اَكثِروا الدُّعاءَ بِتَعجِیل الفَرَجِ فَاِنَّ ذلِكَ فَرَجُكُم.
برای تعجیل در ظهور من زیاد دعا کنید که خود فَرَج و نجات شما است. (کمالالدین، ج ٢، ص ٤٨٥)
از نخستين روزهاى نزول قرآن، جمعى از صحابه، وظيفه تصدّى تلاوت آيات را بر عهده گرفتند. سپس در مدينه، مكه، كوفه و ... قرّاى معروفى پرورش يافتند.
هر كدام براى خود، در برخى از آيات، قرائتى متمايز از ديگر قراآت را برگزيدند؛ در حالى كه مستند آنها نيز سخن پيامبر صلّى اللّه عليه و آله بود. آنان كه صحابه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله بودند و بعد نيز جمعى از تابعين به آنها پيوستند، وجوه مختلفى از قراآت را به وجود آوردند، كه در قرون بعدى، معروف به قراى هفت گانه، ده گانه و چهارده گانه شدند.
در زمان عثمان، قراآت متعددى وجود داشت. عثمان تصميم گرفت كه قراآت را يك دست و واحد گرداند. بخارى، از انس بن مالك نقل مىكند كه حذيفة بن يمان نزد عثمان آمد و اختلاف مردم شام و عراق را در قراآت قرآن، براى عثمان گزارش نمود و گفت: «ادرك هذه الامة قبل أن تختلفوا فى الكتاب اختلاف اليهود و النصارى»؛ يعنى اين مردم را درياب پيش از اين كه در كتاب آسمانى قرآن، اختلافى مانند اختلاف يهود و نصارى در مورد كتابشان، رخ بدهد. عثمان از حفصه خواست كه نسخههاى موجود نزد خود را كه به امانت از سوى پدرش نزد وى بود، به او برگرداند و جمعى را به تهيه مصحفى بر اساس قرائت واحد مأموريت داد. «1»
عسقلانى در شرح ماجراى بالا در فتح البارى مىگويد: «عثمان اهل شام و عراق را امر نمود تا بر مصحفى كه تهيه شده بود، اجتماع نمايند.» «2» در خبرى ديگر، قضيه اختلاف ميان مسلمين، چنين گزارش شده است:
حذيفه، هنگامى كه از غزوهاى بر مىگشت، پيش از ورود به منزل خود، نزد عثمان رفت و بدو گفت. يا امير مردم را درياب. عثمان گفت: چه شده است؟ حذيفه گفت در غزوه ارمينيه شركت داشتم. آن جا ديدم كه اهل شام
__________________________________________________
(1) صحيح بخارى، ج 2، ص 226.
(2) عسقلانى، فتح البارى، ج 9، ص 14.
نزول قرآن و رؤياى هفت حرف، ص: 172
قرآن را بر قرائت ابىّ بن كعب مىخوانند؛ آن چنان كه اهل عراق آن را نشنيدهاند. و اهل عراق بر قرائت عبد اللّه بن مسعود قرآن را مىخوانند.
آن چنان كه اهل شام آن را نشنيدهاند. از اين رو هر كدام ديگرى را تكفير مىنمايند. «1»
عثمان اقدام خود را مبنى بر توحيد مصاحف از نظر قرائت، عملى ساخت. اما اختلاف قراآت پايان نپذيرفت و قرّا هم چنان با يكديگر اختلاف داشتند. زيرا عثمان دستور داده بود كه قرآن، عارى از هر گونه نقطه و علايم اعرابى، تدوين گردد، تا رسم الخط و كتابت آن، قراآت منقول از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله را برتابد.
البته در بين آن قراآت، قرائت قراى سبعه، رونق و رواج بيشترى يافت و ابى بكر محمد بن مجاهد تميمى (م 324 ه. ق) در قرن چهارم هجرى، آنها را به عنوان بهترين قراآت برگزيد. ولى ديگر قراآت نيز در رتبه بعدى شهرت يافتند.
سؤال اين است كه علّت اختلاف قراآت چه بود؟ آيا مگر قرآن بر چند قرائت نازل شده بود؟ يا قرآن نزول و قرائت واحدى داشت، ليكن قراآت متعددى براى آن شكل گرفت؟