وَ يَوْمَ تَشَقَّقُ السَّماءُ بِالْغَمامِ :
يَوْمَ تَشَقَّقُ الْأَرْضُ عَنْهُمْ سِراعاً :
تعبیر دیگری که در توصیف قیامت آمده عبارتی است که هم در مورد آسمان و هم در مورد زمین آمده و از شکافته و باز شدن آنها یاد شده است.
در سوره فرقان ، خداوند می فرماید: «وَ يَوْمَ تَشَقَّقُ السَّماءُ بِالْغَمامِ وَ نُزِّلَ الْمَلائِكَةُ تَنْزيلاً»؛ و (بخاطر آور) روزى را كه آسمان با ابرها شكافته مىشود، و فرشتگان نازل مىگردند . (1)
در سوره ق نیز آمده است: «يَوْمَ تَشَقَّقُ الْأَرْضُ عَنْهُمْ سِراعاً ذلِكَ حَشْرٌ عَلَيْنا يَسير»؛ روزى كه زمين به سرعت از روى آنها شكافته مىشود و (از قبرها) خارج مىگردند؛ و اين جمع كردن براى ما آسان است . (2)
در هر دو آیه از عبارت « تشقق » به معنای شکافته شدن آسمان و زمین یاد شده است و اشاره به گرفتاری و اندوه مجرمان در روز قیامت دارد ؛ رستاخیز روزی است که آسمانها و ابرها از هم می شکافند و ملائکه پی در پی نازل می شوند.
غمام از ماده غم به معنای پوشاندن چیزی است و از آنجا که ابر آفتاب را پوشش می دهد از این واژه استفاده شده است و همین طور به اندوهی که قلب را می پوشاند غم می گویند.
مقصود از روزی که آسمانها شکافته می شود چیست؟
برخی از مفسران مانند حضرت آیه الله مکارم شیرازی در تفسیر پیام قرآن می فرمایند این آیه پاسخی است به درخواست مشرکان و به یکی از بهانه جویی های آنان؛ زیرا آنها انتظار داشته اند که خداوند و فرشتگان طبق اساطیر و افسانه های آنها بنا بر آنچه که در تاریخ نقل شده به سراغ آنها بیایند و آنها را به سوی حق دعوت کنند.
در اسطوره های یهودی نیز آمده است که گه گاهی خداوند در میان ابرها ظاهر می شده و خود را به مردم نشان می داده است. در برابر این انتظاری که مشرکان با توجه به سابقه ای که در یهود بوده داشته اند، قرآن می گوید فرشتگان و نه خدا روزی به سراغ آنان می آیند؛
اما روزی که زمان کیفر بدخواهان فرا رسیده است، روزی که پایان کار است و آسمان و زمین شکافته می شود. (3)
بی تردید با توجه به اینکه آسمان جسم نیست تا قابل شکافته شدن باشد ، پس قرآن اگر از روز قیامت با عبارت شکافته شدن ، یاد می کند مراد چیست؟
برخی از مفسران مانند علامه طباطبائی در ذیل این آیه فرموده اند که چه بسا شکافته شدن آسمان در خصوص ، عالم شهود و کنار رفتن حجاب جهل باشد ؛ زیرا حقایق آشکار می شوند و عالم غیب نمایان می شود . (4)
پس در واقع منظور آسمان فعلی نیست و عبارت کنایی است، یعنی انسان در آن روز درک و دیدی پیدا می کند که با امروز متفاوت است. پرده ها کنار می روند و هم چیز روشن می شود و فرشتگان هم در آن روز از عالم بالا نازل می شوند.
چه بسا منظور از سماء ، کرات آسمانی است که بر اثر انفجارات پیاپی از هم متلاشی و شکافته می شود و سپس ابری که حاصل از این شکافته شدن هست همه جا را فرا می گیرد.
بنابراین کرات آسمانی شکافته می شوند. (5) هر دو تفسیر می تواند معتبر باشد البته تفسیر حضرت علامه طباطبایی یک تفسیر خلاف ظاهر و بطنی است؛ اما شکل دوم تفسیر ظاهری است. آیات دیگری ممکن است هر یک از این دو تفسیر را به نوعی تایید کند.
در مورد شکافته شدن آسمان دیدگاه های دیگری هم هست مخصوصا در مورد باء در بالغمام که آیا منظور ملابست است و شکافته شدن آسمان ها به همراه ابرها یعنی صفحه آسمان تغییر می کند و یا باء سببیت است و یعنی به سبب ابرها این اتفاق می افتد.
البته هر دو وجه می تواند مورد نظر باشد که در شکل دوم آسمانها به همراه ابرها که خود امواج عظیم و نیرومندی هستند آسمانها از هم تفکیک و جدا شوند. آنچه که مهم است آن است که خداوند از روزی یاد می کند که آن روز آسمان شکافته می شود.
----------------------------------------------------------------------------------------------
1-فرقان، 25
2- ق، 44
3- پیام قران ج 5 ص ؟
4- المیزان، ج15، ص 202
5- تفسیر نمونه ج15 ص 64 .