلى واضح و لطايف و اسرار آشكار و ظواهرى روشن است.
5- الاتقان فى علوم القرآن، ج ۱، ص ۱۵۶ (فى كيفية الانزال و الوحى).
6- نجم/ ۴-۳: از سر هوى و هوس سخن نمىگويد، آن قرآن جز وحيى نيست كه بر او وحى مىشود.
7- التبیان فی تفسیر القرآن ج 9 ، ص 261 .
----------------------------------------------------------------------------------
شيخ الاسلام، طبرسى هم مىفرمايد: پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم هرچه از قرآن مىگويد، وحى الهى است كه به واسطه جبرئيل، بيان مىفرمايد؛ (1) .
علامه طباطبايى هم در ذيل آيه يادشده، مىفرمايد: به قرينه مقام در آيه كه خطاب آيه بر مشركين است و آنها در صدد تكذيب پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم و قرآن بودند، خداوند در آيه شريفه، بيان مىدارد كه قرآن وحى الهى است كه از طرف خداوند بر پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم نازل شده .(2)
حضرت آية اللّه معرفت هم در بحث نزول جبرائيل بر پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم و چگونگى آن مىفرمايند:
خداوند با واسطه ملك خود، وحى الهى را بر پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم نازل مىكرد و حضرت، آن را با قلب خود، دريافت مىنمود و گاهى او را مىديد و به او نزديك مىشد كه گويا در «قاب قوسين» يا أدنى بود. (3)
بنابراين، وحى الهى به صورت كامل و با الفاظ الهى در اختيار پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم قرار مىگرفت و پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم به هنگام دريافت آن، همچون ديگر اوقات، از عصمت برخوردار بوده، با سلامت كامل و به دور از هرگونه دخالت شيطان، وحى آسمانى را دريافت مىنموده است؛
در پرسشى نيز كه زراره از امام صادق عليه السّلام مىنمايد، بدين نكته اشاره مىكند و مىپرسد كه چگونه پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم أيمن بود كه به هنگام نزول وحى، شيطان در آن دخالت نكند؟
امام صادق عليه السّلام در پاسخ زراره مىفرمايد: «أن اللّه اذا اتخذ عبدا رسولا، أنزل عليه السكينه و الوقار... فكان الذى يأتيه من قبل اللّه مثل الذى يراه بعينه». (4)
خداوند بر پيامبرش صلّى اللّه عليه و اله و سلم سكينه و وقار مىفرستاد و آنچنان او را از هرگونه خطا مصون مىدارد كه خود حقيقت را مىبيند؛ بنابراين، پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم به هنگام دريافت وحى، با علم و يقين و بدون هيچگونه اضطراب بوده (5) و با اطمينانخاطر وحى را دريافت مىنموده است؛
علامه طباطبايى هم در اين خصوص بر عصمت پيامبران تأكيد دارد و راه وحى را مصون از خطا مىداند و مىفرمايد:
«روشن شد كه تكوين و آفرينش هرگز در كار خود خطا نمىكند پس مواد دين آسمانى از راه وحى به مردم تعليم مىشود و در طول اين مسافت، دچار هيچگونه خطا و اشتباهى نخواهد بود.» (6)
--------------------------------------------------------------------------------------
1- مجمع البيان، ج ۹، ص ۲۶۱.
2- الميزان فى تفسير القرآن، ج ۱۹، ص ۲۷.
3- التمهيد فى علوم القرآن، ج ۱، ص ۶۱.
4- بحار الانوار، ج ۱۸، ص ۲۶۲.
5- التمهيد فى علوم القرآن، ج ۱، ص 76.
6- قرآن در اسلام . ص98 .
----------------------------------------------
کتاب مبانی تفسیر قرآن . سید رضا مودب ص 47 -49