أنَا بَقِيَّةُ اللّه ِ في أرضِهِ و خَليفَتُهُ و حُجَّتُهُ عَلَيكُم ؛ حديث
امام مهدى عليه السلام :من يادگار خدا در زمين و جانشين و حجّت او بر شما هستم .
آیات :
«فَإِذا نُقِرَ فِي النَّاقُورِ؛ فَذلِكَ يَوْمَئِذٍ يَوْمٌ عَسيرٌ»؛ وقتی در ناقور دمیده می شود، آن روز، روز سخت و پر مشقتی است. مدثر ایه 8.
«يا وَيْلَتَنا ما لِهذَا الْكِتابِ لا يُغادِرُ صَغيرَةً وَ لا كَبيرَةً إِلاَّ أَحْصاها»؛ ای وای بر ما، این نامه اعمال کیست که هیچ کار کوچک و بزرگی نیست مگر آن که در آن ثبت شده است . کهف ایه 49.
تعبیر «أَحْصاها»؛ در لغت یعنی ثبت و ضبط و شمارش کردن، بنابراین هیچ چیزی نیست مگر اینکه در آنجا ثبت شده است.
زمانی که انسان در شرایطی قرار می گیرد که می بیند همه اعمالش، در دوران جوانی و میانسالی، دوران کهنسالی و همچنین دوران کودکی، همه چیز در آنجا ثبت شده، این باعث وحشت زدگی او می شود و فریاد برمی آورد.
از سوی دیگر، باید دانست که حساب همه انسانها با دقت در آن روز بررسی می شود؛ چرا که خداوند متعال فرموده: «إِنْ تَكُ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ في صَخْرَةٍ أَوْ فِي السَّماواتِ أَوْ فِي الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَطيفٌ خَبير»؛ اگر به اندازه وزنه دانه خردلی، «في صَخْرَةٍ»؛ در بین سنگی باشد، یعنی دانه خردلی که انقدر کوچک است در دل سنگی قرار گرفته باشد که گاهی اصلا پیدا نیست، یا در گوشه ای از آسمانها باشد، «أَوْ فِي السَّماواتِ أَوْ فِي الْأَرْضِ»؛ یا در گوشه ای از زمین، «يَأْتِ بِهَا اللَّهُ»؛ خداوند آن را می آورد و برای حساب حاضر می کند.
در پایان آمده است: «إِنَّ اللَّهَ لَطيفٌ خَبير»؛ از آن جهت که خداوند دقیق و آگاه است، هیچ چیزی از نظر خداوند پنهان نمی ماند و مخفی نمی شود و در عین حال خداوند لطیف یعنی دقیق است . (1)
وقتی انسان کافر بداند که هر عملی که انجام داده، حتی عملی که بسیار کوچک بوده و در بیابانی انجام داده که کسی شاهد آن نبوده، در آنجا ثبت شده است، طبیعی است که وحشت زده می شود. کافر متوجه می شود که همه گناهان او در پرونده او ثبت شده و فرصتی برای جبران ندارد و راه بازگشت بر گذشته هم نیست.
آنچنانکه در سوره بقره می فرماید: «وَ اتَّقُوا يَوْماً لا تَجْزي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئا»؛ از آن روزی بترسید که کسی را جای دیگری مجازات نمی کنند ، (2) «وَ لا يُقْبَلُ مِنْها شَفاعَة»؛ و نه غرامت و نه بدلی پذیرفته خواهد شد، «وَ لا يُؤْخَذُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا هُمْ يُنْصَرُون»؛ نه شفاعتی از او پذیرفته می شود، نه غرامت و بدلی قبول می شود و از همه مهم تر اینکه کسی به یاری آنها بر نمی خیزد.
همینطور در سوره انعام خداوند می فرماید: «وَ لَوْ تَرى إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقالُوا يا لَيْتَنا نُرَدُّ وَ لا نُكَذِّبَ بِآياتِ رَبِّنا وَ نَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنين»؛ اگر حال آنان را در روز قیامت ببینی که هنگامی که در برابر آتش دوزخ قرار می گیرند، می گویند «يا لَيْتَنا نُرَدُّ»؛ ای کاش ما بر می گشتیم، «وَ لا نُكَذِّبَ بِآياتِ رَبِّنا»؛ و آیات پروردگارمان را تکذیب نمی کردیم.
این سخن کافران در آن روز است که خداوند در این دنیا در قرآن می فرماید: «وَ نَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنين»؛ و ای کاش از مومنان بودیم تا راه نجاتی داشتیم .(3)
از طرفی دیگر، عذاب الهی، آنقدر شدید است که مادر فرزند خود را فراموش می کند، مادر که در سختترین شرایط از خود می گذرد و به کمک فرزندانش می شتابد و خود را فدایی فرزند می کند و خود را سپر مشکلات و بلاها قرار می دهد، در روز قیامت فرزند خود را فراموش می کند و همه در حالتی گیج و سرگردان هستند؛
چرا که عذاب خدا در آن روز، عذاب شدید است که در سوره حج نیز به این نکته اشاره شده و خداوند می فرماید:
«يَوْمَ تَرَوْنَها تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَ تَضَعُ كُلُّ ذاتِ حَمْلٍ حَمْلَها وَ تَرَى النَّاسَ سُكارى وَ ما هُمْ بِسُكارى وَ لكِنَّ عَذابَ اللَّهِ شَديدٌ»؛
روزی که می بینند بارداران یا مادرانی که شیر می دهند فرزندان خود را فراموش می کنند، بارداران سقط جنین می کنند و می بینی که مردم همه در یک حالت سرگردانی و مستی هستند، اما واقعا مست نیستند، بلکه گیج پرونده اعمال خود هستند، چرا که عذاب خدا شدید است . (4)
------------------------------------------------------------------------
1- لقمان، 16
2- بقره، 48
3- انعام، 27
،4- 2 حج
------------------------------------------------------------------------
در این آیه تعبیر به شدید دارد، در آیات دیگر تعبیر به عسیر یا عسر داشت، شدید یعنی سخت، عسر نیز به معنای دشوار و بسیار مشکل است،
به نظر می رسد که هر دو تعبیر هم معناست و به معنای روز بسیار سخت و شدید است و شاید به همین دلیل است که گنهکاران در آن روز به قدری گرفتار وحشت هستند که دوست دارند هرچه در جهان هست بدهند اما از عذاب خدا رها بشوند، به این معنا که اگر صاحب همه دنیا و همه نعمات هستند، از آنها گذر کنند، اما دچار عذاب نشوند.
همین مضمون در آیات سوره معارج هست که می فرماید: «يُبَصَّرُونَهُمْ يَوَدُّ الْمُجْرِم لَوْ يَفْتَدي مِنْ عَذابِ يَوْمِئِذٍ بِبَنيهِ؛ وَ صاحِبَتِهِ وَ أَخيهِ؛ وَ فَصيلَتِهِ الَّتي تُؤْويهِ؛ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ جَميعاً ثُمَّ يُنْجيهِ؛ كَلاَّ إِنَّها لَظى»؛ مجرم آرزو دارد که برای نجات از عذاب آن روز فرزندانش را بدهد، همسر و خویشاوندانش که در مشکلات پناهگاه او بودند فدا کند، تمام کسانی که در زمین هستند اگر مال او باشد فدا کند تا از عذاب الهی رها بشود.(1)
اما در آیه می فرماید که فایده ای ندارد، آتش برافروخته جهنم است که در انتظار اوست .
مضمون این آیات می فرماید که روز قیامت برای کافر و مجرم بسیار شدید و سخت است، اما انسانی که متقی بوده و اهل عمل صالح بوده و در واقع خدا را حاضر و ناظر دیده است، قیامت برای او روز سختی نیست، بلکه روز شادی اوست، چرا که وارد به بهشت خواهد شد.
انسان برای آن روز سخت و مشکل باید از پیش کاری بکند و قبل از اینکه دشواری ها برای او فرا برسد، چاره ای بیندیشد. سخت بودن آن روز، منوط به همان حساب رسی است و برای نجات از آن روز سخت و شدید، لازم است تا در دنیا به چاره جویی بپردازد و میتوان با جبران گذشته نسبت به ایامی که برای انسان مانده است، مسیر درست و صحیح را انتخاب کرد .
----------------------------------------------------------------------
(1) . معارج، 11 تا 15